سوره سینما: جیرانی در نود درصد مواقع با قادری و نظراتش مخالف است و معلوم نیست این همه جنگ و جدل با قادری به چه دلیل است؟ آیا جیرانی قصد دارد چهره سازی کند و در عرصه نقد تلویزیونی شخص دیگری با کاریزمای مسعود فراستی پرورش دهد؟
از اولین برنامه «هفت» تا جدیدترین برنامه آن در شب گذشته، در مورد معایب و کاستیهای آن به وفور در نشریات و سایتها و خبرگزاریها نوشته شده و هر کس هر آنچه را که در جهت بهبود و ارتقای کیفی این «نودِ» سینمایی لازم میدانسته به دست اندرکاران این برنامه و تهیه کننده آن، فریدون جیرانی یادآوری کرده است. اما ظاهراً طبق روال معمول در میان اهالی فرهنگ و هنر این سرزمین، نشنیدن و بی اعتنایی به انتقادات و نظرات سایرین، بهترین عکس العملی است که جیرانی و یارانش در برنامه «هفت» در برابر انتقادات از خود نشان دادهاند. جالب اینجاست برنامهای که خود داعیه اشاعه و ترویج فرهنگ نقد و گفتمان را دارد در مواجه با انتقادات چنان سلبی برخورد میکند که ماهیت خود را زیر سؤال میبرد.
یکی از دلایل ایرادات و نواقص پر شمار برنامه «هفت» آن است که این برنامه حتی به چارچوبهایی که از ابتدا برای خود تعریف کرده، پایبند نبوده و سازندگان آن به دفعات قوانینی را که خود در جهت ارتباط با مخاطب وضع کرده، زیر پا گذاشته و از آن عدول کردهاند. یکی از عللی که هفت نتوانست با مخاطب خود ارتباطی مستمر و رو به رشد مانند «نود» برقرار کند، همین خط عوض کردن های مکرر سؤال برانگیز این برنامه در میان مخاطبان نه چندان پر شمار آن است.
نمونه واضح و آزار دهنده این خط عوض کردنها را دو هفتهای است که در دو برنامه اخیر «هفت» شاهدیم. در برنامه شب گذشته و همینطور برنامه هفته گذشته «هفت» دیدیم و متعجب شدیم از بخش «راهنمای فیلم» هفته که توسط امیر قادری اجرا میشود.
راهنمای فیلم علیالظاهر بخشی است و یا باید بخشی باشد که در آن توضیحاتی در مورد فیلمهای اکران روز سینماها داده میشود. آنچه که در مورد این توضیحات مهم است و باید از سوی فرد توضیح دهنده رعایت شود، این است که داستان فیلم را لو ندهد و ذهنیتی در مخاطبان تلویزیون ایجاد نکند که موجب سو گیری منفی آنها به فیلمی که ندیدهاند، شود. در غیر اینصورت ممکن است مخاطبان تلویزیون که مخاطبان بالقوه سینما را تشکیل می دهند، فیلمی را پیش از آن که ببینند، تنها به دلیل آنکه توضیحات و حرفهای منفی یک نفر را از رسانه ملی دیده و شنیدهاند،از رفتن به سینما صرف نظر کنند.
حالا این توضیحات که از نام «نقد» نهادن بر آن پرهیز می کنیم، در دو برنامه اخیر «هفت» به چه شکلی ارائه می شود. امیر قادری آنطور که از نحوه اجرای این دو قسمت توسط او مستقاد میشود، راهنمای فیلم را در حد و اندازه های خود نیافته و تصمیم گرفته که از این پس در اظهار نظراتی پنبه هر فیلمی را که با ذائقه او سازگار نیست بزند و با قیاس فیلمهای ایرانی با فیلمهای هالیوودی، محصولات داخلی را از درجه اعتبار ساقط کرده و یا ارزشی فراتر از آنچه در فیلمی وجود دارد، به آنها ببخشد.
در یکی از برنامهها، قادری چند صحنه در فیلم «ازدواج در وقت اضافه» سعید سهیلی را با «هشت و نیم» فدریکو فلینی مقایسه کرد!!! و به این ترتیب میزان صحت و سقم اظهار نظراتش را بر اهالی سینما و مخاطبان «هفت» آشکار کرد.
به هر حال امیر قادری منتقدی است که در روزهای نخست برنامه «هفت» قرار بود در بخش نقد فیلم این برنامه حاضر باشد اما به دلیل ضعفی که او در اجرای نقد شفاهی از خود نشان داد و آنقدر در هنگام صحبت با لیوان آب روی میز و انگشتانش ور رفت که جیرانی او را به بخش کوتاهترِ راهنمای فیلم فرستاد. اما ظاهراً قادری در بخش راهنمای فیلم هم چندان موفق نیست و نمی تواند طبق مناسبات لازم در این بخش رفتار کند. البته انصافاً باید گفت که قادری در میان تمامی منتقدان حال حاضر و حتی گذشته و آینده کشور در نقد وبلاگی متبحرتر و سرآمدتر است.
حکایت بخش راهنمای فیلم «هفت» وقتی جالبتر میشود که بدانیم فریدون جیرانی هم در دو برنامه اخیر، دل به دل قادری میدهد و البته هر گاه که حس میکند ممکن است کلام قادری برای او مسئله ساز شود به یکباره و با شیوه ای نوین و آوانگارد به میان صحبت های قادری دویده و اعلام میکند وقت این بخش اتمام یافته است! از آن جالبتر این است که جیرانی در نود درصد مواقع با قادری و نظراتش مخالف است و معلوم نیست این همه جنگ و جدل با قادری به چه دلیل است؟ آیا جیرانی قصد دارد چهره سازی کند و در عرصه نقد تلویزیونی شخص دیگری با کاریزمای مسعود فراستی پرورش دهد؟ آیا جیرانی میخواهد با مخالفت با قادری، قدرت خود و هم سن و سالانش را به منتقدان جوانی مثل قادری نشان دهد؟ آیا نمیشود بسیاری از این بحثها را که هیچ جذابیتی ندارند در وقت دیگری جز روی آنتن تلویزیون انجام داد؟
«هفت» جذاب نیست و مطمئناً نمیتواند با دعوای زرگری میان مجری – تهیه کننده و «توضیح دهنده» برنامه به جذابیتهایش بیفزاید. همه اینها تنها نتیجهاش میشود سردرگمی مخاطب و عوض کردن کانال تلویزیون و تماشای برنامهای منسجمتر.