ستاره اسکندری از بازگشت به سینما با دو فیلم متفاوت «ناخواسته» و «فردا» در جشنواره فجر ابراز خرسندی کرد.
سوره سینما- آبان عسکری: ستاره اسکندری را بیشتر در تلویزیون دیدهایم و کمکار بودنش در سینما میتوانست یک سؤال جدی باشد. غمانگیز وقتی است که بدانیم این کمکاری برآمده از نگاه انحصارطلبانه است که در این سالها در سینما نهادینه شده. فضایی که باعث شده یک بازیگر قابل اعتماد در طی چند سال به طور مطلق پیشنهاد سینمایی نداشته باشد. ستاره اسکندری درباره این مسائل و حضورش در «فردا» و «ناخواسته» در سی و دومین جشنواره فیلم فجر با سوره سینما صحبت کرد.
«ناخواسته» و «فردا» چطور برای شما اتفاق افتاد؟
ستاره اسکندری: حضورم در «فردا» به واسطه آشنایی با مهدی پاکدل و ایمان افشاریان که از دوستان قدیمی در تئاتر هستند اتفاق افتاد. واقعا فیلمنامه «فردا» برایم جذاب بود و میتوانم آن را کمیاب توصیف کنم. «فردا» من را شگفتزده کرد. نقشم را بسیار دوست داشتم. این فیلمنامه ریشه در حکایات مولانا و یک دنیای غنی و بی پایان دارد که این روزها کمتر شاهدش هستیم. برزو نیکنژاد از دوستان باسابقه برنامهریزی سینما و تلویزیون است. برای ایفای یک نقش مکمل در «ناخواسته» دعوتم کردند. این نقش خیلی خاص بود. گروه «ناخواسته» همه از جوانان با انگیزه و با پشتکار بودند که محیط جذابی را برای من رقم زدند.
شما از آن دست بازیگرانی هستید که در این سالها کمتر در سینما حضور داشتهاید و احتمالا در برابر پیشنهادهای ضعیف و کمکاری مقاومت کردهاید. از این سالها بگویید.
اگر بخواهم خیلی صادقانه بگویم واقعیت این است که در این سالها هی چوقت پیشنهادی از سینما نداشتم. دوستانم معمولا به من گوشزد میکنند که این مسئله را عنوان نکنم اما اتفاقا من اصرار دارم بگویم چگونه است که سینما مختص به یک سری آدمها و بازیگرهای خاص است. در تمام این سالها یک گروه از بازیگران در همه فیلمها حضور داشتند و بقیه فعالیتشان به تئاتر و تلویزیون منحصر شد. در این سالها شاید چهار یا پنج بار به مفهوم جدی فیلم سینمایی بازی کردم. آن هم به واسطه دوستی و آشنایی با کارگردان. به طور مثال حضورم در «آقا یوسف» به خاطر این بود که استاد رفیعی از اساتید دوران دانشگاهم بودند. حضورم در فیلم «من همسرش هستم» به واسطه بازی در سریال آقای جیرانی بود. هیچوقت پیشنهاد رسمی برای سینما نداشتم این اولین سالی است که پیشنهاد سینما داشتم و این اتفاق را از ویژگیهای امسال میدانم. گویا داریم گامی در تغییر ارزشگذاریهای غیرحرفههای سالهای اخیر برمیداریم.
ستاره اسکندری در نمایی از «فردا»
اینکه یک بازیگر خوب تئاتر و تلویزیون اساسا پیشنهاد سینما نداشته باشد آن هم به دلایل غیرحرفهای از بیماریهای سینمای ایران است. چطور با هضم این مسئله کنار آمدید؟
در طول این سالها خیلی ایستادم تا دست سینما به طرفم دراز شود. یادم هست که مثلا با یک کارگردان صحبت کردم قرار بود بروم دفتر برای قرارداد، همه چیز داشت خوب پیش میرفت که یک شب در برنامه «هفت» دیدم که کس دیگری به جای من انتخاب شده. دوستان سیاستگذاران این جمله را خیلی تکرار میکنند که سینما بیرحم است. من از این جمله خندهام میگیرد. گویی سینما خودش یک شخصیت حقیقی است و این ما نیستیم که به آن هویت میبخشیم. این تعریف غلط است. چطور ممکن است یک نقش را در آن واحد به چهار نفر پیشنهاد دهند؟ فضا طوری شده که من باید پایم را روی سر دیگری بگذارم تا بروم بالا. داریم کار فرهنگی را با بی فرهنگی انجام میدهیم. در این چهار سال آنچه بودجه سینما بود به بیراهه رفت. تشنج به مفهوم جدی وجود داشت. دردهای سینما در این سالها آنقدر بزرگ و درشت بود که نمیتوان آن را منکر شد. در این سالها انگار در سینما دچار بیهویتی شدیم. بازیگرانی مثل من جای خودشان را گم کردند.
در دیدار هنرمندان با رییسجمهوری چه حس و حالی را تجربه کردید؟ همه امیدوار به تغییر شرایط نامطلوب و فضای ناعادلانه بودند.
در این نشست همه هنرمندان حضور داشتند. بعد از سالها در فضایی پر از امید همه بدون ترس و انزجار گرد هم آمده بودند. واقعا همه حس کردیم که نسیم امید میوزد. امیدوارم این امید ناامید نشود. مسئولیت دولت آقای روحانی شاید از دولتهای دیگر سنگینتر باشد. چون هنرمندانی که دیگر به دستگاههای دولتی اعتماد نداشتند دوباره به این دولت اعتماد کردند. امیدوارم فضای حاکم حاصل یک جوزدگی نباشد و پایدار باقی بماند.
هر دو فیلمی که امسال بازی کردید فیلم اول هستند. گویا فرصت را برای آمدن مناسب دیدند.
این هم از اتفاقهای خوب امسال است. جوانترها خارج از روابط مسموم دست به تجربه زدند. حدود ۶۰ فیلم اول ساخته شد و فیلمسازان با برهم زدن مناسبات مرسوم تجربه کردند. ترجیح دادند سراغ بازیگران متخصص که کمتر چهره هستند بروند، ترجیح دادند به اصول حرفهای اعتماد کنند نه به گیشه و ستاره.
ستاره اسکندری و الناز حبیبی در نمایی از «ناخواسته»
قطعا برایتان شیرین است که بازگشت به سینما در جشنوارهای است که همه بزرگان را در خود دارد.
دقیقا. به هر طرف که نگاه میکنی نام یک سینماگر بزرگ را میبینی و من در کنار بزرگان بودن را دوست دارم.
گریم سنگینی در هر دو فیلم داشتید. این یک امتیاز مثبت برای بازیگر است چون به اندازه کافی او را از شخصیت خودش دور میکند.
در هر دو فیلم نقشی بزرگتر از سنم را بازی کردم. از گریم سنگین داشتن و پیر شدن نمیترسم. چیزی که برایم مهم بود ایفای نقش بود. هر دو فیلم را به لحاظ مضمونی خیلی دوست دارم.
از تلویزیون و تئاتر چه خبر؟
من از تئاتر برخاستم و در تلویزیون دیده شدم. شهرتم را مدیون تلویزیون هستم اما امسال بنا به اتفاقاتی که افتاد اولین سالی است که به عمد قصد کردم از تلویزیون دوری کنم. امیدوارم سال آینده را با تئاتر آغاز کنم.