بازیگر «حق سکوت» تأکید کرد این انتخاب بهترین انتخاب بعد از «خسته نباشید» بوده است.
سوره سینما: حسام حمودی از بازیگران تئاتر بود که سال گذشته با بازی در فیلم سینمایی «خسته نباشید» به سینما معرفی شد. او امسال با سه فیلم «حق سکوت»، «امروز» و «شب بیرون» در سی و دومین جشنواره فجر حضور داشت. او با اینکه میتوانست یک ارائه معمولی از نقش یک روحانی داشته باشد اما مسیر سختی را برای رسیدن به یک اجرای متفاوت در نظر گرفته است. اگرچه پارسال بازی خوب محمودی در «خسته نباشید» دیده نشد اما امیدواریم امسال منتقدان و تماشاگران جشنواره فیلم فجر بازی درونی، کنترل شده و درست این بازیگر جوان را در «حق سکوت» ببینند.
از اینکه بعد از «خسته نباشید» در «حق سکوت» را بازی کردید راضی هستید؟
حسام محمودی: بله خیلی. نقشی که در «حق سکوت» بازی کردم از آن دست نقشهاست که هر بازیگری دوست دارد آن را تجربه کند. ضمن اینکه این نقش با مرتضی در «خسته نباشید» بسیار متفاوت است و یک اتفاق خوب بود که بعد از مرتضی این نقش را بازی کنم.
نقش روحانی را در سینما بازیگران زیادی اتفاقا متفاوت از هم بازی کردهاند. برای اینکه ارائهای متفاوت از کاراکتر روحانی داشته باشید چه طراحی را در نظر گرفتید.
قسمت هیجانانگیز همین جا بود. کاراکتر روحانی را بازیگران زیادی بازی کردهاند و تو فکر میکنی که حالا برای اینکه متفاوت بازی کنی چه باید بکنی. من تمرکزم را روی این گذاشتم که خود حسام محمودی را در جایگاه یک روحانی ببینم. اگر حسام روحانی خودش روحانی بود چطور حرف میزد، چطور راه میرفت و غیره. متدم برای رسیدن به این نقش برخلاف مرتضی در «خسته نباشید» متد کاهشی بود نه افزایشی. ریشه این متد به یرژی گروتوفسکی و از منظر روانشناسی به آموزههای یونگ برمیگردد. از دیدگاه یونگ همه انسانها در ناخودآگاه جمعیشان همه تجربهها را دارند و دلیل اینکه تصوری از این تجربهها ندارند این است که ذهنشان انبان از چیزهای دیگر است. در نتیجه برای اینکه بخواهند به آن تجربه دست پیدا کنند لازم نیست چیز جدیدی یاد بگیرند لازم است که چیزهای اضافی را حذف کنند. مثلا من سعی کردم کم صحبت کنم. چه در زندگی واقعی و چه در پشت صحنه. کمترین میزان حرکت را داشته باشم. حتی وعدههای غذایی را به یک وعده رساندم.
همه این کارها را واقعا انجام میدادید؟
بله. ۱۰ کیلو وزن کم کردم برای این نقش.
میتوانستید ۱۰ کیلو وزن کم نکنید ولی باز هم در اجرای یک کاراکتر روحانی موفق باشید.
درست است ولی مسئله مسیری است که شما برای رسیدن به نقش انتخاب میکنید. به دلیل اینکه در ایران منابع دست چندمی داریم نمیتوانیم خیلی مطلق بگوییم داریم با متد اکتینگ کار میکنیم، یا داریم طبق متد برشت یا گروتوفسکی بازی میکنیم. همه اینها را خواندهایم و وقتی فیلمنامه را میخوانیم یکی از این متدها یا ترکیبی از همه را انتخاب میکنیم و شروع به کار میکنیم. اینجا من فکر کردم باید بازیگر راهب باشم. یعنی بازیگری که در زندگی واقعیاش دارد چیزهایی را رعایت میکند و در واقع کم میکند.
آقای نائیجی «خسته نباشید» را دیده بود و شما را انتخاب کرد؟ شیوه کارگردانی ایشان را چطور تحلیل میکنید؟
بله دیده بود، نائیجی از آن دست کارگردانانی بود که هنگامی که میآید سر صحنه دقیقا میداند چه میخوهد بگیرد، دکوپاژ مشخص دارد و میداند منظورش از پلانی که میخواهد بگیرد چیست. کارگردانی بود که ایده میپذیرفت. ما اجازه اتود زدن و پیشنهاد دادن داشتیم.
به این میزان از کمگویی در این کاراکتر چطور رسیدید؟ به این فکر نکردید که فشار و ناراحتی را بازی کنید اما کمی برونگراتر؟
جاهایی دوست داشتم که میرهاشم داد بزند یا کم بیاورد، ولی خب تشخیص کارگردان این نبود. ضمن اینکه طبق متن پیش میرفتیم. میرهاشم در محیطی کار میکرد که مدام تحت فشار بود، ارتباط کمی با دیگران داشت اولین ایده اطرافیانش را برای تغییر زندگیاش میپذیرفت. این تحلیلها من را قانع میکرد که این شخصیت باید کمحرف و درونگرا باشد.
درباره بازی در «امروز» و «شب بیرون» صحبت کنید.
یک سکانس در «امروز» بازی داشتم ولی بسیار میارزید. سینمای میرکریمی را دوست دارم. یک سکانس بازی داشتم ولی به خاطر علاقهای که به میرکریمی داشتم ۲۰ جلسه رفتم سر لوکیشن. از بازی در «امروز» خیلی راضیام هیچوقت فراموشش نمیکنم. «شب بیرون» یک فیلم تجربی بود. فیلمنامه داستان دراماتیک عجیب و غریب نداشت. در بازیگری هم تصمیم بر این بود که کار خاصی نکنیم. داستان درباره دختری است که شب آخر حضورش در تهران از برادر و دوست برادرش میخواهد که با او همراه شود تا از قسمتهایی از شهر فیلم بگیرد.
فکر میکنید اگر جایزهای برای بازیگران در فیلمهای اول درنظر گرفته میشد میتوانستید برای بازی در «حق سکوت» نامزد دریافت جایزه باشید.
قابل پیشبینی نیست سال گذشته خیلیهای میگفتند برای بازی در «خسته نباشید» نامزد میشوی اما خب این اتفاق نیفتاد. ولی تا همین لحظه بازخوردهای خیلی خوبی از خود فیلم و نقشی که بازی کردهام گرفتهام. امیدوارم سال بعد سیمرغ بگیرم. این چند روز در جشنواره فیلم بد زیاد دیدیم اما خیلی خوشحالم هنوز حاتمیکیا و بنی اعتماد فیلم میسازند. برخی فیلمهای خوب هم بودند که همه را امیدوار کردند مثل «چند متر مکعب عشق».