سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۱ بهمن ۱۳۹۲ در ۲:۴۶ ب.ظ چاپ مطلب
فیلمی از جنس زندگی/

حامد محمدی: جا پای هیچ کارگردانی نگذاشتم

fereshte-ha

حامد محمدی کارگردان فیلم « فرشته‌ها با هم می آیند» معتقدست این فیلم به سادگی قصه خود را روایت می‌کند و درام پیچیده پیش روی مخاطب نمی‌گذارد.

حامد محمدی کارگردان فیلم « فرشته‌ها با هم می آیند» معتقدست این فیلم به سادگی قصه خود را روایت می‌کند و درام پیچیده پیش روی مخاطب نمی‌گذارد.

سوره سینما- مهر نوشت: حامد محمدی که پیش از این با نگارش فیلمنامه های «طلا و مس» و «حوض نقاشی» حضور موفقی را در سینمای ایران تجربه کرده این بار در قامت یک فیلمساز تازه نفس تلاش کرده با «فرشته ها با هم می‌آیند» گامی دیگر در ارائه فضایی متفاوت از آنچه در مضامین خانوادگی دیده ایم، به تصویر بکشد. «فرشته‌ها با هم می‌آیند» فیلمی درباره خانواده‌ای جوان است که باید در این خانواده منتظر اتفاقات جدیدی باشیم. در این فیلم که به گفته کارگردانش با تهیه کنندگی مشترک پدرش منوچهر محمدی و حوزه هنری بسیار ناگهانی جلوی دوربین رفته و به طور همزمان کار بازنویسی فیلمنامه و پیش تولید آن انجام گرفته است جواد عزتی، نازنین بیاتی، رضاناجی و الهام کردا به عنوان بازیگر حضور دارند.

ضمن اینکه فرشاد محمدی فیلمبردار، میثم مویینی طراح صحنه و لباس، مهرداد میرکیانی چهره پرداز، ساسان نخعی صدابردارو مهیار علیزاده اهنگساز با محمدی همکاری کرده اند.

به نظر می آید حامد محمدی این بار انگیزه های فراوانی برای به تصویر کشیدن فضای همیشگی اما متفاوت فیلمنامه هایش در مقام کارگردان داشته است. آیا این تجربه برای شما انگیزه خوبی برای  ورود به دنیای فیلمسازی بود؟

حامد محمدی: به طور حتم برای من که پیش تر در مقام فیلنامه نویس حضوری در سینما داشتم ورود به دنیای کارگردانی تجربه ای متفاوت بود؛ تجربه ای که خیلی ساده و ناگهانی شروع شد و در قالب یک روایت ساده که نگارش تا تولید آن ۴ ماه طول کشید در عرض ۴۰ روز فیلمبرداری شد. ایامی که هر ساعت آن در جهت آماده سازی برایم ارزشمند بود. البته تجربه اول قطعا ایراداتی دارد و این به نظر من به دلیل حاضر شدنم در پشت دوربین بود بنابراین دوست دارم تماشاگر با نگاه یک فیلم اولی و نه پسر منوچهر محمدی و تجربه های او در عرصه تهیه کنندگی، فیلم را قضاوت کند.

تجربه فضای کارگردانی و اینکه دیگر در یک محیط آرام مشغول نوشتن نیستید و باید با حاشیه های متفاوتی از دنیای سینما رو به رو شوید به این انگیزه ها و شور شما لطمه نزد؟

 خیر به هیج عنوان. من تصمیم دارم این راهی را که انتخاب کرده ادامه دهم چراکه برایم تجربه لذت بخشی بود و من را وارد دنیای متفاوت با تجربه های متفاوت کرد. ضمن اینکه در ساختن یک فیلم منتظر حال و هوای خوبی بودم که خوشبختانه با نگارش این فیلم به دستم آمد و تصمیم گرفتم بلافاصله خودم ساخت آن را آغاز کنم. من با شناختی که از فضای فیلمنامه داشتم سعی کردم یک قصه جمع و جور، بدون دردسر و خلوت را که در فیلمنامه های قبلی ام آن را تجربه کرده بودم  به تصویر بکشم البته در تدوین با سختی هایی مواجه بودم اما به هر حال تجربه بسیار شیرینی بود که با وجود تمام حاشیه های موجود در سینما آن را مجددا تجربه خواهم کرد.

به تصویر کشیدن جریانی ناتورالیستی از زندگی دربرگیرنده مولفه های بسیار دشوار و سنجیده ای از سوی کارگردان است که لغزش در آن موجب شکست سنگین فیلمساز در مواجه با مخاطب می شود. شما در این فیلم چه تلاشی برای پشبرد اهداف فیلمنامه کردید؟

 من در این فیلم تلاش کردم غلو شده و سینمایی برای خلق صحنه هایی از زندگی آدم های فیلم کار نکنم. من در طراحی صحنه هم کوشیدم تمام آنچه به تصویر کشیده می شود بیانی از زندگی طبیعی انسان های روزگار ما باشد. ضمن اینکه اصلا مایل نبودم این فرصت، زمانی برای به رخ کشیدن توانایی های سینمایی باشد. من همه تلاش خود را انجام دادم تا زندگی به معنا و مفهوم واقعی کلمه در فیلم به مخاطب نمایش داده شود. البته معتقدم سینمای ما چند وقتی است که تا جریانی برجسته و دیده می شود به سمت همان جریان هدایت می شود و بسیاری از فیلمسازان جوان ما جا پای هنرمندانی می گذارند که سبکی را ابداع کردند. آنها در این آثار حرف خود را نمی زنند و مسیری را تکرار می کنند که حرف خودشان نیست.

من اعتقاد دارم همه ما باید حرف خودمان را بزنیم تا مخاطب خود را پیدا کنیم شاید این آزمون و خطا باشد ولی می تواند مسیر خوبی را برای یک فیلمساز مشخص کند. من هم در این فیلم تلاش کردم درام پیچیده ای را برای مخاطب تعریف نکنم و روابط انسانی را در گروه‌های کوچکی نشان دهم که قصه را پیش ببرد.

 حضور در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر را که این بار نمایشگاهی از قهر کرده های دیروز و آشتی کرده های امروز در فضایی جدید است، چگونه ارزیابی می‌کنید؟ فضایی که برای کارگردانان فیلم اولی تجربه جدید و یا شاید متفاوتی باشد.

 برای من فضای جشنواره طی این چند سال چه در دوره اصلاحات، چه در دولت قبلی و چه در دولت فعلی هیچ تغییری نکرده است چراکه در این سال‌ها جشنواره برای من شکل جشنواره‌ای و رقابتی که باید داشته باشد را نداشته است و به نوعی یک محفل دورهمی بوده که مدیران آن تلاش کردند به یمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی همه را راضی کنند تا هیچ دلخوری بین کسی به وجود نیاید.

گرچه در همین دوره ها مدیرانی که با تجربه تر بودند، نگاه بهتری داشتند و تلاش کردند فضا را ملتهب نکنند اما نمی توان از این گذشت که طی ۸ سال گذشته خیلی از بد اخلاقی‌ها در سینمای ایران و جشنواره رواج پیدا کرد و نتیجه آن تصمیم های شخصی و ابداع بخش‌هایی در جشنواره با هدف بالا رفتن افرادی روی سن برای دریافت جایزه شد که به هیچ عنوان در شان نام سینمای ایران نبود. به نظر من اینها تجربه های غلطی بود که باید فکری به حال آنها کرد.