یک منتقد با سابقه «میهمان داریم» را اثری خوش ساخت و محترمانه دانست.
سوره سینما- آنتونیا شرکا درسایت ماهنامه فیلم نوشت: «مهمان داریم» به عنوان اثری از سینمای جنگ، فیلم خوشساخت و محترمی است و طراحی صحنه و لباس بسیار مناسبی دارد. شکی نیست که فیلم عمدهی انرژیاش را از پرویز پرستویی حاجی همیشگی سینمای ما میگیرد و البته همین طور از آهو خردمند در نقش همسر او.
فیلم در پس روایت کُند، تلخ و غمانگیزش نشاط و زندگی و شیطنتی زیرپوستی دارد. تقابل ویرانی جنگ و انفجار و تصاویر ذهنی یک معلول موجی با ویرانی ساختمانسازیهای جدید شهری خوب از کار درآمده و همین طور اثر روانی مخربی که روی روح و روان آدمها میگذارد. «مهمان داریم» یک عروسی خوبان دههی نود است به علاوهی درجهای از خوشبینی و سبکبالی.
سکانس جمع شدن بچهها در زیرزمین خانه بسیار زیباست؛ در این سکانس حاج ابراهیم دچار این توهم میشود که آیا آنها را در خواب میبیند یا اینکه خود به خواب آنها رفته است. بزرگترین امتیاز فیلم این است که برخلاف نمونهای مانند «شیار ۱۴۳» (نرگس آبیار) برای جای خالی شهدا عزاداری نمیکند، بلکه مادر شهید، فقدان فرزندش را با سربلندی باور میکند.
او زندگیاش را در فراغ فرزندش تعطیل نمیکند و پی چند قطعه استخوان، آوارهی کوی و برزن نمیشود بلکه حضور روح زندهی شهید را در جریان زلال زندگی با آغوش باز میپذیرد. این است پیام صحیحی که انتظار میرود سینمای جنگ در زمان پس از جنگ پیشکش یاد شهدا کند. در پایان فیلم اگر اشکی از گوشهی چشممان میریزد نه به خاطر رنج مادری است که رفتن فرزندش را به دیار باقی باور نمیکند و ما را وامیدارد که صبورانه شاهد آب شدنش چون شمعی شویم بلکه به خاطر آشنایی با انسانهای نازنینی است که نبودشان ضایعهای است در این دنیای بی در و پیکر امروزی.
همیشه فکر کردهام که در سوگ چند تکه استخوان نشستن فضیلتی برای یک مادر نیست آن هم پس از بیست سال که از مرگ فرزند میگذرد، بلکه ادامه دادن زندگی ضمن پاسداشت خاطر ازدسترفتگان، هنر است. فیلم غیر از اینکه یادآور دیگران (آمنابار) است، در بازآفرینی زیبای گذشتهای خانوادگی که دیگر نیست، مرا یاد توت فرنگیهای وحشی (برگمان) هم انداخت.