سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۳ بهمن ۱۳۹۲ در ۲:۴۸ ب.ظ چاپ مطلب
نگاهی به یک فیلم/

«فرشته‌ها با هم می‌آیند» فیلمی وفادار به ارزش‌های غالب جامعه

fereshteha

یک منتقد سینما «فرشته‌ها با هم می‌آیند» را فیلمی وفادار به ارزش‌های اصلی جامعه دانست.

یک منتقد سینما «فرشته‌ها با هم می‌آیند» را فیلمی وفادار به ارزش‌های اصلی جامعه دانست.

سوره سینما- فارس نوشت: «فرشته ها با هم می‌آیند» را نویسنده فیلمنامه های «طلا و مس» و «حوض نقاشی» ، یعنی حامد محمدی ساخته است .  محمدی با دو سناریو قبلی و همین فیلم نشان می دهد که در درجه اول سینما را ابزار انتقال مفاهیم مورد نظرش می داند و مهمتر از این «ژانر» را بلد است . ملودرام ، پرطرفدارترین گونه سینمایی در ایران و جهان است . محمدی به خوبی عوامل لازمه تاثیرگزاری این ژانر را می شناسد . او در «طلا و مس» و همچنین «حوض نقاشی» ، این را اثبات می کند . یکی از تئوریسین های سینما می گوید : «ملودرام ذاتا فرمی عبرت آموز است . ملودرام همیشه درپایان فرایندی از جبران و احیا را راه می اندازد . شخصیت هایش را به نوعی سلامت فرهنگی ، یا دقیق تر نوعی سلامت باز می گرداند که از سوی ارزش ها  و فرهنگ غالب  تجویز شده است» . محمدی چه در نوشته هایش و چه در این فیلم که توام با نوشتن ساخته است ، به درستی از این اصول پی روی می کند . او قصه آدم هایی را با مشکلات بسیار ، درحالی روایت می کند که درپایان آنها ضمن رسیدن به یک سلامتی فکری – روحی درچارچوب ارزش ها و فرهنگ غالب جامعه ، امیدوارانه روبه سوی آینده دارند . رویکردی که از سوی بسیاری از ملودرام سازها تحریف شده به یاس منتهی می شود .

«فرشته ها با هم می آیند» حکایت یک روحانی جوان به نام احمد (جواد عزتی) است که با همسرش لیلا «نازنین بیاتی»  درحالی با تنگدستی روزگار سپری می‌کنند که صاحب  سه فرزند همزمان می شوند و … حامد محمدی در ادامه طلا و مس همان تم را سرلوحه درام پردازی خود قرار داده است . قصه ای کم شاخ و برگ که تبدیل به فیلمی ساده و شسته و رفته شده است . شباهت های ظاهری این فیلم با طلا و مس باعث نشده تا با اثری تکراری روبرو باشیم . شاید لوکیشن ها ، لباس کاراکتر اصلی و مشکل پدید آمده مثل بیماری فرزند خانواده یاداور طلا و مس باشد اما اساسا این دو اثر جهان متفاوتی را خلق می کنند . دراینجا ضمن نوعی کلیشه شکنی در ارایه شخصیت روحانی ، رویکردی به کمدی هم دارد . بنابراین معضلات و مشکلات احمد در روندی پارادوکسیکال میان غم و شیرینی به فرجام خوشی می رسد . به یاد بیاورید که احمد در انتظار تولد یک فرزند پسر ،  باخبر می شود که بزودی با سه قلوی دختر مواجه خواهد شد . از این پس شخصیت اصلی مطابق همه داستان های از این دست ، باید با این اتفاق کنار بیاید . احمد با شغل برق کاری و مستاجربودن هنوز برشرایط موجود  و تهیه امکانات نگه داری از سه فرزند  فایق نیامده که با بحرانی بزرگتر مواجه  می شود . یکی از قل ها (نرگس) با بیماری نیازمند به اکسیژن متولد می شود . حالا احمد بیش از پیش باید در تلاش معاش باشد ، لذا با کشمکش هایی  پیشنهاد بازی در یک فیلم سینمایی را می پذیرد  . نوع برداشت مردم از زندگی یک روحانی و نگاه خود جامعه روحانیت و حوزه به مقوله سینما ، تضاد و تناقض هایی را فراراه احمد پدید میاورد که با موقعیت های کمدی و طنزهای کلامی همراه می شود .

«فرشته ها …» فیلم خانواده ایرانی و درادامه طلاومس ، اثری رمانتیک با ویژگی شرقی و اسلامی است . شرم و حیا و رعایت فاصله درعین عشق ورزی از جمله این هاست . سبک وسیاق زندگی و همزیستی با همسایگان به مروت ، براساس سنت ها و آموزه های دینی نیز کاملا در فیلم ترسیم می شود . نان حلال و پا روی حقوق دیگران نگذاشتن در رفتار و کردار آدم های فیلم برجسته است . روابط و مناسبات فیمابین آدم ها به شدت بومی و قابل باور است. محمدی با کشاندن شخصیت روحانی به عرصه بازیگری ، ضمن اینکه به دفاع تمام قد از سینما برآمده ، نگاه بدبینانه به سینما را به چالش کشیده ، درعین حال با سعی و توجه به جزییات ، «شان» لباس روحانیت را نیز حفظ کرده است تا آنجا که تماشاگر به تدریج بیش از ابتدا به احمد علاقه مند می شود : «آرزوی هر زنی داشتن شوهری عاشق پیشه ، وفادار  و همکار در امور منزل است».

«فرشته ها …» مانند اکثر فیلم های این سال ها (به خصوص آثار جشنواره امسال) از کمبود قصه بیش از هر عاملی رنج می برد . محمدی نتوانسته با بسط داستان  ، ماجراهای بیشتری برای فیلمش خلق کند ، همچنین مشکل پی رنگ فرعی دارد . البته داستانک «هدیه» زن همسایه و شوهر معتادش تا حدودی به کمک درام آمده است . با این حال در زمینه استفاده از مصالح و مواد مورد استفاده برای داستان ، محمدی خوب نقبی به بطن جامعه ایران می زند . او شخصیت هایش را با ویژگی ها و خصوصیات و جزییاتی که از زندگی روزمره همین مردم و جامعه برداشت می کند ، بسط و گسترش می دهد ، برای همین قابل باور و دوست داشتنی می شوند ، وقتی این رویکرد جدی تر می شود که این شخصیت ها به تنهایی بار مشکلات را به دوش می کشند و سربلند از آن بیرون می آیند .

اما آنچه فیلم های درباره روحانیت را تهدید می کند ، بیش ازهمه ، جداسازی روحانی معمولی از روحانی مسئول در ساختار حکومتی است ، توجه به این اصل در سینمای با محوریت روحانیت ، باید همواره مد نظر باشد تا بدانجا نرسیم که بگوییم روحانی خوب ، روحانی بیرون از نظام است . ونکته دیگر درباره فیلم فرشته ها و امثالهم ، سادگی بیش از حد در فرم و ساختار اثر است . چنین به نظر می رسد که فیلمسازان به صرف اینکه سوژه یک روحانی فی نفسه جذاب و کنجکاوی برانگیز است قصه سازی و شخصیت پردازی پیرامون او را دست کم می گیرند . در صورتی که درکنار آدمی با لباس روحانیت ، عوامل سینمایی قدرتمند ، لازمه ایجاد کشش در تماشاگر است  ، التفات به این مسائل  ، ما را نیازمند  به تعداد بیشتری از فیلم های با موضوع و حضور روحانیت می کند.

محمد تقی فهیم