نشست بررسی سینمای رضا میرکریمی با حضور دکتر کلارا ژانت سانتوس در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
سوره سینما- در این مراسم که چهارشنبه ۳۰ بهمن ماه با حضور سانتوس منتقد اسپانیایی سینما و دانشجویان هنردوست دانشگاه علامه برگزار شد، آثار سینمایی میر کریمی نقد و بررسی شد.
رضا میر کریمی در ابتدای جلسه با ابراز خرسندی از این نشست گفت: آنچه طی این سالها برای من جالب توجه بود آثار کاملا ایرانی به نمایش در آمده ای است که بسیاری از سینماگران داخلی فکر می کنند هیچ جایگاهی در سینمای بین الملل ندارد در حالیکه بطور قابل توجهی ازین آثار در فستیوال های مختلف خارجی مورد استقبال قرار گرفتند و بر خلاف تصور ارتباط خوبی با مخاطبین غیر ایرانی بر قرار کردند. مثلا زمانی که فیلم «یه حبه قند» در خانه سینمای مسکو به نمایش درآمد هیچگاه تصور این را نداشتم که در پایان نمایش حاضرین ۵دقیقه فقط با تشویق هایشان سالن را به وجد آورند.
وی افزود: باید قبول کنیم که دلبستگی های فرهنگی در حیطه بین الملل بیش از پیش تقویت شده اما هنوز برای ما سخت است بخواهیم بصورت گسترده تری سینمای جهان را با المان های بومی مان تجربه کنیم.
در ادامه سانتوس با فعالیت های خود در سینمای ایران اشاره کرد و افزود: من ۵سال است که درباره سینمای ایران مطالعه می کنم و حاصلش کتابی است که در اسپانیا به چاپ رسیده است. امروز هم به اینجا آمدم تا بتوانم تحقیقاتم را در این زمینه کامل تر کنم و آن پیکره بندی که طی مطالعاتم به آن رسیدم را تاثیر بیشتری ببخشم.
وی به نقل از صحبت های پیشین میرکریمی پرداخت و گفت: رضا میرکریمی همیشه می گوید کسی که مولف سینماست فقط مترجم نیست. باید بتواند خوب فکر کند و بیش از شناخت زبان به جهان بینی اشراف داشته باشد.
وی سینماگران را به ۳ دسته تقسیم کرد و افزود: گروه اول کسانی هستند که در سینما المان خوانی می کنند و فیلم را در مقیاس دوربین، صدا، تدوین و … می بینند. گروه دوم به کشش های روایی توجه بیشتری دارند دراینگونه آثار طبیعت و روایت انگاری بیش از هرچیز مورد توجه قرار می گیرد. در نهایت سینمایی که باید چند وجه در آن مورد توجه قرار گیرد دنیای ممکنی که کارگردان برای خودش می سازد دنیایی که بر اساس مفاهیم و درک معناشناسی خودشان ساخته می شود دنیایی که اجازه داریم از طریق آن به اعصار مختلف و فرهنگ ها بپردازیم. این دنیایی است که در بطن فیلم و پیکره بندی های اثر میر کریمی مشخص است. البته باید توجه داشت آثار میرکریمی در چه دسته ای بیشتر به آنان پرداخت می شود.
وی افزود: باید در نظر گرفت در صحنه های مختلف نور چگونه است و دیالوگ ها واقعا از کجا می آیند. نوع ارائه خاص و دیدگاه این کارگردان قابل توجه است اینکه این فیلمساز چگونه با واقعیت ها مواجه می شود. اما به عنوان مدل و ساختار کار باید ابعاد دیگری هم در نظر گرفت و آنهم اشخاص داخل کادر هستند که به ما نشان می دهند چگونه افراد به کمک داستان آمده اند و تاریخچه ذهنی کارگردان از کجا نشات گرفته است.
سانتوس ادامه داد: باید دید آیا این تاریخچه داستان تنها به ساختار خود مختار ذهن نویسنده مربوط است؟ که در این صورت باید بررسی کرد در چه زمانی این مساله در ذهن نویسنده جرقه زده و اینگونه به تعریف در آمده است؟ آیا هنگام خلق این صحنه شکل و فرم هم برایش معنی داشته است؟ آیا نشانه شناسی کارگردان به دنبال تصاویر ذهنی ممکن خود برمی گردد یا از دنیای سینمایی و تصاویر تخیلی ناممکن او نشات می گیرد؟ مساله آخر زبان سمعی بصری در جهان طبیعی مطرح می شود در اینجا شاهد تصاویری هستیم همراه با صدا و بار معنایی بزرگ. در این میان این نکته مورد توجه قرار میگیرد که حالا چگونه می توان از عناصر فرهنگی و ساختار ذهن کارگردان بهره برد؟
وی افزود: اگر بخواهیم به آنالیز و پیکره نگاری آثار موجود بپردازیم ۲ مساله مطرح می شود یکی فکر سینمایی و دیگر مفاهیم سینمایی که به محتوا اشاره دارد. آثار میرکریمی در توجه به هردو مساله قابل تحسین است. با نگاهی به آثار وی تجربه های ساختاری خالق اثر مشخص می شود این تلاش مطالعاتی من بر ساخته های این کارگردان نشات گرفته از تفکر پانوفسکی هست که نگاه جدیدی به المان های ارتباط دهنده در هنر را برای خود دارد. نوع نگاه من به سینمای میرکریمی بر پایه تصویرنگاری موضوع صحبت سینمایی من است که پایه ای می شود برای تحلیل عناصر موجود در تصویر مثل صدا، موسیقی و آنچه که پایه های اولیه ساختار سینمایی هستند.
وی ادامه داد: کاراکتر های آثار این کارگردان با تمام عناصر بصری به کارگرفته شده به انتقال معنا می پردازند. مثلا در فیلم «زیر نو ماه» نوع لباس پوسیدن ، صداها و حتی اسم افرادی چون حسن و جلالی برای ما پیام دارد.
در ادامه با پخش قسمت هایی از مجموع آثاری چون «یه حبه قند»، «به آهستگی»، «خیلی دور، خیلی نزدیک» و «کودک و سرباز» سانتوس به نشانه شناسی سکانس های پخش شده پرداخت و به بکارگیری همه اجزادر کنار هم تاکید کرد و گفت: هیچ یک از اینها تک بعدی نیستند و وجود خصیصه های ظاهری و عمقی در کنار هم باعث می شود به ذهن نویسنده و خالق اثر پی برد . او گاهی با زیرکی از صدایی غیر خودی استفاده می کند. صدایی که نمی خواهد تصویر اثر دیده شود . آثاری که در طول فیلم حس می کنیم اما اثری از آن به چشم نمی بینیم . در این فیلم ها فضایی ابتدایی تصوری به ما می دهد که در طول دیدن کار ناخودآگاه پخته تر شده و گاهی تغییر می کند. به طوریکه بعد از اتمام فیلم در تحلیل های شخصی متوجه می شویم باید نگاه مان را برخی جاها به عقب برگردانیم تا یادمان بیاید شخصیت ها از ابتدا دنبال چه مفهومی بودند و در آخر از کجا سر در آوردند.
وی در پایان گفت: سینمای ایران بیش از دوهزار جایزه کسب کرده یعنی این سینما تجاری نیست .من به فیلمسازان ایرانی تبریک می گویم . جذابیت های سینمای ایران در این است که فطرت انسان بی از هر چیز مورد توجه قرار می گیرد بطوریکه در بسیاری از فیلم های فاخرتان با اینکه سوپر استاری وجود ندارد اما اثر چنان عمیق است که بیننده را جذب خود می کند.
رضا میرکریمی در پایان گفت: آداب و سنت های بومی ما برای دکتر سانتوس بسیار جالب بود . این یعنی ما فیلمسازان ایرانی نباید برای ارتباط فرهنگی خودمان را حذف کنیم بلکه باید طوری از اداب و سنن خود استفاده کنیم که برای آن سوی مرزها هم قابل فهم باشد که شرط اول آن صداقت است.
در آخر مطرح شد این منتقد در حال آماده کردن کتابی درباره سینمای رضا میرکریمی است.
در ادامه این نشست فیلم سینمایی «یه حبه قند» برای حاضرین و دانشجویان به زبان اسپانیایی به نمایش در آمد. سانتوس دارای دکترای سینما ، استاد دانشگاه کلمبیا و منتقد سینما در اسپانیاست . وی سالهاست که در حوزه سینمای ایران در اسپانیا کار می کند. کتاب سینمای ایران نوشته خانم سانتوس و نجمه شبیری در اسپانیا به ۵ بار چاپ در اسپانیا رسیده است.