سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۱ اسفند ۱۳۹۲ در ۸:۱۶ ق.ظ چاپ مطلب

عاشقانه‌ای از دنیای موسیقی در باغ فردوس/ گزارش پشت صحنه «ارغوان»

arghavan1

فیلم سینمایی «ارغوان» به کارگردانی امید بنکدار و کیوان عشق و موسیقی را پیوند می‌زند.

فیلم سینمایی «ارغوان» به کارگردانی امید بنکدار و کیوان عشق و موسیقی را پیوند می‌زند.

سوره سینما- محیا رضایی: کیوان علیمحمدی و امید بنکدار در آخرین شب‌های سرد اسفندماه امسال مشغول فیلمبرداری «ارغوان» هستند. این زوج سینماگر که آثارشان حال و هوایی تازه دارد، با «شبانه» و «شبانه روز» نگاهی تازه را به سینمای ایران آوردند. نوع روایت، قاب بندی، استفاده از تصاویر و حتی انتخاب بازیگران در فیلم‌های مشترک بنکدار و علی محمدی نوعی دیگر از سینما را معرفی می‌کند که دوستداران و مخالفانی دارد. «ارغوان» فیلم تازه این دو کارگردان که در بطن سینمای حرفه‌ای می‌کوشند علایقشان را حفظ کنند، پیوندی است عاشقانه بین امروز و گذشته.

برای بازدید از پشت صحنه فیلم به باغ فردوس می‌روم. قرار بود ساعت ۹ شب فیلمبرداری آغاز شود، همه گروه در حال آماده کردن صحنه هستند و مثل همه پشت صحنه‌ها جنب و جوش بر فضا حاکم است. فضای دوستانه پشت صحنه‌ای که قرار بود پلان اول و آخر فیلم را به تصویر بکشد از کوچه باغ فردوس تصویر متفاوتی ارائه می‌کند. تا شب پیش محوطه داخلی موزه سینما جزو لوکیشن فیلمبرداری بوده اما امشب گروه بیرون از ساختمان و در کوچه کنار موزه به کار مشغول می‌شوند. مرتضی پورصمدی مدیر فیلمبرداری «ارغوان» که همکاری مداومی با این دو کارگردان جوان دارد، مشغول آماده کردن تجهیزات و هماهنگی است. دوربین را میانه کوچه می‌کارند تا مهدی احمدی از انتها به سمت قاب دوان دوان نزدیک شود.

پورصمدی می‌گوید: کار با امید و کیوان را همیشه دوست داشتم. طی سال‌هایی که باهم کار کردیم تغییر را در روند حرفه‌ای شان دیدم. این فیلم از لحاظ ساختاری تفاوت مثبتی نسبت به کارهای قبلی‌شان دارد. شما در «ارغوان» آن هیجان قاب، نور، تصویر و دکوپاژ را مثل گذشته نخواهید دید. ویژگی‌های بصری کار متفاوت با سایر آثاری است که من برای این دو جوان و سایر کارگردانان انجام داده‌ام.

arghavan3

صمدی نقد و نظری که همیشه به کارنامه این دوکارگردان بوده را پوچ می‌داند: اکثر منتقدان سینمای امروز ما جوانان رنج سنی ۳۰ سال هستند و پختگی لازم را برای ارائه نظرات حرفه‌ای ندارند. این جوانان بیشتر از آنکه آثار این دو کارگردان را به چالش بکشند تحت تاثیر جو سینمایی دست نوشته‌هایی ازخودشان به جا گذاشتند که با یک نظر اجمالی می‌بینیم جز تخریب حرف دیگری نداشتند. «ارغوان» را دوست دارم، احساس می‌کنم بستر آن پیش از اینها آماده شده بود. همکاری مستمر با دو جوانی که خط خود را پیدا کرده‌اند و سینمای متفاوت را به کلیشه ترجیح می‌دهند شیرین و مطابق به سلیقه شخصی من است.

سودابه خسروی چهره‌پرداز با علی‌محمدی به ما نزدیک می‌شوند. او که به قول خودش همکار ثابت علی‌محمدی و بنکدار شده می‌گوید: یکی از ویژگی‌های این گروه ثابت بودن بیشتر عوامل است. به مرور با آشنا شدن سلیقه کارگردان و حضور عوامل پایدار دستت می‌آید که چه فضای ذهنی را باید ترسیم کنی. این دو کارگردان برای همه گزینه‌های فیلم اهمیت یکسانی قائلند. طراحی چهره به همان میزان مهم است که دیالوگ و همین آثار ایشان را متفاوت می‌کند. اغلب خروجی کار این دو نفر فیلمی با فضای رنگ و نور و صدا و بعد بازی متفاوت است.

کار خسروی به پایان رسیده و به قول خودش بعد از این تماشاچی پشت صحنه است. قرار است وقتی مهدی احمدی از انتهای کوچه می‌آید او پشت به دوربین با چتری در دست از قاب خارج شود. شیده محمود زاده که کار طراحی لباس این پروژه بر عهده اوست به جمع ما اضافه شده. سرمای هوا توجه ما را به نزدیک ترین ماشین جلب می کند. برخلاف اکثر همکارانش که کار صحنه و لباس را عهده دارند، او فقط طراحی لباس انجام می‌دهد. محمودزاده درباره «ارغوان» می‌گوید: هر بخش این کار برای خود هویت مستقل دارد. به خصوص که فضای کاری ما این شب‌ها با حال و هوای آخر اسفندماه آمیخته شده و همه انرژی خاصی دارند. داستان این فیلم در دو مقطع زمانی متفاوت شکل می‌گیرد و کار طراحی لباس کمی متفاوت است. بخش اعظم داستان در گذشته اتفاق می‌افتد و ۳ یا ۴ دست لباس برای هر بازیگر در نظر گرفتم . پلانی که امشب فیلمبرداری می‌شود مربوط به زمان حال است و بازیگران تنها دو بار تغییر لباس دارند.

از دور مهتاب کرامتی را می‌بینم که مشغول صحبت با همکارانش است. این بازیگر قرار است نقش مقابل مهدی احمدی را بازی کند. زنی که بر حسب اتفاق ملاقات غیر منتظره‌ای برایش رخ می‌دهد و به نقطه عطف زندگی‌اش تبدیل می‌شود. سمت او می‌روم و از حضور ثابتش در فیلم های زوج کارگردان می‌پرسم. این بازیگر بخشی از بازی‌های متفاوتش را در کارهای بنکدار و علی‌محمدی پیدا کرده و با تایید سخنان دوستانش مبنی بررضایت از حضور ثابت عوامل می‌گوید: فضای فکری این دو کارگردان به آنچه برای بازیگری دوست دارم بسیار نزدیک است. آنها برای آنچه می‌خواهند تلاش می‌کنند و تجربیات شان طی زمان به کمک شان آمده است. اگر بازهم از این دو نفر نقشی به من پیشنهاد شود بازی خواهم کرد چون به سلیقه و تفکرشان ایمان دارم. همیشه کنار این عزیزان فضا همینگونه است که امشب می بینید. جمعی دوستانه و صمیمی که در سایه آن سختی کار تا حد زیادی رنگ می‌بازد.

arghavan2

مهدی احمدی قرار است مردی باشد که پس از سال‌ها که در سوگ از دست دادن همسرش همچنان در انزواست تا اینکه یک شب زنی را ملاقات می‌کند و… . این بازیگر نقش خود را دوست دارد و می‌گوید: ایده‌ها در شرایط خاص شکل می‌گیرند. نقش من از برخی جهات به سلیقه فکری من نزدیک است و از جهاتی دیگر ویژگی‌هایی دارد که دوست داشتم یکبار تجربه‌اش کنم.

کیوان علیمحمدی یکی از کارگردان‌های «ارغوان» معتقد است: حال و هوای اسفند همه را پرانرژی کرده. با اینکه هوا هرچه از شب می گذرد سردتر می شود، اما این شب‌ها با امید و شادی عجین شده و حس خوبی به آدم می‌دهد. در تعطیلات عید کار را تعطیل می‌کنیم و بعد از نوروز با انرژی دوباره فیلمبرداری را از سر می‌گیریم.

او همگونی سلیقه فکری‌اش با امید بنکدار را دلیل همکاری مداوم می‌داند و می‌گوید: ما خیلی باهم کشمکش نداریم .هرچه جلوتر می‌رویم سلیقه‌های همدیگر را بهتر درک می‌کنیم. «ارغوان» از زمان نوشتن فیلمنامه تا ساخت زمان کمتری نسبت به سایر کارهایمان را به خود اختصاص داد. بعد از این همه سال دیگر می‌دانیم که چه می‌خواهیم.

امید بنکدار هم می‌گوید: ما کارمان را برای دل خودمان انجام می‌دهیم به همین خاطر هم حاشیه در کارمان کم است و هرچه دخالت های دیگران کمتر باشد کمتر هم دچار مشکل می شویم. فیلمبرداری «ارغوان» به نیمه رسیده و همکاری مان با عوامل بیشتر رنگ و بوی دوستی پیدا کرده چون دیگر همه می‌دانیم که از هم چه می‌خواهیم.

ساعت ۱ صبح است و مهتاب کرامتی و مهدی احمدی در حال تمرین هستند تا پلان بعدی را بگیرند. شوخی‌ها و صحبت‌هایی که بین بچه ها رد و بدل می شود خواب را از سر همه پرانده است. آنهایی که فعالیت کمتری دارند از سرما به ماشین پناه برده‌اند. در کنار خیابان چند جوان ایستاده‌اند، شاید به دنبال عکس یا امضا. یکی شان آرام به مهتاب کرامتی اشاره می‌کند و باهم  بحث می‌کنند کدام برود و از او بخواهد با آنها عکس یادگاری بگیرد.

انتهای کوچه باغ فردوس کنار موزه سینما امشب رنگ و بوی دیگری دارد. قرار بود فضای بیرونی سالن کنسرت باشد. سینماگران امشب نقبی به دنیای موسیقی زده بودند و می‌خواستند قصه زن و مردی را به تصویر بکشند که در شب مرگ یک موزیسین معروف، برخورد اتفاقی‌شان روی گذشته و آینده هردوی آنها تاثیر می‌گذارد. برای تماشای این قصه عاشقانه کمی باید صبر کرد.