«چ» به کارگردانی حاتمیکیا یکی از فیلمهای جنجالی امسال است که به زعم بعضی، انتظارها را برآورده نکرده، هرچند بسیاری از آن دفاع میکنند.
سوره سینما – میثم محمدی: ابراهیم حاتمی کیا پس از فیلم «گزارش یک جشن» که با حرف و حدیث فراوان به محاق رفت، سراغ یکی از قهرمانان دوران جنگ تحمیلی رفت و این بار با نام شهید چمران و با عنوان «چ» قدم به عرصه فیلمهای موسوم به دفاع مقدس گذاشت که از زمان پیشتولید تا به همین امروز که این اثر روی پرده سینما اکران شده، جنجال و هیاهوی فراوانی با خود به همراه داشته است.
خلاصه داستان: فیلم سینمایی«چ» در واقع روایتگر دو روز تلاش رزمندگان جنگ تحمیلی برای شکستن حصر پاوه و مقابله با نیروهای کومله در منطقه پاوه کردستان است که شهید مصطفی چمران به همراه نیروهای موسوم به دستمال سرخها به مبارزه با آنان میپردازند و در نهایت پس از اولتیماتوم ۲۴ ساعته امام خمینی (ره) و مقاومت مردم و رزمندگان پیروزی به دست میآید و پس از درگیری سنگین در قالب یک جنگ کلاسیک، تروریستها منطقه را ترک میکنند.
کوتاه از نقش آفرینیها: در این فیلم فریبرز عربنیا در نقش شهید چمران به ایفای نقش پرداخته است که طبق همان جنس و رنگ و لعابی که از بازی های او سراغ داریم در این نقش ظاهر شده و جدا از چهره پردازی خوبی که به برقراری ارتباط مخاطب با شخصیت چمران کمک میکند، عرب نیا با شخصیت پردازی پیچیده و تحلیل متفاوتی وارد عمل نشده و در اصل مطابق با ویژگی بازی خود که بیشتر درونی است، به ایفای نقش پرداخته. البته نباید از این مطلب هم به سادگی عبور کرد که نوع شخصیت دلخواه کارگردان و پردازش آن در فیلمنامه تاثیر بسزایی در نتیجه نهایی دارد. اما شاید بهترین بازی این فیلم را بابک حمیدیان انجام داده که توانسته از پس فراز و نشیبهای شخصیت شهید اصغر وصالی برآید و با ریتمی متناسب با فضاهای موجود در اثر لحظه های خوبی را در ذهن مخاطب ثبت کند. جذابیت شخصیت گرم و پرتحرک اصغر وصالی بستری فراهم کرده تا جوش و خروش حمیدیان برای ایفای این نقش بیشتر دیده شود.
سعید راد، مریلا زارعی ، امیررضا دلاوری و مهدی سلطانی در این فیلم حضور دارند که در جایگاه خود و براساس پتانسیل و فضای موجود در فیلمنامه بازیهای قابل قبولی ارائه کردهاند. بیشتر فیلمهای حاتمیکیا حتی اگر در روایت مشکل داشته باشند بازیهایی دریادماندنی دارند. بعضی از بازیگران سینمای ایران بهترین بازیهایشان را در فیلمهای حاتمیکیا ثبت کردهاند و «چ» هم این ویژگی را دارد.
چند نکته درباره«چ»: این اثر چراهای بسیاری را با خود به دنبال دارد. در برخورد اول با نام این فیلم تردیدی نیست که تمامی کسانی که اهل تاریخ و سیاست هستند به یاد پارتیزان آرژانتینی انقلاب بولیوی، ارنستو چه گوارا میافتند و در ادامه هم یاد میکنند از فیلم سینمایی «چه» به کارگردانی استیون سودربرگ که در سال ۲۰۰۸ درباره همین شخصیت ساخته شد. انکار این نکته که کارگردان این اثر هیچ تاثیر خودآگاه و ناخودآگاهی از این جریان نداشته، دور از ذهن به نظر میرسد و مخاطب را به این سمت میبرد که قرار است یک فیلم شخصیت محور ببیند که شاکله و قواعد خاص خود را از لحاظ روایت ایجاد می کند.
اما همه چیز متفاوت به نظر میرسد و پس از تماشای این اثر ما با یک قهرمان سینمایی مواجه نمیشویم که سالها در ذهن ما نقش ببندد و در بسیاری از مقاطع اثر، شخصیت شهید چمران در یک انفعال تامل برانگیز و در زیر سایه سنگین حضور رزمندگان از جان گذشته قرار میگیرد.این سوالی را در ذهن به وجود میآورد که آیا به دلیل همین نگاه گزینشی از ابعاد شخصیتی کارگردان بوده که از چمران فقط بخشی از اسم او را برگزیده است؟ البته که فیلمساز در برابر این تفاوت دیدگاه و دوری شخصیت فیلمش با واقعیت وجودی چمران اعتقاد به یک نگاه شخصی و زاویه دید متفاوت و در بعدی خارج از به تصویر کشیدن یک چریک مبارز دارد که در همین جا هم با انتقادات فراوانی مواجه می شود. تردیدی نیست که نقاط تاریک این فیلم از لحاظ محتوا و فیلمنامه بیشتر از کارگردانی اثر است که در یک ریتم و ساختار قابل پذیرش و با بهره گیری صحیح از جلوههای ویژه که البته در مقاطعی به شدت در ذوق بیننده میزند، نگاه مخاطب را جذب کرده و در اصل در یک ارتباط دور از ایدئولوژی و کارکرد هدفدار او را با سینما به معنای عام مواجه میکند.
آمار فروش: فیلم سینمایی «چ» به تهیهکنندگی مهدی کریمی توسط فیلمیران در ۱۸ سینما و در حدود ۱ هفته به فروشی حدود ۶۰ میلیون تومان رسیده که با توجه به اکران نوروزی به شدت ضعیف به نظر میرسد، هر چند که به احتمال فراوان همه چشم امید خود را به روزهای تعطیل ایام نوروز دوختهاند تا روند فروش فیلمهایشان سرعت بگیرد که با حال و روز فعلی سینما این اتفاق نیز بعید به نظر میرسد.