سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۳ فروردین ۱۳۹۳ در ۹:۴۷ ق.ظ چاپ مطلب
آزاده زارعی در گفت و گو با سوره سینما:

شهرت باعث نمی‌شود عید دیدنی نروم/ بازیگر زیبایی‌اش را مقابل دوربین نمی‌آورد

Azadeh-Zarei

آزاده زارعی تاکید کرد زیبایی ظاهری صرف به ماندگاری بازیگر نمی‌انجامد.

آزاده زارعی تاکید کرد زیبایی ظاهری صرف به ماندگاری بازیگر نمی‌انجامد.

گروه سینمای ایران- سارا کنعانی: آزاده زارعی بازیگری جوان است که امسال با پخش مجموعه «آوای باران» به کارگردانی حسین سهیلی زاده یک شبه ره صدساله رفت و به شهرت رسید. پس از سال‌ها تلویزیون توانست یک ستاره به جامعه معرفی کند. زارعی برخلاف بسیاری از چهره‌های تازه وارد بازیگری که کارشان را از تلویزیون شروع می‌کنند، قریحه و ذوق بازیگری دارد و می‌توان امیدوار بود در سال‌های آینده حضوری موثر در فضای بازیگری داشته باشد.

سال ۹۲ برای شما چطور گذشت؟ فکر می‌کنم بعد از «آوای باران» به خوبی از پارسال یاد می‌کنید.

آزاده زارعی: مسلما سالی بوده که اتفاقات متعدد متنوع و خوب و بد برایم رخ داده، اما «آوای باران» روی همه اتفاقات دیگر سایه انداخته است. شیرینی این تجربه به حدی است که باعث شده تا حتی اگر خاطره بدی هم در این زمان ذهنم را آزار می‌داد، فراموش کنم.

زمان نوجوانی شما از شبکه‌های متعدد تلویزیونی داخلی خبری نبود و مجموعه‌هایی مثل «پس از باران» یا «خط قرمز» بی‌نهایت در دل مردم جا باز کرده بودند. آن روزها این سریال‌ها را تماشا می کردی؟ فکر می‌کردی یک روز خودت ستاره یکی از همین سریال‌ها باشی؟

شما از سریال هایی اسم بردید که خاطره انگیز هستند و در ذهن من هم مثل خیلی‌ها ماندگار شده‌اند. در حقیقت فیلم‌های سینمایی و سریال‌های خوب و ماندگار زیادی بودند که در علاقمندی من به بازیگری نقش داشتند.  راستش را بخواهید فکرمی‌کردم که در زمینه بازیگری چنین اتفاق‌هایی خواهد افتاد، اما  تصور نمی‌کردم در این سن محقق شود. البته همیشه این باور را داشته ام که انسان به هر چیزی که فکر کند قطعا به آن می‌رسد.

Azadeh-Zarei2
آزاده زارعی در نمایی از سریال «آوای باران»

این روزها که شهرت را تجربه می‌کنی دنیا چگونه است؟ از دردسرهایش خسته نشده‌ای؟

شاید باورتان نشود بعد از سریال لطف خداوند را بیشتر از همیشه نسبت به خودم احساس کردم و به خدا نزدیک تر شدم. البته آنقدر مورد لطف و مرحمت مردم قرار گرفتم که اگر این شهرت نبود این لطف‌ها هم شامل حال من نمی‌شد. بنابراین من الان از این شهرت لذت می‌برم و هنوز برای خسته شدن از شهرت راه زیادی دارم.

شما با تلویزیون به شهرت رسیدی. آیا در این مدیوم باقی می‌مانی یا اصرار داری سینما را تجربه کنی؟

سینما، تلویزیون و تئاتر برای من فرقی ندارد. قصه خوب و نقش خوب است که من را جذب می‌کند و انگیزه حضور من در یک اثر می‌شود. فکر می‌کنم در حوزه سینما و تلویزیون راز ماندگار کیفیت است و هیچ کدام بر دیگری ارجحیت ندارند.

اگر در متن با دیالوگی ارتباط حسی برقرار نکنی چه می‌کنی؟ پیش می‌آید که خودت آن را عوض کنی؟

مسلما بازیگر این حق را دارد که نقش را مال خود کند. دیالوگ یکی از ابزار همین در اختیار گرفتن کاراکتر است و من عادت دارم همه مشکلات مربوط به کار را با کارگردانم در میان بگذارم. اینطور وقت ها در مورد اینکه من به عنوان بازیگر با چه نوع از بیانی راحت هستم مشورت می‌کنیم و گاهی خود کارگردان پیشنهادها یا توضیحاتی برای لحن و بیان می‌دهد که باعث حل مشکل می‌شود. در نهایت کارگردان است که تصمیم آخر را می‌گیرد.

بازیگرانی که از سن پایین کارشان را شروع می‌کنند، معمولا اهل ادبیات و دست به قلم هم هستند. شما چطور؟

نوشتن را خیلی دوست دارم. البته دلنوشته های من به شعر نزدیک تر است تا نثر. برای شعر مخاطب جدی تری هستم تا برای داستان. البته مسلما داستان های خوب را می‌خوانم و دوست دارم. ادبیات یکی از دغدغه‌ها و علاقمندی‌های همیشگی من در زندگی است.

پیش آمده هنگام تماشای فیلمی بگویی ای کاش جای بازیگر زن این فیلم بودم؟

مسملما نقش هایی وجود دارد که هر بازیگری دوست دارد آنها را بازی کند. منظور من نقش‌های مشخصی مثل یک دختر یا یک مادر یا یک عاشق یا یک فرد روانی نیست. منظورم شکل نگارش و اجرایی است که نویسنده و کارگردان برای آن کاراکتر در نظر گرفته‌اند. همین بخش از بازیگری یعنی مواجه شدن با نقش‌هایی که تا به حال نه دیده‌ام و نه شنیده‌ام بود که مرا به این هنر علاقمند کرد. قطعا نقش‌هایی هستند که به خاطر بازی بازیگرهایش برای من جاودانه و حسرت برانگیز شده، اما الان مشخصا چیزی را در یاد ندارم که عنوان کنم.

Azadeh-Zarei3
آزاده زارعی در نشست خبری فیلم «آمین خواهیم گفت» در سی امین جشنواره فیلم فجر

به جز بازیگری به چه هنرهایی علاقمندی؟

موسیقی و تئاتر را بیشتر از بقیه هنرها دوست دارم، ارتباط عاطفی بیشتری با آنها برقرار می‌کنم. هر وقت فرصت شود به کنسرت می‌روم، تماشای اجرای زنده موسیقی برای من با تاثیرگذاری زیادی همراه است و نسبت به موسیقی ضبط شده اثر عمیق تری دارد. بازیگر باید مخاطب حرفه‌ای موسیقی باشد، بازیگری یعنی اجرای احساسات در یک زمان بندی درست و مشخص. همین زمان بندی درست است که راز تاثیرگذاری احساسات بازیگر است. این همان چیزی است که جهان موسیقی را شکل می‌دهد. فاصله بین صداها و سکوت‌ها در موسیقی مثل فاصله بین اشک و لبخند در بازیگری است.

از نظر تو زیبایی ظاهر تا چه حد در بازیگر شدن نقش دارد؟

زیبایی یعنی تناسب. این تناسب تنها در میزان و اندازه بودن چشم و ابرو یا رنگ چشم و سفیدی دندان بازیگر نیست. در تناسب انتخاب رفتار بازیگر است نسبت به نقشی است که به او محول شده است. وقتی تماشای فیلم و سریال و تئاتری توسط مردم به پایان می‌رسد، برای تعریف کردن از بازیگر می‌گویند چقدر زیبا بازی کرد. زشت یا زیبا بودن فرد اگر اساسا به خاطر آورده شود، آخرین چیزی است که به ذهن می‌آید. بازیگر کسی نیست که زیبایی خودش را جلوی دوربین می‌آورد، کسی است که زیبایی را جلوی دوربین خلق می‌کند.

آرزویت برای سال جدید چیست؟

آرزو دارم نقش‌های خوبی به من پیشنهاد شود که از بازی آنها لذت دوگانه ببرم. یعنی هم خودم کارم را دوست داشته باشم و لذت ببرم و هم مخاطبی که آن را تماشا می‌کند. برانگیختن حس آرامش، همدلی و لذت بین مخاطب نهایت آرزوی من است.

برای سال ۹۳ برنامه کاری خاصی داری؟

در سال ۹۳ تمرکز من روی بازیگری خواهد بود. چند پیشنهاد کاری دارم و در حال مطالعه متون هستم تا به یک انتخاب مناسب برسم.

از سنت‌های عیدانه کدام یک را دوست داری؟ سفر می‌روی؟ امسال در مقایسه با سال قبل یک تفاوت ویِژه داری و آن هم شهرت است. با این حساب باز هم مثل قبل به دید و بازدیدهایت می‌رسی؟

بله کلا سفر کردن را دوست دارم. ازاتفاق‌های عید نوروز همین که خانه‌ها پر از گلدان گل شمعدانی می‌شود را خیلی دوست دارم. خانواده برای من موضوع بسیار مهمی است و هیچ کدام از این اتفاق‌ها حتی آن شهرتی که شما از آن اسم می‌برید مانع از اجرای مناسبات خانوادگی نمی‌شود.

اگر بخواهی یک بیت شعر به مخاطبانی که با سریال «آوای باران» همراه شدند تقدیم کنی چه می‌گویی؟

امیدوارم سال ۹۳ سالی پر از برکت و آرامش و سلامتی برای مردم و خانواده‌ام باشد و می‌خواهم یادآوری کنم: مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو/ یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو. روزهای شیرینی را برای همه آرزو می کنم.