فیلم سینمایی «خط ویژه» به کارگردانی مصطفی کیایی در سینمای قصه گو و اجتماعی اثری قابل قبول است.
سوره سینما- علی رضایی: در سال هایی که قصه گویی در سینمای ایران به مشکل تبدیل شده و بسیاری از فیلمسازان قادر به تعریف یک قصه ساده و سرراست در فیلمشان نیستند، «خط ویژه» اثری قابل قبول است. فیلمی با نماهایی قابل توجه و بازی هایی در یادماندنی که تصویر یک نسل و رویدادهایی که او را به ته خط می رساند در قالبی توام با طنز روایت میکند. فیلم تا پایان از نفس نمیافتد، تماشاگرش را غافلگیر می کند و البته و مهمتر از همه این ویژگی ها به واقعیت حاکم بر جامعه وفادار است.
«خط ویژه» فیلمی جسورانه است، این جسارت را هم در تولید فیلمی شسته و رفته در بخش خصوصی میتوان معنا کرد و هم در مضمونی که کارگردان انتخاب کرده است. آقازاده جوان که به دلیل زد و بندهای مالی ثروتمند شده دست آخر خارج از زندان و پیگیری قانونی به راهش در دل شهر درندشت ادامه می دهد و جوان های آس و پاسی که به امید خوشبختی به خلاف روی آورده اند دستگیر می شوند. فیلم روی لایه های اجتماعی و انتقادهایش تاکید غیرضروری ندارد، قصه اش را بازیگوشانه تعریف می کند، شخصیت های جذابش را به ترتیب وارد قصه کرده، از آنها استفاده می کند. کارگردان ریتم را می شناسد به همین دلیل صحنه ها پر حادثه و پراکت است.
مضمون فیلم که اشاره به ویژگیهای جامعه امروز دارد، در این ساختار و با این ضرباهنگ تند معنا مییابد. در دنیای امروز جایی برای تامل نیست، شتاب زندگی نسل جوان را همراه خود می برد و گاه آنها را طعمه قرار می دهد. بسیاری که «خط ویژه» را دیده اند تحت تاثیر نمای آغازین و پایانی آن بوده اند البته که فیلم در این زمینه سلیقه و مهارت تکنیکی اش را به رخ می کشد اما همه هنر کارگردان جوان «خط ویژه» در این جلوه های بصری چشم نواز و البته مناسب با موضوع فیلم نیست. بازیها و فضاسازی کمک بزرگی به فیلم کرده. هانیه توسلی شیرین و دوست داشتنی، مصطفی زمانی با فاصله از نقشآفرینیهای قبلی و هومن سیدی فراتر از انتظار هستند. میترا حجار حضوری کوتاه اما پس از سالها متفاوت دارد و میلاد کی مرام که سالها بازی خوب، صدا و فیزیک مناسبش در سریالهای تلویزیونی دیده نشده در «خط ویژه» به چشم آمده است.
متاسفانه این فیلم آبرومند و حرفه ای در اکران نوروزی آن طور که انتظار می رفت فروش نداشته است، طبیعی است که آثاری مانند «چ» و «طبقه حساس» به دلیل تبلیغات، سوابق کارگردان و گروه بازیگرانشان بیش از «خط ویژه» با استقبال مواجه شوند، اما این فیلم می توانست مخاطبی فراتر از گروهی که نوروز به تماشای آن نشستند داشته باشد. فیلم تازه مصطفی کیایی اگر دیده شود هرگز تماشاگری را مایوس و دلزده نمی کند اما متاسفانه در این سالها تماشاگر ایرانی به ندیدن سینمای قصه گو عادت کرده است. گویی قصه شنیدن را از یاد برده است. البته آمار فروش چیزی از ارزشهای این فیلم کم نمیکند اما دیده شدن تلاشهای مادی و معنوی بخش خصوصی برای ساخت اثری شایسته در سینمای ایران، کمترین کمک به ادامه این مسیر است. «خط ویژه» از معدود چراغهای روشن سینمای ایران است که توانایی های کارگردانی جوان را نشان میدهد