سوره سینما- ابراهیم حاتمی کیا چهارشنبه ۲۰ فروردین ماه حدود دو ساعت میهمان برنامه «راز» و نادر طالب زاده بود تا درباره «چ» فیلم تازه اش و مواضع جنجالی خود صحبت کند. او در بخش پایانی این گفت و گو درباره شهید آوینی صحبت کرد و صراحت این شهید در نقد را ستایش کرد و نیاز جامعه امروز دانست.
او ابتدا درباره انتخاب موضوع فیلمهایش صحبت کرد: من همیشه بر این باور بودم هر فیلمی که ساخته می شود باید جذابیت، قصه گویی و حرف زمانه خود را هم در نظر بگیرد. البته در این میان مساله مهم دیگری نیز وجوددارد. اینکه منظورمان از ساخت فیلم چیست ، به دنبال چه می گردیم و اصولا مرز مهم بودن محتوا، فرم و یاابلاغ پیام ما چیست؟ کما اینکه برخی آثار سینمایی در لحظه جواب می دهند با وباعث سرگرمی مخاطب می شود اما برخی دیگر در طول زمان جای خود را بین مخاطب باز می کنند و می توان از به سردمدار یک حرکت نام برد.
وی افزود: ساخت فیلم « چ» برای من یک ریسک بود چون تا زمان ساخت فیلم چنین حرکتی را تجربه نکرده بودم و از جنگ با افرادی که شناخت متفاوتی از شهید چمران داشتند می ترسیدم زیرا باید به آنها حرف مستقل خود را بیان می کردم که این موضوع به خودی خود مسائل مختلفی را می طلبید. البته تحقیقاتی که درباره ساخت این فیلم انجام گرفت از ابتدای تولد تا شهادت مصطفی چمران بود اما انتخاب زمانی که برای ساخت فیلم در نظر گرفته شده بود به عهده خودم بود. این در حالی است که مقطع زندگی این شهید در آمریکا، مصر، تونس، لبنان و در اوایل انقلاب، قبل از جنگ و دوران جنگ هم می تواند روایت شود اما من اخلاقی دارم و آن دنبال کردن مسائلی است که کمتر در باره آن صحبت شده است.
حاتمی کیا تلویحا به سوالاتی که درباره انتخاب ماجرای پاوه در فیلمش وجود دارد، پاسخ داد: برای من حتی مقطع زمانی زندگی چمران در آمریکا هم زیبا نبود، مقطع زمانی مصر هم با وجود زیبایی فراوان و لبنان هم دغدغه اصلیام نبود بنابراین احساس کردم دوران اوایل انقلاب که به دلیل جنگ خیلی کمتر درباره آن صحبت شده به نظرم مقطع مناسبی برای ساخت فیلم بود.
او درباره انتخاب نام فیلم به محدودیت پرداختن به وجوه مختلف شخصیت شهید چمران اشاره کرده و گفت: گروهی سوال می کنند که چرا نام فیلم را «چ» انتخاب کردم که من به آنها جواب میدهم این به خاطر محافظه کار بودن من است. جرات نکردم بقیه واژه های چمران را بگویم.در روایت سینمایی از ۴۸ ساعت زندگی چمرات نمی توان تمام شخصیت این شهید بزرگوار را نشان داد. از نظر من فیلم « چ» جنگ میان آرمان و آدم هاست. من معتقدم می توام با این دسته از این خصیت ها چه انقلابی و چه ضد انقلابی بهتر ارتباط برقرار کنم ضمن اینکه مسائل مربوط به دوران قبل از جنگ حلقه پاک شده کشور است که برای من جالب بود عده ای از جوانان بعد از پخش فیلم از همه اتفاقاتت فیلم تعجب می کردند.
این فیمساز با اشاره به دغدغه های اجتماعی اش گفت: همیشه به این مساله فکر می کردم که وقتی انگیزه ام روایت تاریخ است باید کدام بخش از آن را به تصویر بکشم که بتواند پاسخگوی زمان حال ما و نسبتی برای تنظیم آینده ما داشته باشد؟ با همین رویکرد بود که وقتی فیلمنامه چمران شکل گرفت مشاهده کردم یک انسانی با این مشخصات که چریک بودن شهرت اوست آمده و در پاوه برای ختم به خیر کردن طوفان های انقلابی کارهایی را انجام می دهد. و این مساله را نیز احساس کردم که این حرف مربوط به زمان حال ماست.: البته نقد این موضوع که چرا این مقطع زمانی را برای ساخت فیلم انتخاب کردم بر عهده منتقدان انقلاب است اما من به عنوان یک هنرمندان حس کرد که هم اکنون نیاز به نوعی عقلانیت داریم که چمران هم این عقلانیت را داشت و هم دارای قدرت کافی بود.
وی ادامه داد: قسمت اول فیلمنامه مذاکره برای صلح و قسمت دوم جنگ برای صلح است؛ قطعا رسیدن به صلح، با جنگ معنی ندارد ولی باید این اتفاق در پاوه رخ میداد؛ با علم به همه آنها چ را ساختم، البته نمیدانم چقدر این فیلم به سر منزل مقصود رسیده است.
حاتمی کیا از خاطرات سالهای دور گفت: زمانی که فیلم دیده بان را ساختم، ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته بود و من در آن زمان شرایط روحی و روانی بسیار بدی داشتم اما در آن مقطع نیز سعی کردم به بیان مساله ای که دراین فیلم داشتم بپردازم. من درفیلم « دیده بان» این موضوع را مطرح کردم که در حال حاضر در کشورمان ما به نوعی شاهد صلح حدیبه هستیم.اما تا چه انداز باید به آن پایبند باشیم؟ وقتی در فیلم، دیدهبان گرفتار شد حتی گرای خودش را داد تا دشمنان به همراه خود از بین بروند. از سوی دیگر برای فیلم «مهاجر» هم واکنشم این بود که نیروهایی که در جزیرهها میجنگیدند را عدهای رها کردهاند و به کارهای دیگر پرداختهاند. مهاجر در سال ۶۸ و فضایی که بر اثر رحلت امام ایجاد شده بود، به وجود آمد.
او به انتقادهایی که نسبت به اعتراضهایش وجود داد پاسخ داد: متاسفانه حرفهای من درست تعبیرنشد، گفتند چون فیلم جایزه نگرفته من اقدام به چنین کارهایی کرده ام. در حالی که دوستان باید بدانند که بسیاری از فیلم های قبلی من از جمله « بوی پیراهن یوسف»، « برج مینو» نیز بودند که در ایام جشنواره ها به آنها اصلا اعتنایی نشد. من برای نمایش فیلم « چ» حس می کردم که جریان فرهنگی و سکانداران سینمای ایران اصولا مسائلی مانند پاوه و شهید چمران را فراموش کرده و نسبت به آن حساسیتی ندارند.
این فیلمساز تاکید کرد که وضعیت مردم و جامعه برایش مهم است: اگر الان شهید چمران زنده بود، نمی دانستم در کدام جایگاه قرار دارد اما با این حال قطعا وی درباره مسائل امروز کشور تحلیلی داشت و به نظرم سینماگر هم باید از مسائل روز تحلیلی داشته باشد و با توجه به آنها کاری کند. مسئله اصلی من جامعه است، چرا که در ایران اتفاقاتی رخ می دهد که مهم است، به طور مثال وقتی مسئله مذاکره یا عدم مذاکره به شدت در رزق مردم تاثیر میگذارد؛ چرا سینما نباید به آن وارد شود. متاسفانه سینماگران میگویند که چون موانعی وجود دارد چنین فیلمهایی نمیسازیم در حالی که ما تشکیلات زیادی از حوزه هنری گرفته تا فارابی را داریم که هر کسی میتواند هر سوژهای را که بخواهد بسازد. و حالا امسال فیلمی ساخته شده که خود تشکیلات نظامی و بسیج روی آن سرمایهگذاری کرده اند، حال باید دید چقدر میتوانند از آن دفاع کنند.
کارگردان فیلم « به رنگ ارغوان » دراین گفتگوی تلویزیونی باردیگر به حاشیه ها وهیاهوهای جشنواره فیلم فجر سال گذشته پیرامون فیلم « چ» اشاره کرد و گفت: من از افتادن در آن وضع متنفر بودم اما وظیفه خود می دانستم که مسائلی را مطرح کنم. من گاهی اوقات جیغ می زنم و هیاهو هم برپا می کنم این جیغ نشان دهنده مشکلاتی است ومتاسفانه وقتی هم حرف می زنم افرادی می گویند که حاتمی کیا خوب خورده و برده است در حالی که این گونه نیست و من باید مسائلی را مطرح کنم. البته از سوی دیگر نیز بر این باورم که باید افرادی باشند که از جشنواره فیلم فجر صحبت و انتقاد کنند. این جشنواره از نگاه من مانند سینمای جنگ است
باید برای این نوع از سینما هم این اتفاق رخ دهد؛ چرا که وظیفه سینمای جنگ، ساخت فیلم های این حوزه است.
حاتمی کیا به ساخت فیلم « آژانس شیشه ای » هم اشاره کرد و گفت:این یک فیلم اجتماعی است ولی به مسئله جنگ هم میپردازد؛ به عقیدهام سینمایی که بیشتر به مردم نزدیک باشد، سینمای موفقتری خواهد بود، متاسفانه روی این مسائل کار نشده و امیدوارم بعد از صحبتهای رهبری درباره فرهنگ شاهد اتفاقات و تحلیلهای جدیدی در این حوزه باشیم. من انتظار دارم افراد ناله های من را تحلیل کنند اما برخی به جای تحلیل می گویند حاتمی کیا هر طوری که دلش خواسته فیلم می سازد و هر زمان هم پول بخواهد در اختیار او قرار می دهند.
کارگردان فیلم سینمایی آژانس شیشه ای با اشاره به نامگذاری امسال به نام« اقتصاد و فرهنگ عزم ملی و مدیریت جهادی» تصریح کرد: متاسفم از اینکه وضعیت فرهنگی به جایی برسد که رهبری خودشان مستقیما به این مسئله اشاره کنند و امیدوارم مسئولان تنها با یک ابلاغیه و بیانیه موضوع فرهنگ و دغدغه های رهبری را تمام نکنند.من اینکه انتظار دارم مسئولان بعد از دید و بازدیدهای نوروزی درباره نکات مورد توجه رهبری در حوزه فرهنگ تشکیل جلسه بدهند. مسئله من سینما نیست، بلکه من قبل از اینکه فردی سینمایی باشم، خود را مدافع چنین جریانها و مسائلی میدانم؛ از این رو باید این مسائل گفته شود.
کارگردان « از کرخه تا راین» گفت: متاسفانه مسئولان فرهنگی ما عقبتر از ما بودهاند، این در حالی است که سینماگران همیشه با دغدغه فیلم ساختهاند و نگرانیشان هم تایید اثرشان بوده؛ چرا که گاهی فیلمهایی ساخته شده که مورد قبول واقع نشده است. از سوی دیگر مسوولان جدید فرهنگی عنوان کرده اند که میخواهند حرفهای نگفته در سینما گفته شود که امیدوارم این اتفاق بیفتد. چرا که اگر به هشداری که رهبری در خصوص فرهنگ داده اند، توجه نشود، من باز هم جیغ خواهم کشید.
حاتمی کیا در بخش دیگری از صحبتهای خود به بیان دغدغه های خود در عرصه فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی پرداخت و خاطر نشان کرد: اگر در درون ما خود باختگی رخ دهد این یک فاجعه است. جریان فرهنگی، دیپلماسی وزارت خارجه ای نیست زیرا خنده در دیپلماسی گاهی معنی دیگری می دهد بنابراین نباید دغدغه های دیپلماسی وارد فرهنگ شوند. به معنای دقیق تر صداقت در مساله فرهنگ مهم ترین مولفه است که باید در این نکته کنکاش و جستجو کرد آی مسئله انقلاب و شهدا دغدغه ما هستد یا نه ؟ من اعتقاد دارم یک فیلمساز در شرایط موجود باید به مسائل دفاع مقدسی بپردازد اما این فعالیت نیازمند حمایت است. البته که بر این باور هم نیستم که فیلم های طنز و اجتماعی نباشد چرا که قطعا این دسته از فیلم ها نیز برای جامعه مفید است.
وی ادامه داد: من نسبت به به استراتژی کشور احساس غریبی دارم، البته منظور این نیست که باید به من جایزه بدهند یا خیر ولی باید به این موضوع توجه کنیم . اصلا باید تحلیل کنیم که جشنواره فیلم فجر ما جشنواره فجر انقلابی است یا خیر ؟ اینگونه مسائل به اعتقاد من بزنگاههایی است که نیاز به تحلیل دارد.
این فیلمساز با اشاره به جریان سینمای انقلاب و دفاع مقدس کشورمان توضیح داد: به اعتقاد من سینمای انقلاب و دفاع مقدس را باید هر بار تحلیل کنیم، من زمانی که وارد سینما شدم، لباس سپاه به تن داشتم و برای این لباس گریه کردم، حال من به اعتبار خون شهدا فیلمساز شدهام و عدهای دیگر هم تهیه کننده، با این حال متاسفانه آنها تحلیل کننده فیلمهایی هستند که جای تاسف دارد.
کارگردان فیلم «آژانس شیشه ای» با بیان اینکه اسکار به فیلم ۱۲ سال بردگی تعلق میگیرد، خاطر نشان کرد: آمریکاییها از طریق اسکار دادن به این فیلم به این جریان فیلمسازی و کمپانیها نشان میدهد که هنوز موضوعات مثل تبعیضنژادی در این کشور اولویت دارد؛ در حالی که در ایران اینگونه نبوده و ادبیاتمان، ادبیات انقلاب نیست و این مسئله خطرناکی است. متاسفانه غایت نگاه دوستان اسکار است در حالی که مهندسی ما با این نگاه همراه نیست؛ به عبارت دیگر فیلمهایی که به اسکار میفرستیم از جنس دفاع مقدس و انقلاب نیست و مشکلم در سینما این است بنابراین اعتقاد دارم باید مهندسی فرهنگی در کشور ایجاد شود.
این کارگردان سینمای ایران درباره برگزاری جشنواره فیلم عمار هم گفت : من تا به حال به جشنواره فیلم عمار نرفته ام ، اما دلیل اینکه عمار احساس می کند جایی در جشنواره فیلم فجر ندارد چیست؟ متاسفانه این موضوعات در کشور ما مطرح نشود کما اینکه در زمانی به اختتامیه جشنواره فیلم برلین هم رفتم متوجه شدم اصولا جریان سینمای ما در این رویداد جایی ندارد. سینمای جشنواره ای یعنی بازاری که یکسری مولفهها دارد و فیلمهای خاصی را میطلبد که اگر این مولفهها در آنها رعایت شود، امکان رفتن فیلم به جشنوارههای دیگر بالا است؛ البته عدهای این نوع سینما را دوست دارند.
این فیلمساز گفت: وقتی وارد سینمای دفاع مقدس نمی شویم و آن را تحلیل نمی کنیم، باید بگوییم زنده باد سینمای جشنواره ای . چرا که این سینما با کمترین هزینه فیلم می سازد و حتی سازندگانش میتوانند با تور به کشورهای دیگر هم سفر کنند؛ در حالی ما با این کار سینما را ویران کردهایم. چه تعداد از بزرگان سینمای جشنوارهای عاقبت به خیر شدهاند؟ بسیاری از آنها نه در کشورهای دیگر جایی برای ماندن دارند و نه دیگر توانایی برای ساخت فیلم در کشور را دارند.
وی ادامه داد: من فیلمی به نام چ را ساختم که به طور حتم حاشیه ها و هیاهوهایی را نیز خلق کرد. اما در حال حاضر جای آقا مرتضی آوینی را برای ارائه و نگارش یک تحلیل درست از ناله هایم خالی می بینم. یادم می آید زمانی که او زنده بود حتی درباره مسائل زندگی ام با وی صحبت میکردم ولی در حال حاضر چنین فردی را در اطرافم نمی بینم. البته در حال حاضر نیز افرادی هستند که قلم در دستشان است، اما با این حال کسی مثل شهید آوینی که قلمی قدرتمند داشته باشد، وجود ندارد که در طوفانهای شدید فعلی ساحل را به ما نشان دهد. البته زمان شهادتش این خلاء را احساس نکردم ولی امروزه حس میکنم.
این کارگردان در پایان سخنانش چند دقیقه درباره شهید آوینی سخن گفت: برخی از موارد انتقاداتی به نگاه انتخابگرانه شهید آوینی شده بود و به همین دلیل عدهای با وی مخالفت میکردند؛ به عبارت دیگر شهید آوینی میخواست قالب فرهنگی را بشکند و همین مسئله باعث مخالفتهای دیگران با وی شده بود. من اعتقاد دارم که مسیر فیلمسازی آقا آوینی هم دستخوش تغییراتی بود.به عبارت دیگر وی در یک دورهای با سینمای داستانی مخالف بود و متعقد بود که سینمای داستانی چون نسبتی با تخیل دارد و تخیل هم با وهم و فردیت انسان و نفس در ارتباط است، برای مخاطب گمراهی می آورد و عنوان میکرد این مسائل در سینمای مستند به حداقل می رسد؛ البته شهید آوینی بعد از تمام شدن جنگ به دلایلی به سمت سینمای داستانی سوق پیدا کرد.
وی گفت: به خاطر دارم در دوران ساخت فیلم از کرخه تا راین که عدهای میگفتند که یک جانبازی وجود دارد که میخواهد به آلمان پناهنده شود ولی شهید آوینی در همان دوران با نوشتن مطلبی از این فیلم دفاع کرد و حرفهای بسیار تکاندهنده و مسیرساز را زده بود. در آن فضا، نوشته این شهید خیلی به کمکم آمد. مطلب «هنر در مدرسه عشق امام خمینی(ره)» و نوشته آقا مرتضی آوینی درباره فیلم «از کرخه تا راین» باعث شد که من راه را گم نکنم و فکر میکنم هنوز هم میتوان حرفهایی از جنس آن فیلم را زد.آوینی همانند استادی که غمزه شاگردش را به خود نمی گیرد و دشمن کسی نبود، عمل می کرد. این شخصیت باید به یک الگو در عرصه سینما تبدیل شود تا تمام فیلمسازان به دور از هرگونه دشمن ستیزی آثار یکدیگر را نقد کنند.
حاتمی کیا افزود: متاسفانه در این مدت وقتی صحبت میکنیم به چپ و راستی تقسیم میشویم، در حالی که ما باید این مسائل را مطرح کنیم که اگر این اتفاق نیفتد، عده ای دیگر این حرف ها به گونه ای متفاوت خواهند گفت. آقا مرتضی در حوزه سینمای اشراقی به این باور بود که قرار نیست برای فیلمبرداری از یکدیگر جلو بزنید بلکه فقط دلتان را پاک کنید. قطعا این حرفها را یک روحانی نمیتواند بزند و فقط از کسی که در این حوزه کار کرده، انتظار میرود و این آقا مرضتی آوینی بود این مسئله را به بچههای گروه روایت فتح یاد داد.
او در پایان سخنانش به شهید آوینی ادای دین کرد: جای ژنرال آوینی در سینما خالی است. او به ما یاد داد که نباید کوتاه بیاییم و انشاالله فانونسهای دریایی دیده شود تا در این طوفان گمراه نشویم. متاسفانه در حال حاضر ما بسیاری از حرفها را نمی زنیم تا کسی ناراحت نشود، در حالی که آقا مرتضی اینطور نبود و بسیاری حرفها را می زد و اتفاقا همین حرف ها باعث باعث ایجاد مخالفتهایی با وی شده بود.