سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۵ فروردین ۱۳۹۳ در ۱۱:۳۱ ق.ظ چاپ مطلب

جشنواره کن بخشی از خود را خرج سیاست می‌کند/ مجبور نیستیم با نگاه بدبینانه در کن حضور یابیم

keyvan-kasirian

یک منتقد سینما تاکید کرد جشنواره فیلم کن مانند همه جشنواره‌ها گاهی متاثر از رویدادهای سیاسی است.

یک منتقد سینما تاکید کرد جشنواره فیلم کن مانندهمه جشنواره‌ها، گاهی متاثر از رویدادهای سیاسی است.

 میثم محمدی – سوره سینما: هر سال در نقاط مختلف دنیا جشنواره های معتبر سینمایی بسیاری برگزار می‌شود که توجه علاقمندان به این هنر را به خود جلب می کند و فعالان این حوزه در کشورهای صاحب سینما را به تکاپو می اندازد تا در آنجا حضور داشته باشند. جشنواره کن یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی است که تاثیر آن بر شکل گیری جریان‌های فرهنگی در کشورهای مختلف قابل بحث و بررسی است. به همین بهانه و در فاصله کمتر از یک ماه مانده به برگزاری شصت و هفتمین دوره این جشنواره در گفتگویی تفصیلی با کیوان کثیریان منتقد و روزنامه‌نگار سینمایی که سابقه حضور در کن را داشته به بررسی ابعاد مختلف این جشنواره پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

با توجه به اینکه در میان کشورهایی که در جشنواره کن به موفقیت رسیده اند ، سهم کشورهای صنعتی و فراصنعتی بیش از سینمای دیگر کشورهاست ، رویکرد این رویداد سینمایی را نسبت به سینمای کشورهای جهان سوم چگونه ارزیابی می کنید؟

کیوان کثیریان: از آنجا که جشنواره بین المللی فیلم کن اروپایی است ، طبیعی به نظر می رسد که اینطور باشد. کن بعنوان یک جشنواره استخوان دار  و قدیمی ، سلیقه و ذائقه و لحن اروپایی و خاص خود را دارد و انتخاب های آن هم بر همین اساس صورت می گیرد. در هر صورت فیلم های کشورهای جهان سوم یا خاورمیانه باید ویژگی منحصر به فردی داشته باشند تا در آنجا حضور یابند، هر چند که در بخش نوعی نگاه این جشنواره گاهی فیلم هایی هم هستند که کیفیت بالایی ندارند و یا به دلایل خاص و موضوعات سیاسی شان مورد توجه قرار می گیرند، یا برعکس؛ مثل فیلم سینمایی «عمر» از فلسطین به کارگردانی هانی ابواسعد که نامزد اسکار بود ولی در کن خیلی به آن توجه نشد. به هر حال بخش زیادی از فیلمهایی که در این جشنواره مطرح می شوند مبتنی بر سیاست های کلان جشنواره است. ما نمی توانیم به آن اعتراض کنیم. ربطی به ما ندارد، جشنواره خودشان است دیگر! مثل اینکه برخی به مراسم اسکار انتقاد دارند و بعد برای این رویداد سینمایی فیلم ارسال می کنند و دلشان می خواهد به فیلمشان توجه هم بشود. این نمی شود که اعتبار یک جشنواره را فقط وقتی که به ما جایزه می دهد قبول داشته باشیم و اگر جایزه آن را به ما ندادند ساز مخالفت و انتقاد بزنیم، اگر جایی را قبول نداریم، مجبور نیستیم حضور داشته باشیم. همانطور که جشنواره های داخلی ما با سبک و قواعد خود برگزار می شود، کار آنها هم طبیعی است. الیته معمولاً آثار حاضر در جشنواره کن به لحاظ کیفی هم سطح استانداردی دارند. انتخاب ها و جایزه های کن مطابق با سیاست های سینمایی است که برای خود تعریف کرده اند و اتفاقا خوب است که سیاستگذاری خاص خود را دارند، ما هم باید داشته باشیم. از طرف دیگر این جشنواره یک سره مونی با مجموعه ای از بخش ها است که هر یک شکل و فلسفه خاص خود را دارد. به عنوان مثال فرش قرمز حکایتی جداگانه دارد و خیلی برایشان مهم است. به هرصورت سینما برای آنها صنعت هم هست. سیاستگذاری و روش کن به هر ترتیب با تغییر شرکت کنندگان و داوران تغییر نمی کند و تکلیفش مشخص است. بعنوان مثال در دوره گذشته هیات داوران غالباً هالیوودی بود و ریاست آن بر عهده اسپیلبرگ گذاشته شده بود، ولی فیلم های جشنواره با همان معیار اروپایی و لحن خاص جشنواره قضاوت شد. داور از هر نقطه ای از دنیا که باشد با همان لحن مورد نظر جشنواره داوری می کند.

farhadi

به نظر شما با این شرایط فیلمساز بصورت هدفدار و آگاه از این مسائل ، از زمان نگارش فیلمنامه به این فکر نمی افتد که براساس قواعد کن فیلم بسازد تا در این جشنواره حضور داشته باشد؟

بله. اشکال کار جایی پیش می آید و ایراد پیدا می کند که اثر حالت سفارشی به خود بگیرد و هیچ اثر سفارشی خوب از آب در نمی آید ، چون دل هنرمند در آن اثر خرج نشده و ذوق هنرمند برای آن نجوشیده است. به هر حال گاهی فارابی سفارش می دهد ، مواقعی هم کن بصورت ناخودآگاه و غیر مستقیم به هنرمند سفارش می دهد و هنرمند خودش را مجبور می کند فیلمی بسازد که فلان جشنواره خوشش بیاید. هر دو حالت بد است و کار بد از آب در می آید. نگاه کنید کیارستمی با «خانه دوست کجاست» مطرح شد و همین حالا هم منتقدان از این اثر و فیلمهایی مانند «کلوزآپ» یاد می کنند، ولی برخی از آثار بعدی او از این مسیر خارج شد و نگرفت. من نمی گویم که او برای کن فیلم ساخته، اما در این دو اثر به دلیل زیست در جغرافیای ایران و شناخت کامل این فرهنگ بهتر عمل کرده است و حالا باید برود و سالها فرهنگ اروپا را بشناسد. یا «گذشته» اصغر فرهادی که در سطح فرهنگ اروپا حرکت کرده است و کارگردان به درستی فرهنگ آنجا را درک نکرده بود و نتیجه چندان دلچسب نبود، در صورتی که «درباره الی» برای ایران ساخته شده و اولین تایید ها را از جشنواره ها و منتقدان داخلی گرفته است. همینطور«جدایی نادر از سیمین» هم تصویر زندگی آدم های معاصر ایرانی است، یعنی کسانی که درگیر مناسبات روزمره اجتماعی متناسب با فرهنگ ما هستند. مثلا در آن قرآن و قسم وجود دارد که فهم آن برای مخاطب ایرانی راحت تر است تا مخاطب خارجی.

کشور ما فراز و نشیب های فراوانی را در این عرصه داشته و معمولا حرف و حدیث های فراوانی درخصوص آثاری که به این رویداد سینمایی می رسند، وجود دارد که اصل ماجرا را با ابهام و خدشه مواجه می کند. دلیل این نوسان و چندگانگی در تصمیم گیری برای حضور در چنین جشنواره هایی چیست؟

به دلیل عملکرد ضعیف در اکران و پخش جهانی و مواضع تندی است که برخی در داخل می گیرند. ما باید ابتدا فیلم خوب برای مخاطب خودمان بسازیم تا موفقیت جهانی هم حاصل شود. اما باید پذیرفت که بعنوان مثال فیلم «چ» در کن جایگاهی ندارد ، به دلیل اینکه این شخصیت را در آنجا نمی شناسند و فارغ از این، چمران این فیلم ویژگی های سینمایی و دراماتیک یک قهرمان را هم ندارد. به هرحال این جشنواره ها به دنبال کشف استعدادهای سینمایی هستند ، ولی خب بخشی از جشنواره را هم ممکن است خرج سیاست  کنند، مثل هر جشنواره ای. ولی اینکه مدعی شویم فلان جشنواره کاملا براساس سیاست زدگی بنا شده بسیار بدبینانه و غیر واقعی است.

از سالهای گذشته تا به امروز ما شاهد هستیم که بسیاری از فیلمسازان جوان ما علاقه حضور در این جشنواره را دارند. دلیل این جریان را در کجا می بینید؟

کن یک جشنواره سینمایی است که به دنبال کشف استعداد می گردد و بسیاری از کارگردانان جوان را می شود سراغ کرد که اثر آنها در جشنواره های داخلی پذیرفته نشده ، ولی فیلم خود را به جشنواره های خارجی می فرستند و تشویق می شوند . در همین دوره هم تعدادی از کشور ما حضور خواهند داشت ،این بدین معناست که ما استعدادهای داخلی خود را چندان تحویل نمی گیریم و کشف نمی کنیم، ولی امثال جشنواره کن راحت تر این کار را می کنند، بعنوان مثال من اطلاع دارم که فیلمسازی بعد از ارسال فیلم کوتاه خود به کن واکنش خوبی دریافت کرده و مسئولان جشنواره برای حمایت از او در جهت تولید فیلم بلند اعلام آمادگی کرده اند. خب چرا آنها باید این کار را بکنند؟ چرا مسوولان داخلی نباید قبل از آن این استعدادها را جدی بگیرند؟ در مجموع فضایی در مملکت ما وجود دارد که فیلمساز با خود می گوید حالا که اینجا ما را تحویل نمی گیرند پس بروم تا آنسوی مرزهای کشور قابلیت هایم را نشان دهم و کن این کار را می کند و در همین دوره گذشته آناهیتا قزوینی زاده با فیلم «سوزن» جایزه بخش سینه فونداسیون را گرفت و حالا دارد آن طرف کار می کند. اینگونه ما آدمهای با استعدادمان را دفع می کنیم و از دست می دهیم و آنها جذبشان می کنند. به همین دلایل است که کن اعتبار دارد و سالهاست که دارد کار میکند.

spielberg

یعنی ضعف مدیریتی و حمایتی از هنرمندان و فیلمسازان هم یکی از مشکلات تاثیرگذار در استقبال از جشنواره های بین المللی است؟

مشکل اصلی این است که یک چیزهایی را خراب می کنیم که بعد دوباره ساختنش سخت است . مثلا به عبدالرضا کاهانی آنقدر سخت می گیریم تا می گذارد می رود . اتفاق هایی که در مدیریت پیشین سینما برای «بی خود و بی جهت» و «اسب حیوان نجیبی است» و… افتاد. هنرمند نیاز به جایزه و تشویق دارد ، ولی اثر او را به بخش خارج از مسابقه می فرستند و توقیف می کنند و بعد با هزار منت یک اکران محدود به او می دهند .از این مشکلات داخلی زیاد است و هنرمند خسته می شود. به نظر می رسد که برخی از مسئولان سینمایی از شرایط و تکنولوژی های روز خبر ندارند و نمی دانند که در حال حاضر فیلمساز با کمترین هزینه و با اینترنت اثر خود را به راحتی به جشنواره های خارجی می فرستد و در واقع امروزه ورود به جهان گسترده سینما کار سختی نیست. نگاه ما نگاه سخت گیرانه ای است، مانند اینکه پدری مدام فرزند خود را کتک بزند و توقع داشته باشد او از خانه فرار نکند. من فکر می کنم متاسفانه خارجی ها با هنرمندان خود و ما مهربان تر هستند.

برای گریز از این فضا و ایجاد یک شرایط مناسب در جهت استفاده بهینه از استعدادهایی که جوایز خود را ابتدا از جشنواره های خارجی می گیرند و همچنین حفظ حریم حرفه ای هنرمندان چه باید کرد؟

دیگر دارد دوره مجوز دادن سپری می شود. در حال حاضر بسیاری از فیلمها بدون مجوز ساخته می شوند و بالا خره روزی در جایی اکران می شوند ، همانطور که «قصه ها » اکران شد ، یک روز هم «پاداش» و دیگر فیلم ها به نمایش درمی آیند. پس باید فضایی امن و آزاد ایجاد کنیم ، چون هنرمندان ما خط قرمزهای اساسی را می شناسند، از طرفی گاهی شاهد هستیم که با افرادی مثل حاتمی کیا هم که از نظر آقایان، خودی است پیش از این از همین گونه برخوردها شده است. یک روز فیلم «به رنگ ارغوان» او را توقیف می کنند و بعد از پنج سال به همان فیلم جایزه می دهند و آن را بعنوان الگو مطرح می کنند. در هر صورت سختگیری های بی منطق و سلیقه ای باعث می شود که برخی مایل باشند فیلم هایشان را به جشنواره های خارجی بدهند، در حالی که مطمئن باشید هنوز هم کارگردان دوست دارد فیلمش ابتدا در جشنواره فجر به نمایش درآید و بیشتر دوست دارد که ابتدا مخاطب ایرانی به تماشای اثر او بنشیند، اما ما بارها هنرمندان را تحقیر کردیم و بعد هم به آنها گفتیم که از ایران  نرو.

Cannes

یکی از مثبت ترین دستاوردهای حضور در جشنواره هایی چون کن تبادل و تعامل با چهره های سینمایی و مدیران فرهنگی کشورهای صاحب سینما برای ارتقاء سطح تجربه و تاثیرپذیری مثبت در روند گسترش هنر و صنعت سینما است.در این خصوص چه برنامه ها و کنش هایی را باید ترسیم نمود؟

به هر حال ما نمی توانیم خودمان را مثل یک جزیره محدود کنیم. باید با سینمای دنیا تعامل داشته باشیم و در مقابل، آنها هم باید بیایند. اهالی سینما اعم از منتقد و فیلمساز و مدیر باید با حضور در این مجامع تجربه کسب کنند و در نتیجه سینما ارتقاء می یابد. باید فارغ از این شعارها و توهمات خودساخته پذیرفت که سطح مدیریت و سینمای آنها از بسیاری جهات بالاتر از ماست و لازم است که این تعاملات صورت بگیرد. در جشنواره کن فرصت صحبت ،گفتگو، حضور در نشست ها و کارگاههای آموزشی هست و می توان استفاده های خوبی از این فضا انجام داد. ما باید بیاموزیم که ارتباط مثبت با آدمهایی که از ما قوی تر هستند کارگشاست.

برای هدر نرفتن سرمایه هایی که صرف اعزام تیم مدیریتی ایران درکن می شود چه معیارهایی را باید در انتخاب افراد در نظر داشت تا این سفر فقط جنبه توریستی برای بسیاری نداشته باشد؟

باید طبق یک برنامه صحیح مشخص شود مدیرانی که به جشنواره کن اعزام می شوند به دنبال چه چیز با چه هدفی هستند .چون در آنجا یک بخش بازار فیلم و پنلی با نام ایران وجود دارد که آثار سینمای ایران را عرضه می کنند و قراردادهایی منعقد می شود و زمینه های تعامل وجود دارد. اما مدیرانی که در سالهای گذشته به آنجا سفر کردند، در تمام دوران مدیریتشان در عملکرد داخلی خود ضعیف بودند، هر سال هم در کن حاضر می شدند ، اما حضور در این جشنواره برای آنها هیچ دستاوردی نداشت. باید مدیر ارشد سینمایی پس از بازگشت مدیرانش یک گزارش عملکرد از آنها دریافت کند تا ببینیم مدیر از این سفر و هزینه ای که برایش شده چه دستاوردی داشته. از طرف دیگر بجای اینکه مثلا ۲۰ مدیر با هزینه دولت به جشنواره اعزام شوند، بد نیست ترکیبی از هنرمندان، اهالی مطبوعات و مدیران با این هزینه به این سفر بروند ، در حالی که هر ساله تعدادی از اهالی مطبوعات با هزینه های شخصی به کن می روند و من هم سال گذشته برای اولین بار این سفر را تجربه کردم و باید بگویم برخلاف ادعای برخی از رسانه ها که هزینه های گزافی را برای سفر به این جشنواره اعلام می کنند و به دنبال منشا تامین آن هستند، این سفر برای کسانی که سینما را دوست دارند و کارو زندگی شان سینماست و برای ارتقاء سطح آگاهی و بینش آنها ضرورت دارد ، با هزینه هایی بسیار کمتر از چیزهایی که مطرح می شود در آنجا حضور می یابند. اگر ما را متهم نکنند که مرعوب این جشنواره هستیم باید این واقعیت را گفت که آنها اعتبار خود را کسب کرده اند و ما نیاز داریم از آن بهره ببریم.

نگاه به ساختار و بنیان های جشنواره کن و الگوبرداری برای برگزاری جشنواره های بزرگ سینمایی در داخل با توجه به قواعد و عرف کشور تا چه حد سازنده است ؟

جشنواره فجر ما از لحاظ ساختاری در بخش های زیادی نزدیک به ساختار جشنواره کن است و از آن الگو گرفته است، و البته نکات مثبت زیادی هم دارد. فارغ از اینها ما باید از نکات مثبتی که کن دارد بهره ببریم. پیامبر اکرم «ص» هم در زمینه کسب علم توصیه کرده اند که «اطلبوالعلم ولو بالصین». اما نکته اصلی این است که ما مشکل داخلی داریم و تکلیفمان مشخص نیست که اصلاً سینما می خواهیم یا نه؟ ما باید ساختار اکران را درست کنیم. علاوه بر مشکلات مدیریتی، هنرمند نمی تواند فیلم جذاب بسازد. ساختارهای سیستم نظارتی ما سختگیرانه است و بر اساس سلیقه و دلبخواه مدیر بنا می شود که یکی در میان  سلیقه ای عمل می کند. سینما به سمتی رفته که برای مردم جذاب نیست و از سبد خانوار آنها خارج شده. سینمادار هم ورشکسته می شود، پس نمی توانیم به فکر جشنواره باشیم ،جشنواره کن اگر رونق دارد به دلیل رونق سینمای فرانسه است. ما بصورت صنعت به سینما نمی نگریم، مردم ما خود را در سینما نمی بینند. حالا هم منتظر باشید تا اکران نوروز که ترکیبی از فیلمهایی بود که پیش بینی فروش بالایی برای آنها می رفت، تمام شود تا ببینید دوباره با چه رکودی در حوزه فروش مواجه می شویم.

پس در واقع ساختار صحیح مدیریتی و اقتصادی در سینما ،پیش نیازی برای برگزاری یک جشنواره تمام عیار خواهد بود؟

بله. پس از این مراحل است که ما باید به فکر برگزاری جشنواره باشیم. تمام جشنواره های مهم دنیا با هم لینک هستند و ارتباط دارند . دنیا خیلی گسترده است و همه در حال پیشرفت هستند و منتظر کسی نمی مانند. اما ما خودمان را مثل یک جزیره نگه داشتیم . در صورتی که باید از پیله ها و توهماتی که دورخود تنیدیم خارج شویم و  این ارتباط ها شکل بگیرد. باید هنرمندان و اهالی مطبوعات ما در کنار مدیران کسب تجربه کنند و سطح نگاه آنها ارتقاء یابد. اینها با خانه نشینی اتفاق نمی افتد و خارج از این هر انسانی در قبال خود مسئول است تا خودش را از لحاظ دانش و بینش و دیدگاه تقویت کند. سینما رسانه بسیار مهم و بانفوذی است، سینما صنعت بسیار پولسازی است، سینما هنر بسیار ارزشمندی است. اینها را باید باور کنیم.