سوره سینما- فارس نوشت: نخستین روز همایش حکمت هنر انقلاب اسلامی ۲ اردیبهشت ماه با حضور مجید شاه حسینی، مدیر سابق بنیاد فارابی، تهیه کننده و کارگردان و استاد دانشگاه، سید محمد حسینی، دبیر همایش و برخی اعضای حوزه هنری و نویسنده مقالات در این مرکز برگزار شد.
*سخت ترین کار در قبال انقلاب، حکمت زدایی از مبانی آن است
در ابتدای این همایش سیدمحمد حسینی دبیر همایش با اشاره به اینکه مقارنه سه واژه حکمت، هنر و انقلاب در نگاه نخست عنوان تبلیغاتی در این همایش دارد، اما در واقع این کلمات به ظاهر نامتجانس هدف ویژهای را دنبال میکنند، اظهار داشت: حقیقت این است که در همه انقلابهای دنیا برخی انگیزهها و اندیشههای انقلابی برخواسته از مسائل سودانگارانه قوی یا اهداف گروهی خاص است اما چنین خاستگاهی راهی به حکمت ندارد هنر نمیتواند پا فراتر از ساحت خود بگذارد.
وی در ادامه افزود: امروز باید به درک ماهیت انقلاب اسلامی برسیم، انقلابی که به تعبیر امام راحل(ره) انفجار نور بود و همه چیز و همه کس در آن نیل به سعادت بشری را فریاد میزدند به نظر میرسد، غایت همه حکمای تاریخ یک جا در هنر آحاد مردم این سرزمین تبدیل به مطالبهای مقدس شده و انقلابی که شاید سختترین کار در قبال آن حکمت زدایی از مبانی آن است.
حسینی با تأکید بر اینکه سادهترین کار در این همایش جلب توجه مسئولان هنر انقلاب است، توضیح داد: باید به این بیاندیشیم که نقطه عزیمت بحث حکمت و ارتباط آن در انقلاب چیست و چگونه از صناعات هنری، مبانی قوی و اراده قوی را استنباط میتوان کرد؟ این گونههای هنری چقدر در عناصر حکمت انقلاب مورد نیاز است؟
*نفس سینما برای سینما ارزش نیست سینما را باید در دفاع دین بکار برد
در ادامه مراسم استاد نقویان، از کارشناسان هنر با مروری بر نظرات شهید آوینی درباره سیاست و فرهنگ گفت: بیست و یکمین سالگرد آوینی را پشت سرگذاشتیم، این مجلس نشانه اراده حق در ظهور اسماء و صفات جلیلهای است که در آوینی به ودیعه نهاده شده بود و مراجعه بر این ظهور به برکت امامخمینی(ره) رخ داده است، بازشناسی وقایع جاری با آثار شهید عزیز، آوینی با خلاصه نویسیهای او همراه شده که توجهی صد چندان میطلبد.
وی در ادامه افزود: محققان به خاطر دارند که در سالهای ابتدایی بعد از جنگ مجموعهای نشریات روشنفکری در نفی انقلاب فعال بودند و آوینی در فضای این چنینی کار کرد و عباراتی از همان نشریهها را آورد و بررسی کرد.
نقویان با تأکید بر اینکه هدف همه انقلابها رسیدن به توسعه اقتصادی به مفهوم جهانی است، افزود: توسعه مدرن اقتصادی موقوف صلح است، انقلاب ایران در همه پدیدههای جدید نسبت با دین دارد حتی انقلاب ایران به جهت استمرار نهضت دینی استمرار یافته است، سینما و سینماگران هم بعد از انقلاب از این نگرش مستثنی نیستند، بنابراین نفس سینما برای سینما ارزش نیست سینما را باید در دفاع دین بکار برد.
وی در ادامه افزود: سینمای مقبول مبیّن حیات طیبه، حیات انقلاب اسلامی است و اگر به دنبال غیر از این هستیم به نظریات غربی و منابع آنها باید رجوع کنیم. امام خمینی(ره) یک جا بیان کردند که ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم، امام بین هنر و مبارزه رابطه برقرار کرده است. انقلاب ایران برای نهضت دینی و احیای تمدن اسلامی ایجاد شد و هنر و سینما برای ما بیرون اسلام مطرح نیست، هنر در اسلام عین دردمندی و کوبنده اسلام ناب انقلابی است.
*سینمای مبارز باید مقصد نهایی ما باشد
نقویان با تأکید بر اینکه جشنواره فیلم فجر را برگزار میکنیم تا یاریگر انقلاب باشد، افزود: اینکه چقدر این جشنواره یاری گر الطاف اهالی سینما و … است جای بررسی دارد، اگر جشنواره فجر سینمای ایران را نفی کند باید افق حرکت خویش را مشخص کند. قباحت غرب نباید از بین برود این مسئله در تعداد زیاد آثار ارسالی به چشم میآید حرف ما این نیست که سینمای جنگ باید در دستور کار فیلم فجر باشد ما میگوییم که سینمای مبارز باید مقصد نهایی ما باشد. سینمای ایران باید هویت اصلی خود را در سینمای مبارزه پیدا کند، چرا که فراتر از سینما شناسی، انسان شناسی مدنظر است.
وی یادآور شد: آوینی مطلبی بیان کرده که به مسئولان نظام میگوید چیزی عوض نشده ما باید خود را برای نبرد طولانی آماده کنیم و از چیزی نترسیم و این مخالفتها را مبارزه کنیم. در ادامه این نشست رضایی مقاله خود را درباره نسبت داستان، رمان و سینما ارائه کرد و دو تن از اساتید حاضر نیز به نقد مقاله او پرداختند.
*عقب ماندگی های ما به دلیل هژمونی یونان در فلسفه و هنر است
مجید شاهحسینی در این همایش درباره ضرورت یونان زدایی از هنر دینی توضیح داد: چرا باید از ضرورت یونان زدایی از هنر امروز سخن بگوییم؟ یونان در فضای دانشکدههای ما، مفهوم و مقدس شده است؛ نیاز داریم که از تابوشکنی آن شروع کنیم. امروز هر دانشجوی رشته هنر که مبانی حکمی ـ فلسفی هنر را میکاود، نقش یونان را برجسته میبیند، مگر یونان کجاست و اساتید آن چقدر مهم هستند که بنیان هنر امروز جهان غرب است؟ هیچگاه فرصت نشده در یک بحث مقایسهای دلایل این شکایات و ناخرسندی را به شیوه مبسوط ابراز کنیم. امروز در ایران بیشتر یونان را به واسطه فلسفه آن میشناسند همینطور بسیاری مفاهیم اولیه هنر را معطوف یونان میبینند.
شاهحسینی با تأکید بر اینکه یک مجموعه کلی از باورها، اصول و مبانی ارزشی و هنجاری هنر یونانی که تا امروز در ساحت هنر جهان فرمانروایی کرده است شامل هنر یونان است، اظهار داشت: بعد از انقلاب اسلامی ایران ما با هنر هم رفتاری مشابه سایر رشتههای تخصصی کردیم و مبانی و تئوری یونانی را در دانشگاه تدریس کردیم به تبع آن ما تبارشناسی هنر غربی را در ساحت هنر خود پذیرفتیم.
شاه حسینی در ادامه افزود: «جرج فریزر» تبارشناس و ریشه شناس ادیان که نتیجه مطالعاتش درباره شاخه زرین را در قالب یک پژوهش ۱۳ جلدی ارائه کرد معتقد است که دین همان باور قرین جهل بشر است که از جادو برخواسته یعنی کاملا از دین تقدس زدایی کرده است. زمان طرح این تئوری درست زمانی است که انسان قرن نوزدهم غره به علم اصول و جهان بینی علمی در عالم شده و حتی برخی فلاسفه مرگ خدا را رسماً اعلام کردند چرا که دانش بشری را به اندازه کافی کافی میدانستند.
وی با بیان اینکه با تأکید بر اینکه در آن دوره فرضیه داروینی و جهان الحادی کارل مارکس هم مطرح شده است، یادآور شد: کتاب فریزر مانیفست چنین ادعایی قرار گرفت، حرف او تا امروز متأسفانه در ضمیر ناخودآگاه گروهی هنرمندان حتی از کشور ما وجود دارد آیا فریزر انسان مغرضی بود؟ بیانصاف بود؟ پاسخ این است که ما نمیخواهیم با سوبژکتیویته ادعای فریزر را بررسی کنیم، اگر او واقعا پژوهشگرانه برخورد میکرد، علاوه بر ساحت جادو نسبت به ادیان ابراهیمی هم مطالعاتی داشت تحقیقش منصفانه بود.
وی درباره مقدمه کتاب فریزر توضیح داد: فریزر خواسته بگوید که توتم و جادوها نهایتاً به دین رسید، مترجم کتاب هم در مقدمه این را میگوید اما ماجرا اینجاست که چرا در کشور ما این ریشههای هنر دینی مغفول مانده است، یک بنیان تئوریک تدریس ما یونانی است و این یونان زدگی است که موجب شده انقلاب ایران با ظرفیتها و پیشرفتها که کمتر در این ساحت مشاهده شده است.
شاهحسینی با تأکید بر اینکه ما در این عرصه ساده انگارانه برخورده کردهایم، توضیح داد: ما اینها را در دانشگاه تدریس میکنیم و بعد میگوییم چرا وضع سینما، تئاتر، ادبیات و هنر هفتگانه ما اینطور است. بنابراین ما از همان گام نخست مشکل داریم، اگر در کشور کسانی به فلسفه یونانی میتازند، باید تنها به فلاسفه بعد از سقراط رجوع نکنند، بلکه فلاسفه پیش از سقراط معرفی نشدهاند و اینها افکار عجیب و غریبی داشتهاند.