«زندگی جای دیگری است» بخشی از تواناییهای کمتر دیده شده حامد بهداد در بازیگری را نشان میدهد.
میثم محمدی – سوره سینما: از زمانی که فیلم سینمایی «آخر بازی» به کارگردانی همایون اسعدیان را دیدم و با بازیگری به نام حامد بهداد آشنا شد ، در تحلیل و ارزیابی بازیگری او با نوسانهای بسیار مواجه بودم که یکی از دلایل عمده این نوسان غیر طبیعی ، در غیرقابل پیش بینی بودن بهداد و در واقع به کارگیری هر نوع تجربه از لحاظ جسمانی و حسی بوده است. بازیگری که بطور معمول ما او را با مجموعه ای از اکت ها و بازی های به شدت بیرونی دیدهایم و در هر اثر انتظار داریم که دوباره آن آتشفشان غیر قابل کنترل فوران کرده و گدازه های خود را بیرون بریزد.
البته که در این میان باید در نظر داشت که بخشی از این نقش آفرینی ها محصول یک تحلیل شخصیت مطابق با فیلمنامه بوده که می تواند در یک ارتباط و هماهنگی با کارگردان اتفاق بیفتد. خاستگاه ظهور او در عرصه بازیگری که تئاتر است در کنار علاقه وی به بازیگری متد ، به اضافه روحیه تنوع طلبانه و تجربه گرای بهداد، ارگانیزمی را در بازیگری وی تشکیل داده که منحصر به خود اوست و در اصل او در هر مواجهه ذهن خود با کاراکتر فیلمنامه به دنبال بازخوردهای غیرکلیشه و نوظهور می گردد که طبیعی است در چنین فضایی او با چالش های بیرونی جامعه روبرو شده و باید مورد بازنگری و تجزیه و تحلیل های رنگ و وارنگ قرار بگیرد که نتیجه آن از بین بردن تعادل دیدگاه درخصوص او میشود، به این معنی که همیشه و در آمارهایی که درباره این بازیگر وجود داشته، عمده دیدگاه ها به دو حالت شیفتگی محض و در مقابل پس زدن مطلق تقسیم شده و در واقع کمترین نظرات در حد وسط قرار داشته است.
نکته دیگری که بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران و حتی بسیاری از منتقدان بهداد به آن اذعان دارند یک استعداد و انعطاف غیرقابل انکار در وجود اوست که هرگاه در خدمت یک نقش و شخصیت درست و در سایه یک هدایت صحیح قرار گرفته ، به حاصلی مثبت و درخور توجه تبدیل شده است . نمونه هایی همچون «آخر بازی» ،«بوتیک» و «روز سوم» که نمایانگر وجود چنین چیزی است. البته که هر چه از روزهای ابتدایی ورود بهداد به عرصه بازیگری دورتر می شویم ، آزمون و خطاهای ذهن و شخصیت کنجکاو او در عرصه بازیگری حاصل جمعی مثبت می دهد ، هر چند که بی شک او کماکان در فضاهای دلخواه خود قرار خواهد گرفت و در آینده غافلگیریهای ( مثبت و منفی) دیگری را از او در پرده سینما خواهیم دید، اما این مطالب بهانه ای بود برای پرداختن به ایفای نقش او در فیلم سینمایی «زندگی جای دیگری است» به کارگردانی منوچهر هادی که این روزهای روی پرده سینماها قرار دارد و به جرئت می توان این اثر را جزو بازیهای درست و درخشان بهداد در طول فعالیتش دانست.
ویژگیهای شخصیتی کاراکتر «داوود بقایی» در این اثر به خوبی شرایط را برای حضور نرم و فارغ از زرق و برق ها و روتوش های مصنوعی برخی آثار بهداد فراهم کرده تا در مجموع ما با یک بازی یکدست مواجه شویم که براحتی تداوم و تعادل حسی و فیزیکی بازیگر در آن به چشم می آید. این تداوم را از آنجا عنوان می کنم که بهداد در آثاری که نقش آفرینی خوبی نداشته هم ، تک سکانس ها و پلان های قابل توجهی را نیز داشته که به خوبی از آب درآمده است. شاید این به نوعی سلیقه باشد، اما به نظر میرسد که حضور بهداد برای ایفای نقش هایی همچون «داوود» که به دلیل ابتلا به یک بیماری صعب العلاج ، یک انسان درونی با دغدغه های انزوا گرایانه و بی تفاوت نسبت به اطرافیان را به نمایش می گذارد ، به نتیجه ای عاری از زواید جسمانی و کلامی ختم می شود و نمود بهتری برای او دارد.
به عنوان مثال به یاد بیاورید سکانس گفتگوی او با همسر دومش را زمانی که خبر بارداری خود را به او میدهد و یا سکانس گفتگو با شهرزاد برای یافتن راه حل نجات علی از زندان که به نوعی گذشته را نیز بازنگری میکند. هر دو فضا پتانسیل یک بازی بیرونی غلوآمیز از جنس نمونههای موجود از این بازیگر را داشت که با کنترلی صحیح به تنشی ذاتی در لایه های درونی داستان و شخصیت تبدیل شد. در مجموع باید گفت که بهداد در این اثر با یک زیست صحیح درونی که تطابقی درست با نقش مورد نظر دارد، خطی کم پیچ و خم و موجه از اکتهای جسمانی ترسیم کرده تا این نقش آفرینی در نهایت به یکی از نقاط تکیه فیلم «زندگی جای دیگری است» و همچنین یک نقطه قابل دفاع در کارنامه او تبدیل شود.
***
فیلم سینمایی «زندگی جای دیگری است» به کارگردانی منوچهر هادی، با بازی حامد بهداد، نیکی کریمی، یکتا ناصر و پارسا پیروزفر اکران عمومی شده است.