سوره سینما- مهر نوشت: ابراهیم فیاض در گفتگو با خبرنگار مهر درباره نامگذاری سال ۹۲ توسط رهبر انقلاب با نام «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» گفت: این شعار مبنایی ایدهآلیستی- رئالیستی دارد. اقتصاد امری رئالیستی است و فرهنگ مبنایی ایدهآلیستی دارد.
وی ادامه داد: لفظ مدیریت در ترکیب مدیریت جهادی نیز مبنایی ایدهآلیستی و آرمانی دارد و عزم ملی نگاهی واقعگرایانه دارد. با نگاهی به کتابهایی که در حوزه علوم انسانی به نگارش درآمده است میتوان دریافت که این کتابها ریشه ایدهآلیسم رئالیستی را در دموکراسی بافضیلت میدانند، مردمسالاری با اخلاق و با فضیلت در کتابهای مارکس و هگل و … آمده و توجه و تمرکز آن بر پیشرفت است در واقع تنها توسعه نیست بلکه پیشرفت همه جانبه را مد نظر دارد.
برای تحقق شعار سال باید بر آرمانگرایی همراه با واقعیت متمرکز شد
این پژوهشگر با اشاره به کتابی که توسط عماد افروغ با نام «روش در علوم اجتماعی» ترجمه شده است، گفت: ایدهآلیسم رئالیستی در این کتاب نیز مطرح میشود و همانطور که گفته شد این مباحث بر رشد همهجانبه با محوریت انسان و با تاکید بر عدالت دنبال میشوند. در واقع بنیان توصیه رهبری در ابتدا پیشرفت است و بعد توسعه و بر این اساس باید بر آرمانگرایی همراه با واقعیت متمرکز شد. در این حوزه ارزشهای انسانی و عدالت مهم است و تاکید بر این است که حقوق انسانها نباید نابود شود. انسانها نباید از جامعه بیگانه شوند و ارزشهای انسانی باید در مسیر پیشرفت باشند.
صداوسیما بعد از حوزه علمیه و دانشگاه باید شعار سال را به گفتمان عمومی تبدیل کند
وی ادامه داد: نباید معنویت نابود شود و انسانها از جامعه بیگانه شوند. متفکران غربی مثل مارکس و هگل بر این مساله تاکید دارند که پیشرفت غربی باعث ازخودبیگانگی شده است و یک دلیل آن این است که در این کشورها توسعه اقتصادی در چارچوب جهانیشدن مطرح است. رهبر انقلاب با شناخت کامل از موضوع به دنبال پیشرفت همه جانبه هستند و اینگونه است که هم آرمانگرایی و هم واقعیتگرایی در نظر گرفته میشود یعنی نه آرمانگرایی افراطی که به تخیلپردازی بینجامد نه واقعگرایی افراطی که بدون برنامه باشد.
این استاد دانشگاه تهران درباره وظیفه نهادها و سازمانها در این حوزه بیان کرد: اولین نهادی که باید برای اجرایی کردن این شعار پیشگام شود حوزه علمیه است. ابتدا حوزههای علمیه قم باید برای رسیدن به این شعار و مردمسالاری با فضیلت و پیشرفت همهجانبه، مانیفست صادر و اصول آن را از قرآن و عترت استخراج کند. دومین نهادی که باید در این راستا حرکت کند دانشگاه است که باید مباحث مطرح شده حوزه مثل آرمانگرایی را به واقعیت تبدیل و برنامههایی را که حوزه برای تحقق شعار سال ارائه میکند، راهبری کند.
این تئوریسین علوم اجتماعی اظهار کرد: باید دانشگاهها بتوانند برنامههای حوزه علمیه را با واقعیتهای موجود جامعه تطبیق و قبض و بسط دهند. بعد از این کار به رسانههایی چون مطبوعات و صداوسیما میرسد و من فکر می کنم صداوسیما سهم ویژهتری در این حوزه دارد. این رسانهها باید برنامههای راهبردی دانشگاهها را به یک گفتمان عمومی تبدیل کنند. مخصوصا صداوسیما میتواند در این حوزه مستندسازی و خبررسانی کند. به طور مثال میتواند از مسایل و پیشرفتهای مردم در حوزه فرهنگ و اقتصاد در شهرها و روستاها خبر دهد.
فیاض همچنین در ادامه با اشاره به ظرفیتی که برای صداوسیما فرض شده است، گفت: متاسفانه در جامعه ما محوریت زیادی برای رادیو و تلویزیون در نظر گرفته شده و این خطاست. همین مساله باعث شده که مطالعه در جامعه ما به صفر برسد و رسانههای دیگر چندان جایگاهی نداشته باشند. آنوقت میبینیم که در چنین فضایی همه جا نیاز به تلویزیون احساس میشود و در قطار و هواپیما و بسیاری مکانهای فرهنگی هم تلویزیون و ال سی دی هایی برای مردم قرار میدهند درحالیکه اگر در دیگر کشورهای توسعه یافته در هواپیما بنشینید می بینید که خیلی از افراد در حال مطالعه هستند.
این پژوهشگر یکی از مشکلات محور قرار گرفتن صداوسیما را حجم زیاد تبلیغات در آن دانست و بیان کرد: تبلیغات زیادی که این روزها به رسانه ملی هجوم آورده است بخشی به این دلیل است که به این رسانه بهای زیادی داده شده است و رسانههای دیگر نادیده گرفته شده اند. به صداوسیما در جامعه ما اهمیت زیادی داده شده است و صداوسیما هم چون میخواهد با شبکههای ماهوارهای رقابت کند و منبع مالی چندانی ندارد در نهایت به سمت این حجم از تبلیغات میرود.
فیاض راهکار این مساله را در این دانست که رسانه های دیگر در دسترستر باشند و گفت: باید دیگر رسانهها را مثل رادیو و تلویزیون در دسترس مردم قرار داد. در حال حاضر توجه به صداوسیما به گونهای است که در حوزههای دیگر رسانهای تولید ملی نداریم و علاوه بر این میان رسانههای موجود نیز تبادل رسانهای وجود ندارد. جایگاه تلویزیون را نباید مغز یک جامعه قرار داد.