مهدی باقری تأکید کرد عرصه فیلمسازی مستند برای فیلمسازان حرفه ای بهانهای برای ورود به فیلمسازی داستانی نیست.
سوره سینما- سارا کنعانی: «ناگهان تو گم شدی» ساخته مهدی باقری مدتی پیش جایزه ویژه هیأت داوران را در جشنواره حسنات به خود اختصاص داد و پیش از آن هم در بخش تجسمی جشنواره فیلم فجر مورد توجه داوران واقع شد. به همین بهانه به سراغ باقری رفتیم تا در مورد آخرین فعالیتهایش بپرسیم. او مستندساز جوانی است که فیلم هایش تا امروز سر و صدای زیادی به پا کرده و میتوان پیشبینی کرد در آینده یکی از چهرههای شاخص سینمای ایران باشد. «دیوار»، «آخرین بوم نقاشی»، «خیابان یکطرفه» و … از آثار این فیلمساز جوان هستند.
چه خبر از فیلم مستند جدید؟
مهدی باقری: پاطوق نام یک مراسم مذهبی است که در دهه اول محرم در گرگان برگزار میشود. آنجا علمی وجود دارد که طوق نامیده میشود و همه مراسم سینه زنی و … پای این طوق انجام میگیرد و وخودشان به این مراسم پاطوق می گویند. ۱۰ روز اول محرم سال ۹۲ در گرگان بودیم و از این مراسم تصویربرداری کردیم. به تازگی صداگذاری این فیلم به پایان رسیده و کار، آماده شده است. آخرین فیلم های من است. از فیلم «پیرپسر» هم سال گذشته در جشنواره سینما حقیقت توسط هیأت داوران تقدیر ویژه شد.
فیلمهای شما در جشنوارههای مختلف روی پرده رفته و به آن توجه شده، فکر می کنید دلیل این موفقیت چیست؟
موفقیت نباید تنها به معنای حضور در جشنوارههای مختلف باشد، فیلمسازان کم سن و سال تر از من نیز در جشنواره ها حضور دارند. فیلمساز حرفهای مستند بودن است که اهمیت دارد. این حرفه ای بودن به معنای تداوم در کار و ساخت و تولید است. شاید من و هم ردیفهای من خود را به این دلیل که زندگیمان از فیلمسازی مستند می گذرد، در این عرصه حرفه ای به حساب می آوریم و دغدغه داریم، موفق تر باشیم. من در سال حداقل دو یا سه فیلم مستند میسازم و برای این فیلمسازی هم به سراغ سوژه های نزدیک می روم و هم سوژه های دور، اما خروجی کارم ابدا سفارشی یا تبلیغاتی نیست. فیلم در عین حال که به خواسته سفارش دهنده توجه دارد، کار خودش را انجام می دهد. دیگر آنکه ما ساختار داریم، چیزی در کنار فرم و محتوا اخیرا بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و این اتفاق خوبی است. ما به جای اینکه یک مستند صرف بسازیم از روایت در فیلم هایمان استفاده می کنیم. خود من به این دلیل که باید با سوژه ارتباط ذهنی و عاطفی و اجتماعی و سیاسی برقرار کنم، از اول شخص برای روایتم استفاده می کنم. فیلم «پیر پسر» را هم درباره خودم و پدرم ساختم. فیلم «ناگهان تو گم شدی» بازهم روایت اول شخص است و قصه کسی به نام بهروز مرادی که در آن ۳۳ روز تاریخی در خرمشهر باقی مانده و جنگید. همه ما به قصه و روایت اهمیت میدهیم و تلاش داریم به این شیوه مخاطب بیشتری داشته باشیم.
قصد ندارید فضای سینمای داستانی را تجربه کنید؟
چیزی که به عنوان سینمای مبتذل اکران وجود دارد، برای من جذاب نیست. من به همه فیلم ها توهین نمیکنم، اما به نظرم ۷۰ درصد فیلم هایی که به صورت دولتی تولید میشود از نظر من به عنوان یک فیلمسازمبتذل است. آن فیلم ها آثاری هستند بی ربط با فرهنگ مردم و به دین و شرایط اقتصادی و خلاصه هیچ جنبه از زندگی آنان ربطی ندارد. این امر مستلزم این است که سرمایه ای وجود داشته باشد. ما به فیلمسازی مستند علاقه مندیم، اما اگر قرار باشد به فضای داستانی هم وارد شویم به سراغ سوژه هایی می رویم که بی ارتباط با آثار مستند نیست. بنابراین شاید هر سرمایه گذاری حاضر به همکاری نشود. من به مستندسازی علاقه خاص دارم و اینگونه نیست که این کار مقدمه ای باشد برای ورود من به عرصه فیلمسازی داستانی. خود را مستندساز میدانم و دغدغه فرهنگی و اجتماعی دارم. سینمای اکران اصلا جنس فیلمسازی ما را درک نمیکند. این در حالی است که گاهی می آیند و فیلم های بلند داستانی را از روی فیلم های بلند مستند ما می سازند و ادعای متفاوت بودن هم دارند.
مهدی باقری در پشت صحنه «ناگهان تو گم شدی»
حال سینمای مستند امروز را چطور توصیف می کنید؟
سینمای مستند چون روی پای خودش ایستاده یک سینمای حرفه ای است و ما داریم با همین بودجه های غیرمنطقی خروجی های خوبی تحویل می دهیم. این سینما بیشترین جوایز را پس از انقلاب برده و اگر هم اعتباری از جانب فیلمسازان داستانی نصیب ما شده، به این دلیل بوده که فرم و سبک کار آنها نگاهی به شیوه های فیلمسازی مستند داشته است. اصغر فرهادی هم یک مستندساز بوده و سوژه هایش را از چنین فضاهایی بر داشته است. آقای کیارستمی هم در سبک کاری خود همیشه واقعیت گرا بوده است. ما مستندسازهایی هستنیم که مورد تمسخر واقع می شویم، بودجهای به ما تعلق نمی گیرد و حتی به خاطر کارمان تحقیرمان می کنند.
این در حالی است که ما بدون بهره مندی از وام فارابی داریم فیلم های خوب مستند میسازیم. محمود رحمانی، محسن استادعلی، شهروز توکل، هادی آفریده و … کسانی هستند که با خون دل سینمای مستند را سر پا نگه داشته اند. در ۵ سال گذشته جوانانی داشتیم که هویت از دست رفته سینمای مستند را به آن بازگرداندند، اما در مقابل از هیچ نهادی مهری ندیدیم. حوزه هنری میتواند از این جوانها دعوت کند و از آنها بخواهد طرح های ارزشی و دینی خودشان را ارائه دهند تا مورد حمایت قرار بگیرند. بعد ما به کمک حوزه هنری به سینمای داستانی وارد شویم تا سینمای داستانی و حرفهای تکان بخورد. ما مستندسازها با بودجه کم خروجی خوبی داریم و اگر در عرصه داستانی هم با چنین عملکرد و کیفیتی وارد شویم، حتما خروجی بهتری نسبت به آثار موجود خواهیم داشت. البته همچنان تأکید من این است که پرچم سینمای مستند را برای رسیدن به سینمای داستانی بالا نگه نداشتهایم. از اینکه در سینمای داستانی ورود داشته باشیم خوشحال میشویم، اما گویا مافیای این سینما اجازه عرض اندام به ما نمیدهد. بنابراین به سازمانها و نهادهایی نیاز داریم که دغدغههای فرهنگی بیشتری دارند.
حرفی باقی مانده که بخواهید عنوان کنید؟
«ناگهان تو گم شدی» با بودجه ۹ میلیون تومانی حوزه هنری ساخته شد و جایزه جشنواره تجسمی فجر را گرفت و در جشنواره حسنات نیز درخشید، اما آنطور که باید و شاید به آن توجه نشد. فیلم «ممد نبودی» ساخته شهروز توکل هم مدتی پیش در جشنواره اصفهان جایزه گرفت. این آثار با بودجه شش، هفت میلیون تومانی ساخته شده و به گونهای نیست که بتوان به جشنواره های خارجی فرستاد، اما در سطح ملی مطرح شدهاند، توجه رسانهای بیشتر به این آثار و اقبال مسئولان و مدیران از این نوع فیلمسازی میتواند نتایج خوبی برای این سینما داشته باشد.