مستند «حبیب یعنی دوست خدا» ساخته محمدرضا رحمانی تصویرگر بخشی از زندگی قهرمانی ویژه و آرمان گرا است.
سوره سینما: «حبیب یعنی دوست خدا» یکی دیگر از مستندهای تولید شده از مجموعه حماسه خرمشهر به عنوان محصول مشترک حوزه هنری و شبکه یک سیما است . این فیلم توسط محمدرضا رحمانی کارگردانی شده و تحقیق و پژوهش آن را نیز خود بر عهده داشته است . از آنجا که از اسم این مستند برمیآید ما باید یک اثر شخصیت محور ببینیم. اثری که درباره شهید حبیب غنی پور ساخته شده و به ویژگی ها و ابعاد مختلف زندگی این شهید پرداخته است. در یک سوم ابتدایی اثر ما با دوستان و همرزمان حبیب آشنا می شویم و در واقع درخصوص بعد فرهنگی و ادبی وی اطلاعاتی به دست می آوریم.
در بطن این فیلم می توان به این مهم رسید که شهید حبیب غنی پور به نوعی یک منتخب و انسان گزینش شده و الگویی است که راه را برای کسب دانش و معرفت دینی و دنیایی ، شناخته و در اصل تبدیل به یک قهرمان واقعی با ابعاد دراماتیک و ویژگیهای خاص شده است و در نهایت حالا دوربین به کنکاش در زندگی و زیست صالحانه او در هستی می پردازد. این گزینش را می توان از انتخاب عکس همراه با لبخند حبیب در آغاز فیلم و همچنین قطعه فیلم کوتاهی که در پایان بندی از آن استفاده شده فهمید که دوربین در میان رزمندگان میچرخد و در نهایت روی شهید غنی پور با همان لبخند همیشگی در نمایی درشت ثابت می ماند و این نگاه فرمال کارگردان به نوعی همان مفهوم برگزیدن او را اثبات میکند.
به طور حتم یکی از فاکتورهایی که به اثر هویتی قابل قبول میدهد سوژه اصلی و نوع نگاه به آن است ، چون بطور معمول مستندهای گفتگو محور این چنینی در میانه های راه به مشکل کسالت باری بر می خورند که در اینجا سوژه به نجات اثر می آید و جذابیتهای پنهانی را از خود متبادر می کند. حالا که حبیب برگزیده شده باید به او به عنوان محصول و فرایند یک مکتب و خاستگاه ویژه نگاه کنیم. در فصلی از فیلم وارد پایگاهی معنوی و فرهنگی به نام مسجد جوادالائمه می شویم که در آن دوره به شدت در کنار مراسم عبادی خطوط فرهنگی را دنبال می کرده و با ایجاد فضایی صمیمانه به امر پرورش صحیح جوانان می پرداخته است.
تا به اینجا ما یک شخصیت حقیقی به نام حبیب را داریم که ما را همراه میکند و یک شخصیت موثر مکانی بنام مسجد جوادالائمه داریم که در آن نامهای فرهنگی و ادبی چون امیرحسین فردی، فرج الله سلحشور ، گلعلی بابایی و … به چشم میخورند و ارتباط این دو شخصیت به معنای دراماتیک آن، جهانی آرمانی و الگویی عبادی – فرهنگی را ترسیم میکند. این ترکیب تا پایان فیلم حفظ می شود و از درون آن مفاهیم دیگری در داخل پرانتزهای بیشمار اثر جای می گیرد تا یک کلیت هارمونیک از لحاظ معنایی را به بار آورد.
مفاهیمی چون جایگاه نهاد خانواده ، تاثیر روحانیت به عنوان یک راهنما که متولی مسجد این نقش را برعهده دارد ، تاثیر معلم و نهاد آموزشی و …که تمام اینها منجر به تربیت فردی به نام حبیب می شود که از حسن خلق و دانش و معرفت او یاد می شود و حالا قهرمانانی چون او به جغرافیای زمخت و خشن جنگ راه می یابند تا هم راویانی صالح و صادق باشند و هم اینکه با سلاح دین و معنویت با سبکبالی و آرامش و در آرزوی شهادت از جان و ناموس خود دفاع کنند. حالا حبیب با تمام این اوصاف راه دوستی با خدا را هموار کرده و در سایه همان رحمت واسعه ای که نمادش باران و برفی است که طبق وصیت او بر مزارش می بارد ، به مقام دوستی با حق رسیده است. در نتیجه باید گفت که «حبیب یعنی دوست خدا» مستندی شخصیت محور با ابعادی گسترده و لایههایی عمیق است که بی شک تا حدود زیادی تحت تاثیر فاکتورهای شخصیتی و مکانی اثر قرار دارد که از طرفی این عوامل نیز می تواند نتیجه گزینش درست و صحیح محقق و پژوهشگر و کارگردان آن باشد.