روند تولید مجموعههای ماه رمضان حکایت از مشکلات در برنامهریزی و شتاب در تولید دارد.
سوره سیما – میثم محمدی: هر سال با نزدیک شدن به ایام ماه مبارک رمضان دست اندرکاران تلویزیون و هنرمندان به تکاپو می افتند تا برنامه های خاص این ایام را در زمینه های گوناگون تولید کنند. در همین راستا نزدیک به دو دهه از پیدایش جریانی موسوم به سریال های مناسبتی ماه رمضان گذشته و جای خود را در میان مخاطبان باز کرده و با نظرات و دیدگاههای متفاوتی روبرو بوده است. فصلی که بدلیل استقبال مخاطبان بسیاری از هنرمندان علاقه دارند در جریان آن حضور داشته باشند و بیش از پیش هنر خود را در معرض نمایش قرار دهند. وجود چنین فرصتی برای سازمان صدا و سیما غنیمت است و طرفداران بسیاری را به سمت خود جلب می کند.
تولیداتی که در این ماه به نمایش در می آیند بطور معمول به دو دسته تقسیم می شوند، یکی آثار طنزی که البته به مرور و با حذف برخی چهره های شناخته شده مانند رضا عطاران که تاثیر بسزایی در تولید آثاری پرمخاطب برای ماه رمضان داشتند رو به افول گذاشت و دیگری هم آثاری که با مسائل مذهبی آمیخته بود و سریال های ماورایی زیر مجموعهای از آن بود. مجموعه های موسوم به ماورایی زمینه و بستری بود که در نمونه هایی با ایده ها و طرح مباحث نو موفق شد و در چارچوب منطقی و قابل باور حرکت کرد و در مقاطعی هم با انتقادات عقیدتی و ایدئولوژیک مواجه شد. زمانی که فضای تلویزیون باز بوده، مجموعههای ماورایی با نزدیک شدن به مفاهیم دشوار و موضوعهای چالش برانگیز بستری برای نوآوری و خلاقیت بودهاند، اما واقعیت این است اگر خلاقیت فردی و هوشمندی علیرضا افخمی باعث شد مجموعه «او یک فرشته بود» خلق شود، اما پس از این مجموعه، آنچه بر گونه ماورایی رفت، فاقد نوآوری بود و تماشاگر را دلزده میکرد.
علی نصیریان و هانیه توسلی در نمایی از «میوه ممنوعه»
همین چالشها و عبور از فضای محتاطانه قدیم فضای ذهنی جدیدی را ایجاد کرد که در آن بدنبال ایجاد بستری عمیق تر و اندیشمندانه تر در حوزه های دینی بودند. در هر حال سیمای جمهوری اسلامی سالهاست متوجه شده که باید برنامه های خاصی را برای تحرک قوه تعقل و اندیشه را در این ماه برای مخاطبانش در نظر بگیرد، چون با گذشت زمان و ارتقاء سطح توقعات و آگاهی بصری و فرهنگی بطور حتم تاثیری که این جریان و برنامه های آن در ابتدا روی مخاطب داشت، امروزه با ظهور نسل جدید و سلایق متنوع تغییر کرده و جذب و اقناع مخاطب نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و بررسی ابعاد و زوایای گوناگون دارد تا بازخوردی مناسب و تاثیرگذار را شاهد باشد. اگر سال پیش برنامه زنده «ماه عسل» این قدر مورد توجه قرار گرفت، بخش اعظم این موفقیت را می توان به پای گروهی نوشت که ماهها برای تولید این پروژه تلاش کردند، نتیجه این تلاش چند ماهه و حضور یک اتاق فکر قوی و باانگیزه را میشد در کیفیت این برنامه روتین دید.
مساله ای که از ابتدا در کلام مورد مداقه قرار می گرفت و به لزوم توجه به آن تاکید می شد، برنامه ریزی بلند مدت و اختصاص یک دوره کاری مشخص برای تولید بسامان بود که هنوز هم پس از گذشت این همه سال مسئولان صدا و سیما توجهی به این امر ندارند و پروژه های مرتبط با ایام مناسبتی مانند ماه رمضان را کمی پیش از رسیدن این ایام و معمولا نزدیک با همان روزها پیش میبرد که این عامل مستقیم بر کیفیت و هدر رفتن سرمایه ها و از همه مهمتر خروجی نامناسب فرهنگی تاثیر می گذارد. طبیعی است که ثمره تلاش برنامه سازان و عواملی که در این زمینه دست به کار می شوند بستگی به اختصاص زمان کافی برای طراحی ها و پیش تولید مناسب دارد، در غیر اینصورت با فعالیت های شبانه روزی و فشار کاری فراوان بی شک به ساختمان و محتوای اثر لطمه وارد می شود و وقتی چنین روندی تبدیل به یک سنت شده و شامل گذشت زمان شود، الگویی اشتباه و غیرحرفه ای را در زمینه تولید رسم می کند که در حال حاضر این اتفاق صورت گرفته و فقط جای توجیهات بسیاری را برای ضعف های موجود باز کرده است.
احسان علیخانی در حال اجرای «ماه عسل»
بنابراین شاید خالی از لطف نباشد که دوباره به این مساله بپردازیم و تاکید کنیم که برنامه ریزی برای تولیدات مناسبتی همچون ماه مبارک رمضان مقوله ای اجتناب ناپذیر و ضروری است، فارغ از برنامه ها و سریال هایی که عمده هدف آنها سرگرمی است، بسیاری از تولیدکنندگان با داعیه فرهنگی و شعارهای رنگارنگ وارد عرصه تولید میشوند و در عمل هیچ عایدی فرهنگی خاصی ندارند و حتی طبعات جبران ناپذیر و لطمات فرهنگی و عقیدتی بسیاری را به جای می گذارند، در صورتی که با اختصاص زمان کافی مبحث پژوهش و تحقیق و نتیجه گیری و در بعضی مواقع آزمودن پیش فرضها و ایده ها ضریب خطا و ناکامی کاهش یافته و به طبع آن تاثیرپذیری مخاطب افزایش مییابد.