بازیگر فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» تاکید کرد این حرفه بخشهای خالی زندگیاش را پر کرده است.
سوره سینما- محیا رضایی: در بخش پایانی نشست با عوامل فیلم سینمایی «برف» درباره جایگاه و تعریف بازیگری از منظر بازیگران این فیلم و نقش مادر در فرهنگ ایرانی صحبت شد.
سینمای دهه ۸۰ جوان گرا بود تا جایی که ستاره های آن دوره همه بازیگرانی هستند که کل فیلم بر اساس کاراکتر آنها شکل می گرفت. اما رفته رفته قهرمان پروری کمرنگ شد تا جایی که امروز در اکثر فیلمها گروهی از جوانان را می بینیم که انگار وزن بازی و چهره شدن را بین خودشان تقسیم کردهاند.
مهدی رحمانی: ما تحت تاثیر سینمای جهانیم هر اتفاقی که در دنیا رخ میدهد با فاصله زمانی منتشر میشود و سایر نقاط از این اتفاق تاثیر می پذیرند. در واقع در سینمای جهان قهرمان یا ضد قهرمان کمرنگ شده است. برای همین جایزه گروهی بهترین مجموعه بازیگران در جشنوارههای مختلف بوجود آمد. به طور کل داستان ها و مضامین امروزی از تک محوری خارج شدهاند و قصه در بستر مجموعه آدمهایی که همدیگر را تکمیل می کنند اتفاق می افتد. در ایران هم همینطور است. وقتی «برف» را روایت میکنید همه به نوعی قهرمان هستند و امید تنها بهانه است که از طریق او ما خانواده را بشناسیم در پایان هم از فضای خانه جدا شویم.
بین بازیگران هنوز هم هستند کسانی که فقط به نقش یک فکر می کنند. این تفکر برای شما چقدر اهمیت دارد؟
رحمانی: کسانی که این حرف را میزنند خودشان را گرفتار عقیده ای کردهاند که دیگر جایی ندارد.
آرزو افشار: این افراد ذائقهشان عوض نشده است. از نظر اینها هنوز نقش یک وجود دارد. ولی در سلیقه کاری من این واژه واقعا معنی ندارد.
محمدرضا غفاری: من فکر می کنم نقش خوب بیش تر از نقش یک اهمیت دارد. در این فیلم دختران و پسران جوانی بودند که هر کدام نقششان خوب سعی کردند به خوبی آن را ایفا کند. برای مضامین این فیلم ها نقش یک واقعا کاربردی ندارد اما نقش در همان حدی هم که هست بازیگر را به انتخابش متمایل می کند.
یعنی هیچکدام نمیخواهید از آن نقش یک هایی باشید که عکسشان روی جلد مجله میرود؟
افشار: داشتن چنین پیشنهادی حتما خوشحال کننده است. مسلما نقشی که هم خوب باشد هم یک باشد، را قبول میکنم اما به شرطی که این باعث نشود در انتخاب برای خودم محدودیت ایجاد کنم.
غفاری: با کمال میل می روم ولی باز هم عقیده دارم نقش خوب مهم است. فیلمهای قهرمان پرور و نقش یک کم نمی شود، هنوز بعضی فیلم ها نقش یک محور است اما من فیلمهایی مثل «برف» برایم خوشایند بود.
رحمانی: در این قالب فیلم ها بازیگر شیئی است در کمپوزسیون صحنه. یعنی بازیگر هدف نیست او فقط عنصری است که صحنه بر اساس او شکل می گیرد. در سینمای دهه پیش کل فیلم بر اساس بازیگر تعریف میشد اما الان تشکیلات تغییر کرده و بازیگر جدا از سایر عناصر نیست. در واقع همه در خدمت هدفی به نام فیلمنامه در میآیند. فیلمهایی از این جنس هستند که گروه بازیگران را به دنبال دارد.
شما نقش مادرهای متفاوتی را در سینما بازی کردید که هرکدام به نوعی ماندگارند. برای ایفای این نقشها چقدر از تجربیات شخصی تاثیر گرفتید؟
مدنی: در رابطه با فیلم «برف» بیشترین تاثیر من از خود کارگردان بود. مهدی رحمانی علی رغم جوانی به کارش مسلط است و گروه را منسجم نگه میدارد. اما راجع به مادر بودن همین بس که مادر همه جا مادر است. هیچ فرقی ندارد بخواهم رل بازی کنم یا خودم باشم. من همه جا خودم هستم و ادا در نمیآورم. اگر مادرهایی که بازی کرده ام متفاوت بودهاند به این خاطر است که مادرها در شرایط مختلف متفاوت عمل میکنند.
پس با نقشهایتان همزات پنداری میکنید؟
مدنی: هم با نقش خودم، هم کسانی که در فیلم کنار من بازی میکنند. این قصهها به نوعی سرنوشت آدم های اطراف ما هستند. مثلا وقتی از عروسم هایده (رویا تیموریتن) گله می کنم دلم برایش میسوزد. دلم میسوزد که نوه ام گرفتار شده و همه خانواده از او متوقع هستند. من این ماجراها را در زندگی اطرافیانم زیاد دیدهام و می دانم دروغ نیست.
در این سالها شاید جزو بازیگران پرکار در رده سنی خودتان بوده اید، اخیرا چه فیلمهایی بازی کرده اید؟
فروردین امسال در فیلم تلویزیونی «به رنگ زمرد» به کارگردانی روح الله حجازی همکاری داشتم. زمرد اسم من است و فیلم سرگذشت تسبیحی که مهره سبز رنگش گم میشود و باید ببینید من به چه طریقی آن را پیدا می کنم. در این فیلم نقش مادری را بازی میکنم که پسرش به جبهه رفته و منتظر بازگشت اوست. بعد از آن هم در تله فیلم «درد پنهان» به کارگردانی محمد بصیری حضور داشتم . چند قسمت در سریال «مدینه» بازی کردم.
فعالیت زیاد و حضور طولانی سر صحنه خسته تان نمیکند؟
بازیگری قسمت تهی زندگیم را پر می کند. من در جوانی از آن دست آدم هایی بودم که همیشه دورم شلوغ بود و با افراد زیادی در ارتباط بودم. بازیگری باعث شد من تنهایی را فراموش کنم و حتی بهتر است بگویم مرا از افسردگی نجات داد.
این روزها مشغول کار جدیدی نیستید؟
کار سینمایی که فعلا ندارم. البته یکی دو پیشنهاد داشتم که باید اول پسرم امیرشهاب رضویان آنها را ببیند و اگر تایید کرد بعد تصمیم بگیرم. بالاخره سنی از من گذشته و باید حساب شده عمل کنم.
پایان