سوره سینما-محمد کارت: ابراهیم شیبانی که به جوانترین کارگردان فیلم اولی سینمای ایران معروف است درباره سومین ساخته خود «هیچ کجا، هیچکس» و سی و یکمین جشنواره فیلم فجر با سوره سینما صحبت کرد.
شرایط ساخت فیلم اول «زهر عسل» چطور فراهم شد. این فیلم را در ۲۱ سالگی ساختید و در همان فیلم اول سراغ ستارهها رفتید. مهناز افشار و محمدرضا گلزار. با آن سن کم چطور توانستید اعتماد آنها را جلب کنید؟
ابراهیم شیبانی: برای پاسخ به سؤال شما باید کمی به عقب برگردم. من شروع فعالیت هنریام را با گذراندن دوره دو ساله کارگردانی و بازیگر تئاتر در آموزشگاه استاد حمید سمندریان شروع کردم. همیشه معتقد بوده و هستم که ورود به عرصه هنری باید اصولی باشد. بعد از گذراندن این دوره شروع به دستیاری در سینما کردم. اولین کارم «ولایت عشق» به کارگردانی مهدی فخیم زاده بود. در آن زمان که دستیاری میکردم و تجربه کسب میکردم تحصیل هم میکردم. زمانی رسید که تصمیم گرفتم تجربیاتم را در قالب یک فیلم کوتاه به آزمون بگذارم و ببینم در طی این سالها چقدر یاد گرفتهام. فیلم کوتاه «طلوع تاریک» را ساختم. رویا تیموریان، انوشیروان ارجمند، برزو ارجمند و بهرام رادان در این فیلم بازی میکردند. محمد آلادپوش مدیر فیلمبرداری، مصطفی خرقهپوش تدوینگر، محمود سماکباشی صدابردار و خانم مهری شیرازی به عنوان طراح چهره پردازی با من در این فیلم همکاری کردند.
خب سؤال اینجاست که فیلم کوتاهتان را هم با حرفهایها ساختید در حالی که تجربه فیلمسازی نداشتید و سن کمی هم داشتید چطور توانستید بهترینها را در کنار خود داشته باشید؟
خب این اتفاق بیشتر به این دلیل افتاد که من به خاطر تجربه دستیاری در فیلمهای متعدد با این دوستان آشنایی داشتم و با هم دوست بودیم. ضمن اینکه خوشبختانه بچههای سینما همیشه به فیلمسازان کوتاه و فیلمسازان فیلم اولی لطف دارند و به آنها کمک میکنند. نکته دیگر اینکه همیشه اعتقاد داشتم و دارم که هر کاری باید به دست متخصص آن رشته سپرده شود. دوست داشتم فیلمبرداری داشته باشم که دیگر خیالم از بابت کادر و نور فیلم راحت باشد یا صدابرداری داشته باشم که مطمئن باشم صداها را به بهترین شکل ضبط میکند و بعد خودم فقط و فقط دغدغه کارگردانی داشته باشم و نگران چیز دیگری نباشم. در همه فیلمهایم سعی کردم از بهترینها و افراد متخصص استفاده کنم.
همه کارگردانها مطمئنا دوست دارند که بهترین عوامل را در کارشان داشته باشند اما برای همه این فرصت فراهم نمیشود. رفاقت و احتمالا توان شما در روابط عمومی خوب به شما در این زمینه کمک کرد. درست است؟
روابط عمومی و البته فیلمنامه من را در انتخاب افراد متخصص کمک میکند. در سالهایی که دستیاری را تجربه میکردم عاشق کارم بودم . کسانی را که برای همکاری دعوت میکردم فکر میکردند به جوانی کمک میکنند که سینما برایش مهم است و جایگاه ویژه ای دارد و احتمال می دادند که فیلم خوبی خواهند ساخت.
گویا هیچوقت به کم راضی نبودید از اول میخواستید با بهترینها آغاز کنید.
درست است هیچوقت به کم راضی نبودم و نیستم. همواره تلاش کردهام که کیفیت پشت دوربین و جلوی دوربین برابر باشد. در جاهایی پشت دوربین سنگینتر بودند که اتفاقا شرایط سختتری را برایم رقم میزد.
به سینمای رابطهمند معتقد هستید؟
بالاخره چه بخواهیم چه نخواهیم بخشی از سینما متکی به رابطه است. نمیتوانیم وجود روابط را در مناسبات کاری سینما انکار کنیم. بخش اعظمی از این روابط دوستیهاست که اکثر اوقات به سلیقه مشترک عوامل در ساخت یک اثر میانجامد.
جلب اعتماد بهترینها و افراد متخصص در فیلمهایتان چقدر وابسته به کیفیت فیلمنامه بوده و چقدر مبتنی بر روابط؟
در شرایط حاضر در دورهای هستیم که خیلی چیزها عوض شده است. یک زمانی فیلمنامه حرف اول را میزد. البته برای برخی بازیگران هنوز فیلمنامه مهم است و کار را از رفاقت جدا میبینند. اما فکر میکنم برای خیلیها در شرایط حاضر بحث مالی مهم است. من همواره تلاش کردهام که همه به خاطر کیفیت خوب فیلمنامه همکاری را بپذیرند. در «هیچ کجا، هیچکس» همه گروه بدون استثناء اول از فیلمنامه خوششان آمد بعد رفاقت و دوستی با من را در انتخابشان دخیل کردند.
«زهر عسل» فیلم اولتان شمایل یک فیلم تجاری دارد و کمتر شبیه به ایدهآل یک کارگردان است. در این باره توضیح بدهید.
ساخت «زهر عسل» برای من اتفاق افتاد. خوشبختانه از جمله کسانی بودم که برای ساخت فیلم اول به دنبال تهیهکننده و سرمایهگذار نگشتم. فیلم کوتاه «طلوع تاریک» که خوب دیده شد و جوایزی هم گرفت را تهیه کنندگان دیده بودند و به من پیشنهاد ساخت یک فیلم سینمایی دادند. طرحی که به من دادند را دوست نداشتم بعد من یک طرح دادم و آنها دوست نداشتند. در این مذاکرات به یک طرح جدید رسیدیم.
پس «زهر عسل» همانطور که گفتم چندان ایدهآل فیلمسازیتان نیست.
نمیتوانم بگویم این فیلم و حتی فیلم بعدی «صحنه جرم، ورود ممنوع» ایدهآل فیلمسازیام نیستند ولی توقعی که از خودم داشتم را برآورده نکردند. این دو فیلم شرایطی را برایم فراهم کردند که من فیلم سومم را بسازم. ایدهآلم «هیچ کجا، هیچکس» است.
چرا خودتان فیلمنامههایتان را نمینویسید؟
نویسندگی تخصص است من تخصصم در کارگردانی است البته سه سالی که روی فیلمنامه «هیچ کجا، هیچکس» کار میکردیم یک گروه مشاور بودیم که بسیار بابت فیلمنامه بحث های خیلی جدی داشتیم که من هم به عنوان یکی از افراد گروه در پروسه نگارش همکاری داشتم.
«هیچ کجا، هیچکس» از کجا شکل گرفت؟
سال ۸۷ احمد رفیعزاده طرحی به من داد که خیلی از آن خوشم آمد. نگارش فیلمنامه را آغاز کردیم. فیلمنامه، فیلمنامه بسیار سختی بود. چند قصه همزمان باید روایت میشدند و به سرانجامی واحد میرسیدند. در ایران چندان تجربه مشابهی با این شیوه نگارش نداریم. مدل روایتی خاصی دارد. شبیه به فیلم « ۲۱ گرم». باید زمان زیادی برای نگارش فیلمنامه اختصاص میدادیم. بعد از یک سال درخواست پروانه ساخت کردیم. که شرایط تولید فراهم نشد. کار روی فیلمنامه همچنان ادامه داشت تا اینکه شرایط تولیددر سال ۹۰ فراهم شد.
همه بازیگران فیلمنامه کامل را خواندند، بعد به همکاری متقاعد شدند؟
بله. در مرحله پیش تولید فیلمنامه کامل داشتیم. اما همچنان تا زمان شروع فیلمبرداری روی فیلمنامه کار میکردیم. ایده های خوب بازیگران، فیلمبردار و دیگر دوستان را در فیلمنامه لحاظ میکردیم.
چطور به این ترکیب بازیگران رسیدید؟ صابر ابر، محمدرضا فروتن، مهناز افشار، رضاکیانیان.
اول به این فکر کردم که برای هر کاراکتر فیلمنامه چند گزینه بازیگری در سینما وجود دارد. ذکر این نکته را ضروری میدانم که فیلمنامه هایی که کار میکنم لازم است که بازیگر حرفه ای داشته باشد . بازیگری که بتواند با تجربیاتش به کمک فیلمنامه بیاید. من اساسا سینمایی را دوست دارم که بازیگر و عوامل حرفهای داشته باشد. البته این احتمال وجود دارد که بخواهم روزی درکاری تجربی با نابازیگر کارکنم. کار حرفه ای با بازیگران حرفه ای و با دانش و عوامل نیز به بهترین شکل پیش می رود. از آنجا که سینما یک کار تیمی است هرچقدر عوامل حرفه ای تر باشند مطمئنا نتیجه کار به لحاظ کیفی بهتر خواهد شد.
این حرف ربطی به این ندارد که از ابتدا فروش فیلم را دارید و گیشه آن برایتان مهم است؟
نه . ولی بی ارتباط هم نیست. وجود عوامل کاربلد و فروش فیلم به هم وابسته اند. همه چیز در کنار هم به یک کلیت موفق ختم میشود. البته باید در نظر داشت اول و آخر، فیلمنامه خوب مطرح است بعد مسائل دیگر. من با این مسئله مخالفم که کارگردان بگوید فیلم دلم را ساخته ام و فروش برایم مهم نیست. ضمن اینکه معتقدم فیلمسازی و فعالیت در حیطه هنر مخصوصا سینما اساسا فقط با دل سر و کار دارد. و اتفاقا فیلمهایی که صرفا برای تجارت ساخته شدهاند جز، بی توجهی تماشاگر فهیم و منتقدان و شکست مالی نتیجه ای نداشته است.
قصه فیلم چقدر برای مخاطب دست یافتنی و آشنا است؟
ممکن است هزاران بار این قصه را شنیده باشد ولی فیلم روایت تازه و متفاوتی از قصه دارد. البته روایت پیچیده نیست فقط دقت زیادی برای دیدن میطلبد.
در اکران عمومی فیلمی با این ویژگی ها میتواند برای مخاطب عام جذاب باشد. فیلمتان را کمی خاص نمیدانید؟
نه فیلم خاص نیست. فیلم مخاطب عام است و شاید حرف کلی فیلم برای همه قشری در هر جغرافیایی باشد و به نظرم این اتفاق برای «هیچ کجا، هیچکس» افتاده است. یکی دیگر از اتفاقاتی که برای این فیلم افتاده، این است که تلاش کردهام قضاوتی درباره هیچ کدام از شخصیت های فیلم نکنم.
در شیوه روایت این دقت را اعمال کرده اید؟
دقیقا. نوع روایت اتفاقا در همین جهت حرکت میکند و به همین علت انتخاب شده است.
چقدر از کارگردانهایی که دستیارشان بودید تاثیر گرفته اید؟
خیلی زیاد. قطعا از دقت و وسواس ناصر تقوایی، از رخشان بنی اعتماد و داریوش مهرجویی، و نوع بازی گرفتن ابراهیم حاتمی کیا از بازیگرانش تاثیر گرفته ام. اما حرف «هیچ کجا، هیچکس» نزدیک به سینمای بنی اعتماد است.
پیش تولید «هیچ کجا، هیچکس» چقدر طول کشید؟
پیش تولید رسمی ۲ ماه پیش تولید غیر رسمی ۵ماه.
چند جلسه فیلمبرداری داشتید؟
از ابتدا با تهیه کننده توافق کردم که این فیلم حداقل ۶۰ چلسه فیلمبرداری نیاز دارد. دقیقا فیلمبرداری ۶۰ جلسه طول کشید .
از آنجا که فیلمبرداری سال گذشته به اتمام رسید پس از تولید زمان زیادی طول کشید. درست است؟
بله ۱ سال مراحل فنی فیلم طول کشید.
پیش میآمد صحنه ای را چند بار فیلمبرداری کنید تا به ایدآلتان برسید؟
باید در نظر بگیریم که ما در ایران فیلم میسازیم، با شرایط مالی سینما کم پیش میآید فیلمساز بعد از فیلمبرداری و یا در مرحله تدوین به این نتیجه برسد که صحنهای را دوباره باید تکرار کند.
در کارگردانی سعی میکنید انبوهی راش داشته باشید تا در مرحله تدوین دستتان باز باشد و کارگردانی دوباره در مرحله تدوین شکل بگیرد؟
کارگردانی که قبل از فیلمبرداری فیلمش را در ذهن ندیده باشد نمیتواند فیلمش را بسازد. من در مرحله نگارش بارها فیلم را در ذهنم ساختم و خراب کردم . البته پیش میآمد که نتوانم آن چیزی را که در که در ذهن داشتم در روز فیلمبرداری اجرا کنم و کار را تعطیل میکردم . این اتفاق چند بار در فیلمبرداری «هیچ کجا، هیچکس» افتاد.
چرا به حسین جعفریان برای مدیریت فیلمبرداری فکر کردید؟
نوع کار آقای جعفریان ( نورپردازی و ترکیب بندی ) به جنسی که برای فیلمبرداری این فیلم در نظر داشتم نزدیک بود . قبلا سابقه همکاری با ایشان را داشتم. اخلاق و نگاه حرفهای آقای جعفریان را به مقوله فیلمبرداری بسیار می پسندم. آرزوی هر فیلمسازی است که با ایشان همکاری کند.
بازیگرانی که هم اکنون در فیلم حضور دارند اولین بار با آنها مذاکره کردید یا از آن لیستی که گفتید با چند نفرشان مذاکره کردید اما نهایتا با کست کنونی به توافق رسیدید؟
تنها برای یکی از نقش ها نگار جواهریان را در نظر داشتم که به دلیل تداخل کاری با فیلم سینمایی«بی خود و بی جهت» نتوانستیم با هم همکاری کنیم. ولی در مورد بقیه بازیگران در سال ۹۱ اولین مذاکره به توافق ختم شد.
فکر میکنید در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر در چه بخشهایی فیلمتان کاندید دریافت جایزه شود؟
پیش بینی سخت است. با توجه به حساسیتی که هیئت انتخاب برای گزینش فیلمهای جشنواره داشت و آنطور که از شنیده ها پیداست امسال فیلمهای خوب زیادی در جشنواره حضور دارند که میتوانند در بخش های مختلف مدعی باشند.
فیلم شما مدعی کسب جایزه است؟
(میخندد) ممکن است فیلم مدعی باشد ولی خودم مدعی نیستم.
واکنش مخاطبان را چطور پیش بینی میکنید؟
تصور میکنم فیلم را دوست داشته باشند. حداقل مخاطبان جشنواره فجر که تخصصی تر به سینما نگاه میکنند با «هیچ کجا، هیچکس»ارتباط برقرار کند متفاوت بودن نوع روایت فیلم میتواند برای آنها جذابیت ایجاد کند.«هیچ کجا، هیچکس» از آن جمله فیلمهایی است که باید خیلی با دقت دیده شود.
فیلم تماشاگر را وادار به نشستن میکند یا خودتان چنین انتظاری دارید؟
در چندباری که برای تعدادی از دوستان نمایش دادهایم این اتفاق افتاده و فیلم تماشاگر را تا انتها با خود برد.