بازیگر مجموعه «روزگار جوانی» شرایط را در کم کار شدنش در سینما و تلویزیون سهیم میداند.
سوره سینما – میثم محمدی: کیهان ملکی ترجیح میدهد دور از هیاهو به فعالیت حرفهای و زندگی شخصی خود بپردازد. فارغ التحصیل رشته نمایش است و حساسیت زیادی در انتخاب نقش دارد. بازیهای به یادماندنی ملکی در «پهلوانان نمیمیرند» «روزگار جوانی»، «همسایهها» و «معجزه خنده» و «مرد بارانی» گواه بر توانایی اوست، بازیگری که زمانی بسیاری به آینده حرفهای او خوشبین بودند. کیهان ملکی درباره روندی که تا امروز در بازیگری طی کرده با سوره سینما صحبت کرد.
شما در سال های گذشته بسیار کمکارتر شدید. دلیل این دوری برای بازیگری مثل شما که در برههای نظر کارشناسان را جلب کرده بود، چیست؟
کیهان ملکی: بخشی از اینکه بین کارهای من فاصله افتاده برایم واضح نیست و بخش دیگری هم مربوط به وسواس من در انتخاب یک اثر میشود.
وسواسی که به آن اشاره کردید بیشتر در چه مواردی است؟
کیفیت قصه و نقش مورد نظر در ابتدای امر برایم مهم است. خروجی اثر و همچنین واکنش مخاطب و از طرفی انتظاری ایجاد کردهام که در صورت عدول از سطح کیفی در بازی مورد نقد قرار میگیرم.
فکر نمیکنید با تداوم چنین روندی در سیستم سینما و تلویزیون فراموش میشوید؟
فکر میکنم این اتفاق کم و بیش افتاده و ما داریم عواقب آن را تحمل می کنیم. هر چند من از میان پیشنهادهایی که به دستم رسیده بهترین ها را انتخاب میکنم و امسال هم چند پیشنهاد شده و طبیعی است که همان وسواس و سلیقه من برای انتخاب بهترین اثر دخیل بوده است.
به نظر شما عمده ترین دلایلی که منجر به ایجاد چنین فضایی در سینما و در یک نگاه کلی فرهنگ ما شده چیست؟
من فکر می کنم با تمام شعارهایی که میدهیم در مدیریت کلان فرهنگی دچار ضعف و کاستی هستیم. در واقع علاوه بر سینما این کم لطفی در عرصه های مختلفی صورت گرفته است. در این شرایط یک نفر مهم نیست و روندی که طی شده مهم است. بخش عمده این وضعیت مربوط به مسائل اقتصادی است و یک بخش هم به نظر تعمدی است.
اشاره کردید به اینکه بخشی از این جریان تعمدی است. یعنی شما علاوه بر عوامل اولیه مثل مسائل اقتصادی و مدیریتی فاکتورهای ثانویه را در ایجاد چنین فضایی دخیل میدانید.
بله. تردید ندارم که یک سری اتاق های فکر و تصمیم گیری در مورد امور مختلف و صد البته در مورد سینما وجود دارد، اما اینکه دامنه نفوذ و میزان تشتت آرا در میان آنها چقدر است را نمی دانم. نمیتوان واقعیت را کتمان کرد، باید بگویم که فقط وسواس و خصلتهای شخصی من در عدم دستیابی به قله های حرفه ای در عرصه بازیگری دخیل نیست.
فکر میکنید سینمای ما در مقاطعی که مورد توجه بوده و برنامه ریزی درستی برای آن صورت گرفته موفق بوده؟
سینمای ما در مجموع در جهت اندیشهها و تفکرات نظام عمل کرده است. به عنوان مثال در مقطع جنگ با برنامه ریزی توانستیم مخاطب را به سینما بیاوریم. پس از آن سینما به عنوان سفیر فرهنگی در روابط بین الملل ما درخشیده و در عرصه های گوناگون وجاهت جدی برای ما داشته است. با این وجود وقتی سینما به عنوان برگ برنده در اختیار شماست، در قیاس با فوتبال که منابع اقتصادی کلانی را میبلعد و حرفی برای گفتن ندارد، یک نقطه اتکاء مهم و جدی است.
کارنامه ما در سطح بین المللی هم نشان می دهد در مقاطعی که برنامه ریزی درستی صورت گرفته، سینمای ما افتخار آفرین بوده است.
بله. علاوه بر اینکه خود ما هم جشنواره های پر و پیمان و خوبی در این مقاطع داشتیم و در دهه های اخیر سینمای ما در سطوح بین المللی قابل احترام و ارزشمند بوده، در هر جشنواره ای به این افتخار میکردند که دو یا سه فیلم از کشور ما در آنجا حضور داشته باشد.
فکر میکنم برخی از مدیران و مسئولان از قدرت و تاثیر سینما اطلاع ندارند.
وقتی که از ابتدا در این حوزه سرمایه گذاری صورت گرفت، مدیریتها براساس این بود که سینما در برابر تهاجم فرهنگی مقابله و به عنوان یک سپر دفاعی عمل کند که در عرصه های مختلف و بارها این را به اثبات رساندیم، اما زمانی که همین سینما به نقد مسائل اجتماعی داخلی میپردازد از سوی عدهای به اصطلاح تبدیل به فرزند ناخلف میشود.
در واقع آستانه تحمل پایین برخی از متولیان فرهنگی در برابر زبان انتقادی سینما منجر به بروز چنین اتفاقاتی میشود؟
بله. زمانی که این ظرفیت افزایش نمییابد شاهد هستیم که ممانعت از زبان انتقادی سینما باعث تحولات غلط تر شده و به جای اینکه منجر به یک اتفاق میمون و مبارک شود ، تبعات بدی را به همراه دارد.