سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۵ شهریور ۱۳۹۳ در ۹:۰۲ ق.ظ چاپ مطلب

وضعیت تامین اجتماعی در خانواده هنر خوب نیست/ از بازیگری دورم کرده‌اند

mahmood-azizi

یک بازیگر و کارشناس فرهنگی باسابقه از وضعیت بیمه هنرمندان انتقاد کرد.

یک بازیگر و کارشناس فرهنگی باسابقه از وضعیت بیمه هنرمندان انتقاد کرد.

سوره سینما – میثم محمدی: وقتی با او مواجه می‌شوم به دلیل حضور در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون مباحث مختلفی برای گفتگو به ذهنم می‌رسد. محمود عزیزی چهره مشترک سینما و تئاتر است، از شرایط بازیگری در تئاتر و سینما تا فیلمنامه‌های سینمایی و معیار و ملاک‌هایی که باعث شده این روزها او و هم نسلانش کمتر در قاب تصویر دیده شوند حرف می‌زنیم. از انتظار برای تصویب متن برای اجرا و از بیم و امیدی که در دل اهالی هنر ریشه کرده است.

زندگی شما با حرفه بازیگری و در کل هنر عجین شده است ، اما این روزها دور از این حرفه قرار گرفتید و فعالیت های شما بسیار کم شده است.

محمود عزیزی: من دور نشده‌ام، بلکه دورم کرده‌اند.

در این شرایط مشغول چه فعالیتی هستید؟

زمان مدیران قبلی مرکز هنرهای نمایشی دو متن ارائه کردم و به مدیران فرهنگی جدید هم اطلاع دادم که هنوز جوابی درباره آنها دریافت نکرده‌ام. یک پروژه به نام «مانا و مانی» که برای استاد محمدحسین دهلوی است و ایشان محبت کردند و پذیرفتند که من این اپرای ارزنده را کار کنم. پیشنهاد و نامه و طرح تفصیلی آن را به معاونت هنری ارائه کردم که هر کدام از اینها تصویب شود من فعالیتم را در زمینه نمایش آغاز می کنم.

در سینما هم ظاهرا  پروژه‌ای را برای کارگردانی مدنظر دارید؟

بله. برای سینما هم فیلمی را دارم که اگر امکانات و سرمایه لازم فراهم شود آن را هم آغاز خواهم کرد، زمان تولید زیاد نیست و می‌توان برنامه ریزی کرد.

در مورد  فیلمنامه این اثر توضیح بدهید. نوشته خود شماست؟

بله.اسمش «عاقبت» بود که قرار است یک جایگزین داشته باشد. از لحاظ موضوع هم در واقع می خواهد بگوید وقتی زندگی در جایی می‌ایستد، برای رسیدن به رهایی و دور شدن از معظلات می توان راه دیگری را انتخاب کرد.

فرمودید شما را از بازیگری دور کردند، مشخصا دلایل خاصی وجود دارد؟

دلایل این جریان را باید از کسانی بپرسید که موجب ایجاد چنین شرایطی شده اند، چون خود من دلیل خاصی برای این امر نمی بینم.

فارغ از این عوامل ثانویه که در ذهن شما وجود دارد ، به نظر می رسد یکی از فاکتورهایی که منجر به ایجاد چنین فضایی می شود ، ضعف در خلق شخصیت های مهم و مربوط به دوره سنی میانسالی و بالاتر از آن است.

 اشاره خیلی خوبی کردید و این برمی‌گردد به موجود نبودن مهندسی فرهنگی درست که مرتبط با هنرهای نمایشی است. در همه جای دنیا یک ستاره جوان سینما مخاطب خود را دارد و این مخاطب هم با او همراه است و تا دوران پیری آن ستاره هم وجود دارد و در اصل از دست نمی رود و همیشه مخاطب می ماند و بابت این جریان در جاهایی که سینما فرهنگ و صنعتی پولساز است فکر و برنامه دارند و حتی هنرمندانی که سن آنها بالای ۶۰ سال است ، موتور اصلی اغلب فیلم ها و در واقع ستاره هستند ، اما در کشور ما وقتی چیزی باب می شود همه سراغ آن می روند و فراموش می کنند که روز به روز سن جامعه بالا می رود و با تمام اینکه جوانانی وارد می شوند ، اما این دو مقطع سنی با هم تفاوت دارند و نمی توان در سینمایی که رو به افول می رود روی یک مقطع سنی ایستاد و در نتیجه باید دید چطور می شود بزرگانی که بخش قابل توجهی از جامعه ما با فیلم های آنها رشد کرده اند ، آموزش دیدند و همذات پنداری کرده اند از این حرفه حذف می شوند و چگونه باید پاسخ اینها را داد.

فکر می‌کنم تاریخ انقضاء تکیه کردن بر ستاره ها و غافل شدن از وجوه مختلف یک فیلمنامه و شخصیت های دیگر در مقطعی خواهد رسید و باید به این جنبه هم توجه داشت.

بله . مردم دیگر از قصه هایی هم که درباره دو جوان از دو طبقه ، خانواده ، فرهنگ و افق متفاوت و در یک مکان مشترک مثل دانشگاه ، دانشکده یا آموزشگاه عاشق و معشوق یکدیگر می شوند نیز استقبال نمی کنند و در اصل فکر و برنامه صحیحی پشت این قصه ها وجود ندارد و امیدورام در تیم جدیدی که رییس جمهور انتخاب کرده و مدیرانی که آقای ایوبی در سمت های مختلف قرار داده بتوانند یک امید و همدلی و اعتماد را فراهم کنند تا ما دوباره بتوانیم یک خیزش سازنده در زمینه سینما داشته باشیم.

در این مدت که از حضور مدیران دولت یازدهم در عرصه فرهنگی گذشته آیا نشانه ها و عملکردهایی مشاهده کردید که بتوان به آینده امیدوار بود؟

ما در این زمینه یک مساله داریم به نام زیرساخت های فرهنگی و هنری که مشکلات زیادی دارند و در این شرایط جریاناتی رشد کرده اند و ریشه دوانده اند و سخت است با اینها مقابله کردن و رسیدن به یک فضایی که تابع رشد طبیعی فرهنگ سینمایی باشد ، چون این عوامل ناسازگار مشکل ایجاد می کنند و اذهان را جهت می دهند و به همین دلیل ایستادگی در مقابل چنین جریاناتی زمان بر است و با این تفاسیر من فکر می کنم در همین زمان کوتاه عملکرد مثبتی داشتند و تاثیر آن را نیز می توان از حضور هنرمندانی با افق های مختلف در عرصه سینما دید که رغبت کرده اند و برای کار کردن تمایل نشان داده اند.

شما در زمینه های تئاتر ، سینما و تلویزیون فعالیت داشتید ، اما بیشتر استقبال به کارهای شما در آثار تلویزیونی بوده و مخاطبان این مدیوم ارتباط گسترده تری با شما دارند . با این وجود برنامه های کنونی تلویزیون را چطور ارزیابی می کنید؟

بعضی مواقع وقتی فرصت باشد تماشا می کنم و من هم مانند مسئولان سیما افسوس می خورم که چرا مخاطب را از دست می دهیم ، اما به این هم فکر می کنم که دلیل این امر چیست و قطعا مسئولان بیش از من این دلایل را می دانند که یکی از عوامل ، کانالیزه شدن روند تولید برنامه‌های تلویزیون توسط یک عده خاص است که حتی اگر در اوج تخصص هم باشند ، بالاخره بیننده از آثار آنها خسته می شود ، مانند خوردن هر روزه یک غذای لذیذ است ، به همین جهت باید تنوع ایجاد شود ، از طرفی هم ما فقط یک نوع تماشاگر نداریم و با وجود شبکه های مختلف با موضوعات گوناگون وقتی خروجی آنها را نگاه می کنیم ، انگار همه در یک مجرا حرکت می کنند  ، به همین دلیل لازم است مسئولان در مورد اشخاصی که متون را تصویب می کنند تجدید نظری بکنند چون این روند از آنجا آغاز می شود ، بطور مثال من در مورد یک متن شنیدم که گفته بودند رادیویی است ، حال آنکه آن اثر سرشار از تصویر بود و این اظهار نظر نشان می دهد که تخصص وجود ندارد و یا جهت گیری صورت می گیرد و مانع از ورود برخی ها در عرصه های نویسندگی و دیگر جریان ها می شوند.مهم تر از این ما قرار نیست سرمایه های خود را هدر بدهیم و منتظر بمانیم تا یک عده خاص کار کنند ، چون منجر می شود به اینکه رویکرد مخاطب به سمت دیگری می رود و در مجموع فکر می کنم با حسن نیتی که وجود دارد باید یک نگاه اساسی صورت بگیرد.

گاهی مشاهده می شود که برخی از بازیگران مطرح تئاتر در آثاری حضور پیدا می‌کنند که در شان و منزلت آنها نباشد. چه دلایل و عواملی منجر به این اتفاق می‌شود؟

همه این مسائل در ابتدا برمی گردد به نبود تامین اجتماعی در خانواده هنر ، بخصوص اهالی تئاتر. شما اگر در سال قادر به بازی در ۲ اثر هم باشید دو مبلغ ناچیز دریافت می کنید که وقتی در ۱۲ ماه تقسیم می کنید یک سوم رقم خط فقر تعیین شده توسط دولت می شود و شرایط بازیگر با عبور از این صحنه به مقابل دوربین تغییر می کند و چندین برابر درآمدش در دو نمایش را کسب می کند و بعضا وقتی در تلویزیون هم یک نقش خوب داشته باشد ماندگار می شود و از طرفی هم در سینما از او برای کسب درآمد و جذب مخاطب استفاده می شود و همه اینها به اقتصاد سینما مربوط می شود و اگر شرایط معیشتی خانواده تئاتر مطلوب بود بسیاری از بازیگران تن به تصویر نمی دادند . 

چه معیارهایی برای تعیین دستمزد بازیگران در سینما وجود دارد؟

ما همه چیز را به اشتباه با یک سنگ می سنجیم ، بعنوان مثال ما در تئاتر یک نوع تئاتر پولساز و تجاری داریم که مردم هزینه می کنند و می خندند ، در یک نوع دیگر تئاتر قصد دارد معضلات اجتماعی را مطرح بکند و یک نوع نمایش هم هست که تحت تاثیر تفکرات و انگیزه های سیاسی  بعنوان ابزار استفاده می شود ، در سینما هم فیلم تجاری داریم که بدنبال یک بازیگر می گردد که درصد بالایی از تماشاگر را به سمت خود بکشد و سود خوبی را حاصل کند ، در سینمای هالیوود هم این شرایط هست ، منتها با این تفاوت که در آنجا اگر ستاره ای را پیدا کردند که این شرایط را دارد تمام امکانات لازم این شغل را در اختیار او می گذارند تا در شغل بازیگری و در حوزه فیلم تجاری بدرخشد ، اما برای ما تجاری و غیرتجاری فرق نمی کند و بازیگر درجه یک ما در هر دو حوزه هم هست و فقط در اسم با عنوان تجاری و فاخر تقسیم بندی می‌شود و در خروجی هیچ سودی ندارد.

سیستم اقتصادی سینمای ما در وضعیتی است که باید نگاه ویژه ای به شرایط اقتصادی و بازگشت سرمایه داشت.شما در انتخاب بازیگران کار جدیدی که می خواهید بسازید چقدر به جنبه تجاری توجه دارید ، چون تهیه کننده انتظار بازگشت سرمایه را دارد.

یک عده از اشخاص شاید با آمارسازی بگویند که میزان تماشاگر ما بسیار زیاد است که بطور معمول درست نیست. ما نتیجه را از فروش فیلم ها متوجه می شویم ، ولی بطور قطع وقتی یک هنرپیشه کارکشته و کاربلد بیاید که مردم او را قبول کرده اند نه یک جریان خاص، بی تردید مخاطب خاص خود را دارد و تهیه کننده به این فاکتور فکر خواهد کرد.

با توجه به صحبت هایی که کردید شرایط هم نسلان شما در عرصه بازیگری چگونه است؟

به جز یک عده معدود که کمتر از لحاظ مالی مشکل دارند، مابقی نیازمند هستند و در شرایط خوبی نیستند.  ما وقتی در تشکیلاتی با عنوان موسسه هنرمندان پیشکسوت آمار این عزیزان را در عرصه های تجسمی ، تئاتر و سینما نگاه می بینیم، وحشتناک و دلهره آور است که هنرمندان ما در چه وضع اسف باری زندگی می‌کنند.

این موسسه چه فعالیت هایی در قبال این هنرمندان انجام می دهد؟

موسسه تا به امروز توانسته فقط یک رقم ناچیزی را به آنها اختصاص دهد که شاید کفاف هزینه آب و برق و تلفن آنها را هم ندهد ولی به هر حال یک روزنه کوچک امیدی هست و آرزو می کنیم که بتوانیم شرایط را تغییر بدهیم ، البته اگر وزیر محترم ارشاد و رییس جمهور  توجه بکنند ، چون این مسائل در حوزه تامین اجتماعی است و تامین اجتماعی تا به امروز این کار را انجام نداده ، حال آنکه تک تک این هنرمندان توانسته اند با آثار خود بخندانند و چشم نوازی و گوش نوازی کنند و بد نیست که چنین نهادهایی اقداماتی هم در این زمینه انجام بدهند.

این فضای وحشتناک و دلهره آور از منظر شما ، باعث نشده که طی این سال‌ها بصورت خودکار تصمیم به کناره گیری از فعالیت های هنری بردارید؟

این حوزه کاری و شغل ماست، این کار را انتخاب کردیم و هر جایی که برویم باز هم دلمان اینجاست. با این که در روزهای سختی هستیم، اما این حرفه را انتخاب کرده‌ایم تا شاید روزهای خوبی هم نصیب ما بشود و به این جریان امیدواریم.

آیا هنرمندان همنسل شما کماکان می‌توانند در نقش های به یاد ماندنی حضور یابند؟ از پیشکسوتان عرصه بازیگری کسی را می توانید نام ببرید که در صورت مهیا بودن شرایط همچنان در عرصه بازیگر بدرخشد؟

صد در صد. این هنرمندان با سالیان سال تجربه به دانش و توانایی خود افزوده اند و شاید از لحاظ فیزیکی گذر زمان چیزی از آنها کم کرده باشد، اما از لحاظ تجربیات افزون شده اند. به طور مثال آقای مشایخی و یا سعید پور صمیمی و بسیاری دیگر که شاید من نام آنها را فراموش کنم.