صدابردار فیلم «مزار شریف» بازی مهتاب کرامتی در یکی از سکانسهای دشوار این فیلم را تحسین کرد.
سوره سینما – میثم محمدی: حسن زاهدی اواخر سال گذشته به پروژه «مزار شریف» از تولیدات حوزه هنری پیوست تا در کنار همکارانش در خلق فیلمی سهیم باشد که بخشهایی ناگفته از تاریخ سرزمین ایران را روایت میکند. با او درباره این همکاری و وضعیت صنف صدابرداران سینما صحبت کردیم.
شما در سالهای اخیر آنچنان از شرایط صنف صدابرداران راضی به نظر نمی رسیدید. تغییری در روند فعالیتهای صنف شما بوجود آمده است؟
حسن زاهدی: بعد از بازگشایی خانه سینما و برگزاری انتخابات هیات مدیره و انتصاب محمود سماک باشی به عنوان ریاست صنف یک عده از دوستان تغییر کردند و اکنون هم فعالیت های زیادی شروع شده و به نوعی حساب و کتاب وجود دارد و امور کانالیزه شده است. حضور یدالله نجفی و بهمن حیدری هم بسیار موثر است و جلسات مرتب تر برگزار و خواسته ها مطرح می شود. از طرفی هم صندوق تعاونی را تقویت کردیم و سایتی نیز توسط دوستان راه اندازی شده است و مطالبی را از طرف دوستان برای افزایش اطلاعات فنی روی سایت قرار خواهیم داد. همچنین کلاس های آموزشی نیز در راستای ارتقاء سطح تئوری عزیزان برگزار می شود.در مجموع خوشبختانه نسبت به گذشته اقدامات خوبی اتفاق افتاده و شرایط بهتر شده است و من هم به عنوان بازرس مشغول به فعالیت هستم.
پس با این اوصاف روند رو به بهبود است و به نظر در آینده وضعیت بهتر میشود.
هر چیزی که در یک نظم و چهارچوب مشخص باشد در آینده نتیجه بهتری می دهد و موفقیت های بیشتری حاصل خواهد شد. از طرفی ما به شخصی نگفتیم که وارد این صنف نشود ، بلکه اعتقاد داریم باید ورود به صنف دارای یک شرایط باشد و افراد از این کانال عبور کنند. طبق چارت سازمانی تایید و کارت دریافت کنند تا به این ترتیب تهیه کننده و مدیر تولید هم به درستی دست به انتخاب بزنند. سال گذشته ۷۰ درصد اشخاصی که در اکثر آثار حضور داشتند عضو صنف نبودند، اما حالا برای دیگر عوامل هم بهتر است ، هر چند تهیه کننده به دلیل بحث مالی می تواند یک دستیار را از خارج صنف به عنوان صدابردار انتخاب کند ، اما کیفیت و عواقب کار به عهده خود او خواهد بود ، ولی کسی را که ما به او کارت می دهیم می دانیم حداقل توانایی را دارد و در حداکثرها هم که اساتید مختلفی حضور دارند.
آخرین کار شما فیلم سینمایی «مزار شریف» به کارگردانی عبدالحسین برزیده بود. چطور شد به این نتیجه رسیدید که این همکاری را انجام بدهید؟
اولین بار بود که با آقای برزیده کار می کردم ، اما ایشان شناخت کاری از من داشتند. قبل از تماس با من با برخی از کارگردانهایی که با آنها کار کرده بودم صحبت کرده و تحقیقاتی انجام داده بود.هر چند منوچهر شاهسواری تهیه کننده این پروژه هم به کار من مطمئن بود ، اما حق کارگردان است که انتخاب کند و در نهایت این کار را پذیرفتم.
این فیلم در لوکیشن خاصی فیلمبرداری شد. شرایط و فضا برای صدابرداری شما چگونه بود؟
همانطور که گفتید این فیلم در لوکیشنی با مکانهای متعددی از جمله پاسگاه مرزی، حسینیه، کنسولگری و … ساخته شده بود. من سعی کردم مطابق با این دکور فضایی را ایجاد کنم که نزدیک به مستندات باشد. خوشبختانه نتیجه مورد استقبال کارگردان هم قرار گرفت و یکی از کسانی هم که دلخوشی و دلگرمی زیادی به من می داد مشکین مهرگان طراح صحنه «مزار شریف» بود که می گفت حس فضای طراحی شده من را با صداهایی که گرفتی بهتر منتقل کردی و صداها خشک نیست.
خیلی ها معتقدند افرادی مانند صدابردار نیازی به مطالعه فیلمنامه ندارند و براساس شرایط مالی و کارگردان یا تهیه کننده این کار را انجام می دهند.
این در واقع نوعی کاسبی کردن است و من اگر شده کاری را نپذیرم دست به چنین انتخابی نخواهم زد .هر چند که اعتقاد دارم آنقدرها هم خاص نیستم ، به همین دلایل وقتی سختی ها و پیچیدگی های « مزار شریف» را دیدم آن را انتخاب کردم. تا به حال هم کار ساده ای در کارنامه ام نداشتهام. من با آخرین کاری که انجام دادم رقابت میکنم و نسبت به آن خودم را می سنجم. صدا دوبخش دارد ، یکی تکنیک است که مربوط به استفاده از ابزار و دوات صدابرداری است و بخش دوم هم به این مرتبط است که گوش من نماینده مخاطبان بسیاری است که اثر را خواهند دید و به همین دلیل هم من و هم صداگذار کار مهمی بر عهده داریم.
پس معتقد هستید که فیلمنامه در انتخاب شما موثر است و معیارهایی را در ذهن خود دارید که براساس آنها دست به انتخاب یک اثر برای صدابرداری می کنید.
بله . مطمئن باشید یک مساله ای وجود دارد و آن هم عشق به این کار است و خرید و فروش ماشین نیست و مساله مادی در بخش دوم جای می گیرد ، ولی من صد درصد سناریو را می خوانم و در مراحل بعدی همدلی و در کنار هم و دوستان بودن بسیار لذت بخش است که باعث می شود کار را انجام بدهیم . مثلا من بعد از فوت مادرم روحیه خوبی نداشتم و فیلمنامه «ایران برگر» را که خواندم به دستیارانم گفتم سر کاری برویم که تغییری در روحیه ما حاصل شود.
شرایط کیفی صدابرداری در سینما ما نسبت به کشورهای پیشرفته تر چگونه است و آیا تخصص کافی در این زمینه وجود دارد؟
من ابتدا باید بگویم امروز تکنولوژی به اندازه ای رشد کرده که یکسری افراد صداهای تخت را از طریق میکروفن های مختلف می گیرند و صدای دور و نزدیک هم برایشان اهمیت ندارد. اما من از بهترین بوم من ها و افراد متخصص در کنار خودم بهره می برم تا نتیجه کار بسیار خوب از آب درآید. ضمن اینکه من این جریان را در برنامه هفت هم عنوان کردم که ما در زمان خیلی کوتاه خوب رشد کردیم و بقدری بوده که صدای فیلمهای ما در اروپا شنیده می شود، اما شرایط کار ما در مقایسه با دیگر کشورهای پیشرفته بسیار متفاوت است. مطمئنم اگر یک آمریکایی هم بیاید اینجا نمی تواند به راحتی کار کند. اگر ما با امکانات آنجا صدا بگیریم با کیفیت بالا خواهد بود. اگر آن ابزار را در اختیار ما بگذارند توانایی بالایی در جوانان متخصص و تحصیلکرده ما وجود دارد.
در بین همکاران و صدابرداران سینمای ایران کسانی هستند که وقتی نتیجه کار آنها را می بینید لذت ببرید ؟
بی شک در میان همکاران من افراد کاربلد بسیار هستند . آقایان رضوی، سماک باشی و اردلان. در صدابرداری یک ریزه کاری هایی وجود دارد که مختص این کار است و در نتیجه یک هارمونی ایجاد کرده. یک عنصر به تصویر می افزاید و بعد و عمق را در ترکیب با تصویر به مخاطب انتقال می دهد و از طرفی باید صدابردار جسارت این را داشته باشد به بازیگری که در حال ایفای نقش است تذکر بدهد که بعنوان مثال بلند صحبت می کند و صدای بدی از او ضبط می شود.به نوعی به او کمک می کند که من این کار را همیشه انجام می دهم. در مجموع من همیشه با آقای میرشکاری مراوده فکری و تبادل اطلاعات دارم و کار ایشان را بسیار می پسندم.
در بین بازیگران سینمای ایران چطور؟ آیا صداهایی هستند که همیشه در هنگام کار با آنها حس خوبی داشته باشید؟
در میان بازیگران پرویز پرستویی، مسعود رایگان، مهتاب کرامتی، حسین یاری، هدیه تهرانی و همچنین پانته آ بهرام و بازیگران تئاتری بسیاری که صداهای خیلی خوبی دارند. حسین یاری قبل از اینکه بازیگر شود، قرار بود حرفه دوبله را ادامه بدهد. خانم کرامتی در یکی از پلانهای سخت «مزار شریف» که می خواهد حسین یاری را از مرز فراری دهد و در شرایط نفس زدن و گریه به قدری زیبا بازی کرد که من لذت بردم. در فیلمی هدیه تهرانی در صحنه ای به آرامی گریه و سرفه میکرد، باید طوری این صداها در میآمد که همسایه نشنوند. این سکانس خیلی خوب شد.
به تازگی با مسعود جعفری جوزانی در «ایران برگر» همکاری میکنید.
آقای جوزانی از دوستان بسیار قدیمی من هستند، از زمان فعالیتم در تلویزیون که یک کار عروسکی با هم داشتیم. از آن زمان فرصتی برای همکاری پیش نیامد تا اینکه «ایران برگر» را پیشنهاد کردند.
در پایان اگر مطلبی لازم هست عنوان کنید.
آخرین جملاتم را خطاب به جوانانی می گویم که آینده سینمای ما دست آنهاست. در روی آنها باز است و با آغوش باز از آنها استقبال میکنیم. توصیه می کنم از راه صحیح وارد این حرفه شوند و هر مشکلی داشته باشند ما در حد توان در خدمتیم. کارگردانان جوان ما را به عنوان آدم های بزرگ و دست نیافتنی قلمداد نکنند که در کارهای آنها حضور پیدا نمیکنیم.