علی انصاریان بازیکن سابق پرسپولیس همان قدر که اهل فوتبال است، دلبسته سینما است.
سوره سینما- میثم محمدی: علی انصاریان زمانی که با پیراهن پرسپولیس در فضای حرفهای فوتبال حضور داشت، صاحب اعتبار و هویت بود. جوانی عاصی که در زمین چمن محکم بازی میکرد و یک پرسپولیسی متعصب بود. حالا او در کلاسهای مربیگری شرکت و همزمان به سینما فکر میکند. حرفهایش را که بخوانید، علاقهاش به سینما و تصمیم جدیاش برای ادامه این مسیر را متوجه میشوید.
با فیلم «کلاف» به نظر می رسد که خیلی جدی تر از قبل وارد کار بازیگری و در کل سینما شدی. چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتی به عنوان تهیه کننده با شهرام شاه حسینی همکاری کنی؟
علی انصاریان: من با شهرام از حدود سال ۸۰ در سریال «زیر آسمان شهر» ارتباط داشتم و در دفتر حسین فرح بخش و عبدالله علیخانی که از دوستان پدری من هستند صحبتهایی شد و یک خط فیلمنامه را برای من تعریف کردند که جذابیت داشت و گره های بسیار خوبی در آن وجود داشت. من هم پسندیدم و با دوستان مختلف مثل مرتضی شایسته مشورت کردم و تصمیم گرفتم که این تجربه را داشته باشم.
علاقه تو به سینما مربوط به چه دورانی می شود، خیلی ها از جمله من تصور می کنند که شما یک باره و از طریق فوتبال و روابط سمت این کار آمدید.
من از آن دسته از علاقمندان سینما هستم که در سینماهای لاله زار و میدان خراسان فیلمها را دنبال میکردم. فیلمهایی مثل «برزخی ها»، «دادا»، «دادشاه»، «فرار به سوی پیروزی»، «گذرگاه» و «بلمی به سوی ساحل» و «عروس» را در سینما تماشا کردم، عاشق سینما بودم و فوتبال را هم همان موقع در جنوب شهر دنبال میکردم.
به نظر می رسد فیلم های زیادی دیدی و سینما را خوب دنبال می کنی. این خلاف تصور من از علی انصاریان بود.
دوستان فوتبالی من شاهد هستند که من هم خوب فیلم می بینم و اطلاعات قابل توجهی درباره سینما و فیلم ها دارم. خیلی بهتر و جلوتر از برخی دوستان فیلمهای روز هالیوود را تماشا میکنم.
به بازیگر خاصی در سینمای هالیوود علاقه داری؟
من عاشق بازی رابرت دنیرو و آل پاچینو هستم. واقعا بازیهای این دو را خیلی می پسندم.
اما معمولا عشق سینماها یکی از این دو بازیگر را بیشتر می پسندند.
خب، من هم نسبت به آل پاچینو علاقه بیشتری دارم و اگر یادت باشد زمانی در پرسپولیس به من «اسکارفیس» لقب داده بودند.
در مورد بازیگران سینمای ایران و فیلم هایی که برای تو خاطره انگیز هستند و در ذهنت باقی مانده هم می توانی صحبت کنی؟
در فیلمهای سینمایی اولینهایی که در خاطرم مانده «قیصر» و «گوزنها» است. ورود فردین به سینما از بین ورزشیها بزرگترین اتفاقی بود که در سینمای ایران افتاد، فردین برای تماشاگر تداعی کننده تصویر یک قهرمان واقعی بود و در آثار سالمی بازی میکرد. پرویز پرستویی یکی از بهترینهای سینمای ایران است. با بازیهایش زندگی کردهام. با «دیار عاشقان»، «شکار»، «آژانس شیشهای» و همه فیلمهای خوبی که از او برای سینمای ایران یادگار مانده است.
اولین باری که مقابل دوربین قرار گرفتی در «زیر آسمان شهر» بود . سینما را با کدام فیلم شروع کردی؟
اولین بار در فیلم «پاداش سکوت» ساخته مازیار میری بازی کردم.
چطور شد که رابطه بین هنرمندها و بازیکنان فوتبال نزدیک شد؟ به نظرم تو بین هم نسلان خودت جزو اولینهایی بودی که این رابطه دوستانه را برقرار کردی.
من فکر می کنم رابطه خیلی خوب و نزدیکی بین هنرمندان و فوتبالیست ها نبود و دوستی من با مهران غفوریان، رضا عطاران و مهران مدیری باعث شد که بچه های فوتبالی به واسطه من در جشنها و میهمانیهای هنرمندان حضور داشته باشند تا اینکه این اتفاق روال عادی پیدا کرد و روابط بیشتر و بیشتر شد.
خاطرهای ویژه هم از این حضورها داری؟
حدود سال ۸۱ که در یک مجموعه به نام «غنچه های سحر» نقش یک معلم ورزش را بازی کردم. جالب است بدانید عباس غزالی در آن فیلم شاگرد من بود. در «انتقال» ساخته علیرضا بذرافشان هم نقش یک فوتبالیست را بازی کردم. یادم هست که هیچ دیالوگی به من ندادند و بصورت بداهه بازی کردم.
«کلاف» یک فیلم اکشن و پلیسی است. به این ژانر علاقه داری یا اینکه اتفاقی این فیلمنامه را برای ساخت انتخاب کردی؟
من ژانر پلیسی و اکشن را دوست دارم، چون با خلق و خو و روحیات من سازگار است و فیلم های اکشن مانند «ترانسفورمرها» را تماشا میکنم.
برسیم به بازی تو در فیلم «کلاف» که شاید جدی ترین محک و حضور انصاریان در عرصه بازیگری باشد. از ابتدا قرار بود خودت در این کار بازی کنی؟
اول باید این را بگویم که من از ابتدا هم به دوستان گفتم که اگر قرار است کاری ساخته شود باید به مردم احترام بگذاریم تا آنها تاب تحمل فیلم را داشته باشند و همان ابتدای کار خسته و دلزده نشوند. به نظرم «کلاف» این ویژگی ها را دارد. در مورد نقش «فریبرز» باید بگویم که من از حامد کمیلی، کامران تفتی، کامبیز دیرباز، سام درخشانی و امیر جعفری برای این کار دعوت کردم و همه درگیر کار بودند. طبق صحبتی که با نوید فرح مرزی شد و تست گریمی که به اصرار او انجام شد زمزمه های بوجود آمد و همه گفتند خوب است. وقتی کار جلوتر رفت دوستان تصاویر را میدیدند و راضی بودند. اما من نگاه نمی کردم تا اینکه بعد از تدوین و صداگذاری سکانسها را تماشا کردم و کار خوب بود. به نظرم فیلم می تواند مخاطب را نگه دارد. باید یک تشکر هم از لیلا اوتادی و کیکاووس یاکیده عزیز بکنم که بسیار در این فیلم زحمت کشیدند.
تاریخ دقیق توزیع فیلم مشخص شده؟
فکر می کنم تا حدود ۲۳ شهریور توزیع بشود. جا دارد از آقای حسین مسافر آستانه مدیر موسسه رسانه های تصویری که صاحب فیلم است تشکر ویژه بکنم که الحق برای من برادری کرد. او در مراحل مختلف و در ریز به ریز کار راهنماییهای زیادی داشت. امیدوارم با حضور بازیگران خوب این فیلم اتفاق خوبی برای «کلاف» بیفتد. من در فوتبال هم سعی میکردم در اوج و بهترین باشم و در این حرفه هم تمام تلاش خودم را میکنم.
در مورد پژمان جمشیدی و موفقیتش در عرصه بازیگری صحبت کنیم. به نظر می رسد خیلی با استعدادتر از دوران بازی در زمین فوتبال ظاهر شده.
من پژمان را از سال ۷۳ و تیم ملی جوانان می شناسم و با هم بودیم ، 20 سال از آشنایی ما می گذرد. با اینکه به نظرم به حق واقعی خودش در فوتبال نرسید، اما در بازیگری صد در صد موفق بوده. الان در صحنه تئاتر هم ظاهر میشود این بسیار دشوار است. تئاتر یکی از سختترین بخشهای بازیگری است. خوشحالم که پژمان موفق عمل کرده است. متاسفانه هنوز فرصت نکردم به تماشای نمایشش بروم و آخرین کار تئاتری که دیدم «زورو محاکمه میشود» بود که احسان کرمی در آن خیلی خوب بازی کرد.
پژمان در کارهای طنز خیلی خوب بازی کرد. تو به این نقشها هم فکر می کنی؟
پژمان به دلیل اینکه همیشه طنز در اطرافش بوده راحت تر این کار را انجام داد. در سریال «پژمان» هم موفق بود، اما برای من شاید سخت اتفاق بیفتد. نه اینکه طنز را دوست نداشته باشم، ولی بازی کردن در این نقش ها با روحیه من سازگار نیست، اما پژمان صد در صد موفق بوده است.
طبیعی است حضور شما در عرصه بازیگری انتقادهایی به همراه داشته باشد. دلخور نمیشوی؟
امیدوارم اگر نقدی نوشته میشود به دور از غرض ورزی و در جهت اصلاح کار باشد. با منطق و دلیل بگویند فلان جای کار ایراد دارد. من هم خوشحال می شوم. نکته بعدی اینکه من عشق شهرت نبودم و شهرت را در فوتبال به دست آورده بودم و احتیاجی به آن نداشتم و برای حضوردر این عرصه دوست داشتم جدی و محکم وارد شوم.
فوتبال را بطور کلی کنار گذاشتی و فقط قرار است که بطور جدی دنبال سینما باشی؟
نه. من مدارک B و C مربیگری را دریافت کردم و منتظر هستم که دوره مربیگری A هم برگزار شود تا آن دوره را پشت سر بگذارم.
فکر میکنی فعالیت در سینما و فوتبال را به صورت موازی می توانی دنبال کنی و با هم پیش ببری؟
من یاد گرفتهام برنامه ریزی درستی برای کارها انجام دهم و به خاطر شرایطی که از بچگی در آن بزرگ شدم و سختی هایی که کشیدهام این کار را انجام میدهم. باید بگویم که نقش فریبرز در «کلاف» را باور کردم و فراز و فرودی که در زندگی واقعی خودم با آنها مواجه بودم به باورپذیری و نزدیک شدن من به این نقش کمک کرد.