بازیگر مجموعه «معراجیها» حضورش در آثار دفاع مقدسی را محصول ایمان و اعتقاد درونی دانست.
نیما شاهرخ شاهی درباره حضورش در آثاری با درون مایه جنگ و دفاع مقدس به سوره سینما گفت: به شدت به شهدا و جانبازان ارادت دارم و معتقدم هر فیلمی که در این ژانر ساخته شود باید مورد حمایت قرار بگیرد.هر پیشنهادی با محوریت دفاع مقدس داشته باشم حتما در آن بازی خواهم کرد. از حضورم در فیلم «دموکراسی تو روز روشن» که نقش یک پسر ارمنی را بازی کردم و کاراکترم بی ارتباط با دفاع مقدس نبود تا «اخراجیها ۳» و سریال «معراجیها» تنها یک هدف داشتم و آن هم اعتقادم به شهدا و ایثارگران بود. به نظر من در این راه هرکاری انجام دهیم باز هم کم است.
این بازیگر که با سریال «معراجیها» هر شب روی آنتن دیده میشود گفت: برای سریال «معراجی ها» شش ماه زحمت کشیدیم و مطمئنم که این تلاش نتیجه خواهد داد. فیلمنامه در عین جدی بودن با زبانی طنز مطالبی در دل خود دارد که به دل مردم مینشیند. مسعود ده نمکی در ژانر دفاع مقدس یک تغییر اساسی ایجاد کرد. او با وارد کردن طنز موقعیت و کلامی و خلق شخصیت هایی از جنس مردم نشان داد زمان جنگ مردم از هر قشر و تباری برای خاک شان به دفاع ایستادند. بیشتر فیلمهایی که در حوزه جنگ و دفاع مقدس ساخته می شوند اشاره به طیفی خاص از مردم ایران دارد که از نظر طبقه اجتماعی و تفکر شامل همه مردم از هر شهر و منطقه ای نیستند اما در آثار ده نمکی مخاطب با تک تک شخصیت ها ارتباط بر قرار می کند چون هر کدام نماینده طیف خاصی از مردم هستند.
وی افزود: به هر حال روایت جنگ و دفاع مقدس به هر شکلی که در قالب فیلم بیان شود قابل احترام است چون بسیار کار سخت و دشواری است. متاسفانه سر پروژه «معراجی ها» ما ۵ نفر از بهترین دوستان مان را از دست دادیم و این از تلخ ترین لحظه هایی بود که در زندگی تجربه کردم. ساخت فیلم هایی از این قبیل اعتقادی است و هر کس تا به کارش ایمان نداشته باشد، امکان ندارد بتواند حضوری موثر داشته باشد. همانطور که آن زمان هر کس وظیفه خود میدانست از خاک کشورش دفاع کند. همانطور که الان هم با این همه تفاوت در عقیده بین مردم، اگر بحث دفاع از خاک باشد همه با هم متحد میشوند.
وی ادامه داد: این نکتهای بود که ده نمکی با هوشمندی و ظرافت به بیننده القا کرد. برای من شخصا رفتن به بهشت زهرا و قطعه شهدا آرام بخش است. هر بار که آنجا میروم از انرژی آن فضا بهره می برم و آرامش می گیرم چون خاطرات کودکی بسیاری از ما دهه شصتی ها با این عزیزان رقم خورد. صدای آژیری که در تیتراژ اول سریال می شنویم برای من حکم نوستالوژی دارد. کودکی من تا سن هشت سالگی با این صداها گذشت. نسل دهه پنجاه و شصت اتفاقاتی را به خود دید که بچههای امروز درکی از آن ندارند و البته نسل قبل از ما شاهد رخدادهای بیشتری بودند. آن زمان صدای موشک و بمباران از همه جا شنیده می شد و من به خوبی یادم هست که بسیاری از خانواده ها به شمال کشور سفر کرده بودند.
این بازیگر از فیلم های مورد علاقه اش در این حوزه نام برد: فیلم سینمایی «لیلی با من است» و بعد هم سری فیلم های «اخراجیها» از جمله آثاری است که با زبانی طنز روزهای جنگ را مرور کرده اند و قدرت تاثیر گذاری بیشتری میان مردم دارند. فیلم سینمایی «آژانس شیشه ای» را نباید از نظر دور داشت که ساختاری متفاوت داشت و در نوع خود فوق العاده بود.