سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲ مهر ۱۳۹۳ در ۱۲:۲۹ ب.ظ چاپ مطلب

هیچ فیلمساز فرهیخته‌ای نام خود را به نان نمی‌فروشد/ جایگاه قابل قبول آثار حاتمی‌کیا

behzad-eshghi

یک منتقد سینما تاکید کرد هیچ فیلمساز فرهیخته‌ای وجهه و اعتبارش را به منفعت مالی نمی‌فروشد.

یک منتقد سینما تاکید کرد هیچ فیلمساز فرهیخته‌ای وجهه و اعتبارش را به منفعت مالی نمی‌فروشد.

بحث را درباره دوران درخشان سینمای دفاع مقدس در دهه شصت و تا حدودی دهه هفتاد آغاز کنیم . چه ویژگی ها و چه نوع آثاری در آن دوره وجود داشت که چنین مقطعی را رقم زد؟

بهزاد عشقی: آثارسینمای دفاع مقدس دردهه شصت رابه چند دسته می توان تقسیم نمود ، نخست فیلم‌های حماسی و قهرمانی که براساس مولفه های سینمای جنگی آمریکا ساخته می شدند . مانند «عقابها»ساخته ساموئل خاچیکیان که سعید راد و جمشید هاشم پور هم بعنوان دو ستاره مهم آن دوران در آن ایفای نقش می کردند . این فیلم بسیار با استقبال مواجه شد و به یکی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران بدل گشت . دوم فیلمهای واقعگرا یانه ای که می کوشیدند نگاهی مستندگونه و واقعی به رخدادهای جنگ داشته باشند . مانند «مهاجر»و «دیده بان» هر دو ساخته ی ابراهیم حاتمی کیا که بسیارمورد استقبال منتقدان و نخبگان سینمایی قرار گرفت . البته در متن همین فیلم های به ظاهر واقع گرا ، فیلم هایی ساخته می شدند که در لوای نوعی عرفانگرایی تصویری ملال آور و رنج طلبانه از جنگ ارایه می دادند . این فیلم ها جذابیت آنچنانی برای مخاطب نداشت و معمولا با شکست تجاری و هنری مواجه می شد . سوم فیلمهایی بودند که به عوارض اجتماعی جنگ می پرداختند . همچون «باشو غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی ، «دندان مار» و «گروهبان» ساخته مسعود کیمیایی ، و «عروسی خوبان» و در راس اینها «ازکرخه تا راین» و «آژانس شیشه ای» هر دو ساخته حاتمی کیا که وضعیت رزمندگان را در سال های پس از جنگ به تصویر می کشید و همدلی مخاطبان را نسبت به موقعیت دردناک شان بر ای انگیخت . اما حالا فیلم های ژانر دفاع مقدس به یک نوع تجارت بدل شده است. فیلمهایی که باسرمایه های سنگین تولید می شوند و با اینکه ازلحاظ فنی کیفیت خوبی دارند ، اما از لحاظ نگرش و نوع روایت و ارزش های ساختاری ، اصالتی درآنها وجود ندارد و صرفا ابزاری برای سودآوری است . معلوم نیست این فیلم ها برای چه کسی ساخته میشوند . در دوران مدرن فیلمساز می باید مخاطب سنجی کند و بداند برای چه کسی فیلم می سازد . اما بسیاری از این فیلمسازان بدلیل برخورداری از سرمایه دولتی فقط برای پسند مدیران فیلم می سازند . در حالی که فیلم های دفاع مقدس می باید نقش حافظه ی جمعی مردم را داشته باشد و خاطره های فراموش شده جنگ را برای نسل بعدی احیا کند.

به عقیده شما در آن دوران کدام فیلمسازان در تثبیت این ژانر سینمایی بسیار تاثیرگذار بودند و آثار آنها از ویژگی‌ها و در واقع نگاه دقیقی برخوردار بود؟

ابراهیم حاتمی کیا با فیلمهای نخست خود ، از جمله «مهاجر» و «دیده بان» ، با زبانی ساده و مشاهده گر تصویری مستندگونه از جنگ ارایه می داد . در ادامه هم با «ازکرخه تا راین» و «آژانس شیشه ای» این مسیر را ادامه داد و زندگی رزمندگان را پس از دوران جنگ با نگاهی واقع بینانه به تصویر کشید . رسول ملاقلی پور نیز با فیلم هایی چون «سفربه چزابه»، «هیوا»و «میم مثل مادر» به تبعات اجتماعی جنگ پرداخت . در آثار این نوع فیلمسازان نوعی آرمان گرایی وجود داشت و در واقع آنها دغدغه ها و تجریبات زیست شده ی خود را در فیلم هایشان جاری می کردند . البته باید به این نکته اشاره کنم که تنها صداقت کافی نیست و باید احاطه به تکنیک و مبانی فیلمسازی نیز وجود داشته باشد . همه می دانند که آنتونی کوئین مسلمان نبود ، اما در «عمرمختار» درصحنه ای که نمازمیخواند ، مخاطب بوی عطر وگلاب او را نیز احساس می کند . چرا که او به اصول بازیگری مسلط است و می داند که چگونه باید از خود به در شود و دیگری را در خود بپرورد .اما بسیاری از فیلمسازان به اصطلاح دفاع مقدس نه آرمانگرایی دارند و نه احاطه برحرفه فیلمسازی و در نتیجه فیلم هایی که در سال های اخیر ساخته شده اند با وجود هزینه ی گزافی که صرفش شده حاصلی جز شکست به بار نیاورده است . ما با وجود ناهمسویی با سینمای آمریکا باید قواعد درست سینمای کلاسیک هالیوود را بیاموزیم . بخصوص در زمینه ی سینمای جنگ فیلمسازان آمریکایی چه در مورد جنگ جهانی دوم و چه در خصوص جنگ ویتنام فیلم های بسیاری ساخته اند که چه در زمینه تقویت روحیه ی حماسی ، و چه در مورد موقعیت های اجتماعی جنگ آثار بسیار تاثیر گذاری بوده اند . پس چرا ما قواعد را از آنان نیاموزیم و با اصول و باورهای خود نیامیزیم ؟

صحنه و یا سکانس به یادماندنی از آثار دفاع مقدس در خاطرتان دارید؟

صحنه خاصی را به یاد نمی آورم . اما فیلم «مهاجر»و «دیده بان»را در کل آثار قابل دفاعی می دانم . و یا به نظر من فیلم های از «کرخه تا راین» ، «آژانس شیشه ای» ، «باشو غریبه ی کوچک » ، «گیلانه» ، «دندان مار» ، «گروهبان» و …تصاویر دردمندانه و واقع بینانه ای از پی آمدهای اجتماعی جنگ ارایه داده اند . حاج کاظم در فیلم «آژانس شیشه ای» یک قهرمان زخمی و عاصی دوران پس از جنگ است که در سینمای دفاع مقدس و در کل سینمای ایران قهرمانی بی بدیل و تجربه نشده بود .

صحبت از قهرمان در آثار سینمای دفاع مقدس کردید . نقطه ا ی که شاید بسیار در ژانر دفاع مقدس جا افتاده و در حق آن اجحاف شده، به تصویرکشیدن نقش زنان قهرمان درجریان جنگ تحمیلی است.

بله . بسیار می شود روی این موضوع کار کرد. زن‌هایی راکه با جانبازان جنگ تحمیلی زندگی می کنند ، و یا درآن دوران جنگ درغیاب شوهر مسئولیت خانواده را بر عهده داشتند ، در مقیاس خود قهرمان به حساب می آیند . آیا مادر فیلم «گیلانه» که از فرزند جانباز خود نگهداری می‌کند در نوع خود قهرمان به حساب نمی آید؟ متاسفانه سینمای دفاع مقدس کمتر به چنین زن هایی توجه نشان داده است.

صحبت از حاتمی کیا کردید . بطور حتم صحبت‌های اخیر او درباره مسائل سینما و منتقدان وهمکاران سینمایی اش رادیده و یا خوانده اید . چرا باید حاتمی کیا با همان اعتباری که شما از آن یاد کردید درجایگاهی بایستد که مرتب در جدال با منتقدان و یا همکاران سینمایی خود باشد.

خب از لحاظ اخلاقی حاتمی کیا کار بدی می کند . این که مدام علیه فیلمسازان جشنواره ای و فیلم تحسین شده ای چون «جدایی نادر از سیمین» موضع می گیرد ، تاثیر مطلوبی به جا نمی گذارد و حتی به زیان حاتمی کیا تمام می شود ، چرا که همه این حرف ها را به حسادت تعبیر می کنند . اما با این همه من بر این باورم که منتقد باید به جای مولف فقط به تالیف توجه نشان دهد . بعنوان مثال زمانی جان اشتاین بک مقاله ای دردفاع ازحضورنظامی آمریکا در ویتنام نوشت . مخالفان جنگ به خشم آمدند و بسیار او را مورد نکوهش قرار دادند . اینک آن مقاله از یاد رفته است ، اما آثار بزرگ جان اشتاین بک از جمله «خوشه های خشم» و «موش ها و آدم ها» همچنان بر تارک ادبیات جهان می درخشند .

به نظر شما در زمینه توجه به سینمای دفاع مقدس و در واقع یک آسیب شناسی در زمینه تولید و توزیع آثار سینمایی چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟

بخش خصوصی قادر به ساخت فیلم های جنگی در شرایط حاضر نیست . مخاطبان فیلم های ایرانی نیز معمولا از چنین فیلم هایی استقبال نمی کنند. بخش دولتی هم برای حفظ میراث های ارزشی جنگ به جای سرمایه گذاری در آثار فیلمسازان نابلد و فرصت طلب و باری به هر جهت ، باید از فیلمسازان توانمندی که برای نام و اعتبار خود ارزش قائلند دعوت به همکاری کنند. چرا که هیچ فیلمساز فرهیخته ای نام خود را به نان نمی‌فروشد. اما متاسفانه به نظر می رسد که فعلا چنین اراده ای در سیاست گذاران سینمایی ما وجود ندارد.

به تازگی نماینده کشورمان برای حضور در مراسم اسکار ۲۰۱۵ نیزمعرفی شد. ارزیابی شما از این اتفاق چیست؟

من پیشگو نیستم ، اما در این زمینه با یقین می خواهم پیشگویی کنم که فیلم «امروز» هیچ شانسی در اسکار ندارد. چرا که این فیلم چه در مقیاس روایت کلاسیک ، و چه در عیار روایت مدرن ، از نظر شخصیت پردازی و منطق داستانی اثری مغشوش و غیر قابل باور است.