بازیگر مجموعه «شیدایی» از حضور افرادی که با پرداخت پول به عنوان بازیگر فعالیت میکنند، گلایه کرد.
سوره سینما – میثم محمدی: سال ۱۳۳۲ در سنندج به دنیا آمده و با حضور در «مهر مادری» کمال تبریزی وارد دنیای بازیگری شده و در بیش از ۳۰ مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی حضور داشته است. کارنامه او نشان از جدیت و همچنین اهمیت کیفیت اثر و نقش برای او را دارد. به همین دلیل از شرایط فعلی بازیگری و حضور افراد بدون پشتوانه و براساس روابط گلایه دارد و انتقاداتی را به جریان سینما و تلویزیون کشور وارد میکند. در این گفت و گوی کوتاه پای صحبتهای مریم بوبانی نشستیم.
خانم بوبانی بسیاری از همکاران شما که از نسل های پیشین بازیگری هستید معتقدند شرایط نامتعارفی در سینما و تلویزیون حاکم شده که در کمکارتر شدن بازیگران پیشکسوت تاثیر بسزایی دارد. نظر شما در این مورد چیست؟
مریم بوبانی: بله. متاسفانه این جریان حاکم است و واقعیت محضی است که امروز با آن مواجه ایم و کاری هم از دست ما ساخته نیست و یک عده خاص در فیلم ها و بخصوص در تلویزیون مشغول بکار هستند و چرایی این جریان را خود ما هم بطور دقیق نمی دانیم.
این اتفاق در صورتی رخ داده که میزان تولید فیلم های در سینما و تلویزیون نسبت به گذشته بیشتر شده و حتی با فرض رشد میزان بازیگران به همان میزان هم به نظر می رسد در شرایط طبیعی باید هر کس به اندازه جایگاه و توانش سهمی از این جریان داشته باشد.
میزان تولید افزایش داشته و بازیگران هم اضافه شده اند و من هم از این اتفاق خوشحال می شوم که جوانان مستعد وارد سینما و تلویزیون شوند ، اما کیفیت حضور این بازیگران جای بحث دارد و این را زمانی متوجه می شوید که تعدادی کار از تلویزیون را تماشا کنید و البته به راحتی هم شرایط فراهم می شود و به آنها اجازه کار می دهند .
البته در نقطه مقابل هم شنیده میشود برخی بازیگران جوان معتقد هستند که پیشکسوتان به آنها اجازه کار و پیشرفت نمی دهند.
برخی این گلایه را دارند ، اما برای من هیچ چیز شیرین تر از ظهور و بروز استعدادهای بازیگری نیست. بحث بر سر افرادی است که وارد می شوند و کیفیت برای آنها اهمیت ندارد. متولیان هم می پذیرند که چنین اتفاقی رخ بدهد و برای آنها هم کیفیت از درجه اهمیت کمی برخوردار است. در نهایت فاجعه ای رخ میدهد که سطح آثار و سلیقه مخاطب را روز به روز بیشتر نزول میدهد و بسیاری از بازیگران بیکار می مانند و به سختی امورات خود را می گذرانند.
این بحث بی ارتباط با جریان اقتصادی حاکم بر تولید هم نیست.
بله . تهیه کنندگان و کارگردانانی هستند که به این جریان دامن میزنند و افرادی هستند که نه تنها دستمزد نمی گیرند ، بلکه هزینه ای را هم برای بازی کردن میپردازند و به این ترتیب هر کس دست کسی را که دوست دارد میگیرد و او را وارد بازیگری می کند و تا چنین روزگار اسفناکی رقم بخورد.
اگر این اتفاقات وجود دارد ، پس چه کسی باید پاسخگوی چنین شرایطی باشد؟
از دست ما که کاری ساخته نیست و متولی هم وجود ندارد که پیگیر اوضاع و شرایط بازیگران باشد. من معتقدم بازیگر بی پناه ترین موجود این حرفه است. من هنوز دستمزد فیلمی را که سال ۹۰ قرار داد بستم و بازی کردم را دریافت نکردهام و کسی هم پاسخگوی این شرایط نیست.
اما نکته ای که وجود دارد بحث پیشرفت امکانات و مهیاتر شدن شرایط برای تربیت بازیگران با کیفیت برای سینما و تلویزیون است که ما شاهد چنین وضعیتی هم نیستیم.
برای اینکه ضوابط وجود ندارد و فضاهای اصولی برای تربیت بازیگر وجود ندارد و رابطه بیشتر حاکم است و حتی گاهی به جای اینکه بازیگر دست مزد بگیرد، هزینه ای را نیز متقبل میشود تا مقابل دوربین برود. در چنین روزگاری نمی توان به بروز اتفاق خاصی امیدوار بود.
یعنی شما معتقدید که آموزشگاههای بازیگری ما تاثیری در تربیت بازیگران حرفهای برای سینما ندارند؟
چند مرکز و آموزشگاه خوب داریم که بازیگران درخشانی هم از آنجا به جامعه بازیگران معرفی شده اند، اما کفایت نمیکند. چون در سوی دیگر ماجرا یک چرخه معیوب وجود دارد که بیشتر با رابطه کار را پیش میبرد و هیچ نظارتی هم وجود ندارد. بیشتر هم به دلیل شرایط اقتصادی است که به خصوص در تلویزیون پررنگ تر است و باند و دسته خود را دارند. بازیگران هم پول میدهند و بازی میکنند.
در مورد ارتباط با مدیران و مطرح کردن این مسائل و مشکلات با آنها هم اقدامی کردهاید؟
من برای بازی در یک سریال قراردادی ۳ ماهه و فیکس بستم ، ولی کار ۹ ماه طول کشید و وقتی من برای تمدید قراردادم مراجعه کردم متاسفانه فریب وعده های آنها را خوردم و اطمینان من را جلب کردند تا پایان کار بدون قرار داد پروژه را همراهی کنم. در نهایت هم تمام حرفهایشان دروغ بود و دروغ که وارد کار شود همه چیز را نابود میکند. پس از آن هم مدیران تلویزیون با تبانی عذر من را خواستند و هیچ وقت پشت هم را خالی نکردند . ماههاست که قصد دارم آقای ضرغامی را ببینم ، اما هفتخوان رستم است. باید ماهها دوندگی کنم و تمام اینها منجر میشود که از این حرفه منزجر و تصمیم به کناره گیری بگیرم که این بسیار غم انگیز است.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
مشغول تمرین نمایش «رویای پاییز» نوشته یون فوسه نمایشنامه نویس نروژِی هستم که دکتر پریندخت زاهدی کارگردانی آن را بر عهده دارد و اجراهای اول آن هم در جشنواره شانگهای چین است. پس از آن باید بازگردیم و برای اجرا در داخل کشور شرایط را بررسی کنیم و ببینیم چه اتفاقاتی میافتد.