شهاب حسینی در طول دوران بازیگریاش مسیری رو به رشد طی کرده است.
سوره سینما – میثم محمدی: هر چقدر به عقب بر میگردیم و تاریخ سینما و بازیگران آن را مرور میکنیم نقش آفرینان انگشت شماری هستند که در یاد و خاطره مخاطب ماندهاند. این به یاد ماندن به واسطه عینیت بخشیدن به ابعاد مختلف حس و جسم یک شخصیت در قالب یک اثر است. طبیعی است شرایط سیاسی اجتماعی و فرهنگی گذشته میزان کشش و گسیل شدن جوانان به سوی حرفه بازیگری را کمتر از حالا می کرد که این هجوم گاها بی رویه امروز به این حرفه جای بحث و بررسی بسیار دارد که باید در لایه های روانی و اجتماعی برهان و منطق برای آن تراشید. طبیعی است که در هر دورانی بازیگرانی وجود داشته و دارند که با تکیه بر نبوغ و بهره گیری از خلاقیت ذاتی و قرار گرفتن در مسیری درست به سرعت اوج می گیرند و خود را به اثبات می رسانند.
آقای سوپر استار و آغاز راهی پر افتخار
یکی از بازیگرانی که مسیر او بسیار هوشمندانه و قابل بررسی است شهاب حسینی است که با کمترین حواشی و ذکاوتی مثال زدنی پا در جای پای بزرگان بازی ساز سینمای ایران گذاشته است . شکی نیست که او از همان دوران حضور در نمایش های دانشجویی و پس از آن قرار گرفتن در مقابل دوربین در قامت مجری تلویزیون به روزهای آینده می اندیشید و چنین ادعایی را می توان با سیر صعودی کارنامه او شاهد بود . حسینی از ابتدا آزمون و خطا می کرد ، اما برای کسب چنین تجربیاتی دست به هر کاری نزد و هر پیشنهادی را نپذیرفت و بسیار آگاهانه آثاری را برگزید که می توان آنها را فیلم بازیگر نامید ف یعنی شخصیت در آنها از ویژگی های بارزتری نسبت به روند کلی قصه برخوردار است. این انتخاب در کنار عوامل دیگری همچون اخلاق حرفه ای و پرهیز از حاشیه های متداول دنیای بازیگری او را ماندگار کرده تا جایی که امروز به اعتقاد بسیاری با اختلاف فراوان باید از شهاب حسینی به عنوان یکی از تثبیت شده ترین و بهترین بازیگران تاریخ سینمای ایران نام برد.
منحنی صعودی حسینی در پرده سینما
شاید به قطعیت نتوان نقطه عطفی برای شهاب حسینی برگزید ، به این دلیل که او با حوصله و متمرکز کار را دنبال کرد و از آنجا که نمی خواهم جایزه یا هر چیز دیگری را ملاک تعیین قرار دهم ، باید بگویم در اصل نکته اصلی این است که حسینی از ابتدای دهه هشتاد که از تلویزیون وارد سینما شد آثاری را با کارگردانانی برگزید که بیشتر این نقش ها جای مانور و نشان دادن قابلیت های یک بازیگر را داشت .آثاری مانند «رخساره» ، «واکنش پنجم» ، «این زن حرف نمی زند» ، «شمعی در باد» که خود را در نقش های مختلفی محک زد تا اینکه در بیست و سومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در نقش فواد فیلم سینمایی «رستگاری در هشت و بیست دقیقه» سیروس الوند کاندید سیمرغ بلورین نقش مکمل شد . طبیعی است که پس از کاندید شدن در جشنواره یک درجه توجهات دقیق تر می شود و حالا حسینی هم با همان حساسیت سابق در پنجمین سال حضور خود را هم بدون حاشیه پشت سر گذاشت تا در سال ۱۳۸۶ با نقش آفرینی در فیلم سینمایی «محیا» به کارگردانی اکبر خواجویی بیش از پیش توانایی خود را اثبات کند و یکی از درخشان ترین و روان ترین بازی های خود را در نقش جاوید به ثبت برساند و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از بیست و شمین جشنواره فیلم فجر برایش به ارمغان بیاورد.بلافاصله پس از دریافت این جایزه بود که او در فیلم سینمایی «دل شکسته» بار دیگر توانایی خود را در ایفای نقش در قالب کاراکترهای مختلف و البته ذکاوت در تحلیل نقش و بررسی ابعاد گوناگون شخصیتی کاراکتر مورد نظر را به اثبات برساند. حضور شهاب حسینی در این اثر یکی از دلایل استقبال مردم از فیلم علی رویین تن در طول عرضه در جامعه بوده است.حالا این دوره را می توان دوران تثبیت شهاب حسینی در بین بازیگران تراز اول سینمای کشور دانست که برای سپردن هر نقش پیچیده ای می توان روی توانایی او حساب کرد .
همین اتفاق هم افتاد و در سال ۱۳۸۷ تهمینه میلانی او را برای حضور در نقش یک سوپراستار سینما به نام کوروش زند در فیلم سینمایی «سوپراستار» فرا خواند و حسینی با درایت تمام و فرو رفتن در قالب این شخصیت که به شدت از لحاظ اجتماعی و روحی با بحران مواجه بود و منجر به پیچیدگی کاراکتر شده بود ، شمایلی باور پذیر از آن ارائه کرد و این بار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر از آن خود کرد و بیش از گذشته فاصله ای میان ویژگی های بازی او با دیگر بازیگران هم نسلش ایجاد شد .اما اینجا آغاز راه بود و او بلافاصله پس از این موفقیت مورد توجه اصغر فرهادی قرار گرفت که در آن روزها حسینی چهره ای شناخته شده تر و موفق تر بود . فیلم فرهاد به نوعی فضایی خاص داشت که نمی توان بازیگری را منفک از دیگران دانست ، اما شهاب حسینی اینجا هم در کنار دیگر بازیگران درخششی ماندگار داشتند تا هم «درباره الی» ماندگار شود و هم مجموعه بازیگرانی که در آنجا حضور داشتند .حالا با این تفاسیر هر نقشی را نمی توان از شهاب حسینی پذیرفت و توقع از او بالا رفته است. پس از «درباره الی» شاید شاخص ترین اثری که بار دیگر او را در عرصه های بین المللی و داخلی سر زبانها انداخت ، نقش حجت در فیلم تحسین شده اصغر فرهادی یعنی «جدایی نادر از سیمین» باشد.نقش مرد جوانی از طبقه پایین و فرودست جامعه که نیاز به واکاوی های دقیق و اجرای مناسب دارد که حسینی به خوبی از عهده آن برآمد و تحسین همگان را برانگیخت و باز هم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد و بازیگران این اثر در جشنواره بین المللی فیلم برلین نیز بصورت گروهی خرس نقره ای را دریافت کردند ، ضمن اینکه این فیلم علاوه بر خرس طلایی این جشنواره در جشنواره های جهانی بسیاری درخشید.از سال ۱۳۸۹ که حسینی در این فیلم درخشید در چندین فیلم سینمایی از جمله «آفریقا» ، «من و زیبا» ، «هیس! دخترها فریاد نمی زنند» ، «حوض نقاشی» و در آخر هم فیلم سینمایی «پنج ستاره» حضور پیدا کرد که نمی توان در حضور او نقاط طلایی و خوبی را ندید . در طول چنین مسیری است که او بعنوان یک ستاره سینما جایگاهی ویژه پیدا می کند و مخاطبان بسیاری با نام او وارد سالن های سینما می شوند.
غافل نشدن از مخاطب تلویزیون
خاستگاه شهاب حسینی را می توان به نوعی تلویزیون دانست.جایی که او با اجرا در تلویزیون بتدریج خود را به دنیای بازیگری نزدیک کرد. او با حضور در مجموعه «پس از باران» بازی در قاب کوچک را آغاز کرد و در ادامه نیز با «پلیس جوان» جای پای خود را محکم کرد و به محبوبیت میان مخاطبان تلویزیون دست یافت . حضور او در مجموعه «مدار صفر درجه» جایگاهی ممتاز را در آثار درجه یک تلویزیون برای او بدست آورد و در این سریال بود که بیش از گذشته بر توانایی خود در عرصه بازیگری صحه گذاشت . اما اگر قرار باشد یکی از پررنگ ترین حضورهای او در تلویزیون را به یاد بیاوریم باید به ایفای نقش شهید عباس بابایی در سریال «شوق پرواز» اشاره کنیم که برای همیشه در یاد بینندگان قاب جادویی و اهالی فرهنگ و هنر می ماند.این مرور کوتاه بر نقش آفرینی های شهاب حسینی در تلویزیون گواه بر این امر بود که او با مدیریت منحصر به فرد و ذکاوتی مثال زدنی و توانایی تشخیص بهترین پیشنهاداتی که به او می شود ، موازی با فعالیت در عرصه سینما که سیر صعودی داشت ، منحنی حضور در تلویزیون را نیز با درجه مثبت رو به بالا هدایت کرد تا بارها از سوی مسئولان تلویزیون مورد تقدیر قرار بگیرد و مردم نیز آثار او را بپذیرند.
پرهیز از حاشیه و تعامل با رسانهها
یکی از بزرگترین ویژگی هایی که از شهاب حسینی هنرمندی در جایگاه قرص و محکم ساخت مدیریت صحیح رفتار اجتماعی و فرهنگی اوست و از طرف دیگر مدیریت آثاری که قرار است در آنها حضور پیدا کند.در طول بیش از ۱۵ سالی که در عرصه سینما فعالیت می کند و در فیلمهای بسیاری حضور داشته است ، به جرات یکی از بازیگرانی بوده که کمترین حاشیه را در رسانه ها داشته است و این در شرایطی است که میانه او با رسانه ها نیز بسیار خوب است و تعاملی حرفه ای با آنها دارد ، اما همیشه با نوعی ذکاوت و هوشیاری سخنان و رفتار خود را مدیریت کرده است تا تمرکز اصلی خود را فارغ از هر جریان خارج از قاعده ای که زندگی حرفه ای او را تحت تاثیر قرار دهد .
ریسک کارگردانی و حضور در ۳۸ کاراکتر متفاوت در «ساکن طبقه وسط»
به نظر می رسد تجربه های گوناگونی که در فیلم ها و سریال ها داشته است او را خسته کرد و واداشت تا سودای کارگردانی به سرش بزند و با فیلمنامه ای از دوست دیرینه خود ، هادی کریمی «ساکن طبقه وسط» را کارگردانی کند . اما نکته جالبتر و در واقع ریسک بزرگتر حسینی در این پروژه بر عهده گرفتن بازی ۳۸ کاراکتر این اثر است که همه را با این سوال مواجه کرده که آیا نتیجه آن شهاب حسینی را قدرتمندتر خواهد کرد یا اینکه تا حدودی گوشه ای از کارنامه او را با علامت سوال مواجه می کند که چرا چنین ریسکی را پذیرفته است.البته که تمام اینها بستگی به جنس شخصیت ها و نوع شخصیت پردازی و جهان روایی داستان دارد که باید منتظر ماند و دید پس از اکران این فیلم سینمایی واکنش های سینماگران و منتقدان به کارگردانی و بازیگری شهاب حسینی که بی تردید امروز یکی از بازیگران خوش نقش و درجه یک سینمای ایران محسوب می شود چیست.