شهاب حسینی تاکید کرد با وجود شروع فیلمسازی، بازیگری را کنار نمیگذارد.
سوره سینما- محیا رضایی: «ساکن طبقه وسط» به کارگردانی شهاب حسینی این روزها روی پرده رفته است. این گفت و گو زمانی انجام شده که حسینی نخستین فیلمش را کارگردانی میکرد. بازیگر محجوب و محبوب سینمای ایران که انبوهی نقشآفرینی درخشان در کارنامه دارد، با ساخت فیلم اولش نشان داد مصمم است در حوزهای غیر از بازیگری هم حضور داشته باشد. حالا که فیلم روی پرده آمده، خواندن این مصاحبه خالی از لطف نیست.
چطور شد که شهاب حسینی یک باره تصمیم گرفت به سراغ کارگردانی برود؟
شهاب حسینی: نمیدانم یک باره واژه مناسبی است یا نه. شاید این تصمیم یکباره بود اما به مرور زمان شکل گرفت. دلبستگی من به این فیلمنامه از سال ۸۲ آغاز شد. درواقع ۱۰ سال است من به این کار فکر می کنم . نقشی که در این فیلمنامه دارم یکی از رلهایی بود که همیشه دوست داشتم بازی کنم با خواندن فیلمنامه و اُنسی که طی زمان با آن گرفتم این سال ها فکر مرا مشغول کرد به اینکه کاش کارگردان این فیلم آنقدر در نوشته عمیق شود که بتواند حال و هوای آنچه واقعا هست را به تصویر بکشد و برای القای اصل مفهوم همه چیز را به خدمت بگیرد تا من نقش مورد علاقه ام را آنطور که دوست دارم بتوانم بازی کنم.
پس پیشنهادش از سوی شما مطرح شد؟
خیر. وقتی این علاقه اتفاق افتاد من با دکتر محمد هادی کریمی نویسنده فیلمنامه نظرم را درباره کارگردان در میان گذاشتم و ایشان هم با سخاوت و تواضع تمام به من گفت : این فضا را خودت باید به وجود بیاوری چون کارگردان دیگری آنچه را که در ذهن توست نمیتواند منتقل کند. در واقع این تفاوت نقش بود که مرا جذب کار کرد.الان بخش زیادی از انرژی من معطوف به اجرای کار است به عنوان کارگردان روی نقش خودم خیلی نمیتوانم مثل همیشه متمرکز شوم ولی تمام تلاشم را خواهم کرد.
پیش از این گویا فیلم کوتاه ساختهاید «ساکن طبقه وسط» اولین تجربه کارگردانی شماست؟
اگر به عنوان فیلمسازی نگاه کنیم دومین تجربه است. من دو سال پیش یک فیلم ۳۷ دقیقه ای را بر اساس یک نمایشنامه کارگردانی کردم اما به عنوان اولین فیلمنامه بلند اگر نگاه کنیم اولین کار حرفه ایام محسوب می شود.
چه انگیزه ای باعث می شود یک بازیگر به کارگردانی روی بیاورد؟
به نظر من این روندی است که به مرور شکل میگیرد در هالیوود هم بازیگران زیادی هستند که مسیر شان به سمت کارگردانی تغییر کرد و اتفاقا خیلی بهتر از قبل هم ظاهر شدند به نظر من این دو حرفه در امتداد هم در حرکتند. حرکتی که برخی تغییرهای ناخواسته را در بطن خود دارد.
من از جایی به بعد احساس کردم دوست دارم فیلمسازی را تجربه کنم. زمانی که با این فیلمنامه شرایط کارگردانی برایم مهیا شد به خودم گفتم اگر قرار باشد من فقط یکبار تجربه ساخت فیلم را داشته باشم لااقل کاری باشد که با تمام وجود برای انگیزه ایجاد کرده است و سراغ فیلمی بروم که می خواهم با اعتقاد بسازمش.
۱۰ سال برای اینکه فیلمنامه به مرحله تولید برسد زمان زیادی نبود؟
فیلمنامه ای که امروز از آن صحبت می کنیم همانی نبود که ۱۰سال پیش داشتیم. این نوشته پیچیدگی هایی داشت که در وهله اول ارتباط برقرار کردن با آن اصلا کار ساده ای نبود. برای اینکه بخواهم فضا را ترسیم کنم مثلا تصور کنید فیلم هامونی که الان می بینید بخشی از فیلمنامه اش اینطور نوشته شده باشد که که هامون وارد دفتر رئیسش شده بااو گپ میزند رئیس اسیر یک جنگ سامورایی می شود، بعد جنگجوی عربی وارد اتاق میشود سر اورا قطع کرده روی میز می افتد. بعد در حالی که به سر قطع شده نگاهی میاندازد آوازسامورایی میخواند. (میخندد). شما فکر کنید این فیلمنامه را به هر تهیه کننده یا فیلمسازی بدهید قطعا در وهله اول تمایلی به پذیرش آن ندارد. «ساکن طبقه وسط» هم ابتدا چنین حس و حالی داشت به همین خاطر زمان میخواست تا به شکل و شمایل امروزی اش درآید.
ابتدای صحبت گفتید کارگردانی باعث شد روی نقش متمرکز نباشید. آیا این به سابقه بازیگریتان لطمه نمیزند؟
این مساله اول فکر مرا مشغول کرده بود، اما بعد به این نتیجه رسیدم که هر نقش باید اول بستر مناسبی برایش فراهم شود تا بتواند ایفای خوبی داشته باشد. این بستر سازی اگر درست و مناسب بتواند اتفاق بی افتد نقش هم اجرایش راحت تر خواهد بود. من سعی کردم به عنوان کارگردان این بستر را طوری فراهم کنم که اجرای همه نقشهای قصه راحت تر بوده و صرفا معطوف به نقش خودم نباشد.
انتخاب بازیگر چطور بود؟ همه گزینههای اول شما بودند؟
انتخاب بازیگران به عهده خودم بود و من الان از تلاش همگیشان راضی ام . طبیعتا همه انتخاب اول من نبودند، ولی خوششانس بودم که اغلب بازیگران همانی شدند که بهشان فکر میکردم.
با توجه به کارنامهای که محمدهادی کریمی در سینما دارد اکران عمومی را چطور پیشبینی میکنید؟ ضمن اینکه نام شهاب حسینی هم به عنوان کارگردان جلب توجه میکند.
در این رابطه پیش داوری کار آسانی نیست. من کارم را با اعتقاد انجام دادم. چند وقت پیش با دوستی حرف میزدم در رابطه با اینکه «هر کسی را بهر کاری ساختند». البته خود دکتر کریمی ۵ فیلم در کارنامه اش دارد که هر کدام به تنهایی حرف های زیادی برای گفتن دارند، ولی بعضی وقتها پیش میآید که مثلا ممکن است شعرا اشعار خودشان را به خوبی یک صداپیشه نتوانند بخوانند. به همان علتی که آن صداپیشه خوب و موفق هیچوقت شاید نتواند به آن کیفیت شعری بسراید. تصور میکنم چون بنا بر این بود که نقش را خودم بازی کنم دکتر بگذارد من با حس و ادبیات خودم کار را پیش ببرم. راستش پیشبینی برای اکران که سخت است، اما این تجربه اول من بیشتر از اسم شهاب حسینی اعتقادی پشتش است و امیدوارم موفقیت آمیز باشد تا من بتوانم ادامهاش بدهم.
کمی از این فضا فاصله بگیریم. شما در جشنواره دو سال پیش اعلام کرده بودید که تا دو سال بیشتر بازی نخواهید کرد و بعد از آن قرار است بازیگری را کنار بگذارید؟
بله. به خاطر پروژه «سرزمین کهن» کمال تبریزی تعهدی دارم که تا دو سال باید به آن وفادار می ماندم و سر قولم هستم. اما نه اینکه کامل کنار بگذارم در واقع تصمیم ندارم مثل سابق کار کنم. «ساکن طبقه وسط» را هم به خاطر اشراف نُه ، ده ساله ای که روی آن دارم ترجیح دادم خودم بازی کنم گرچه طی کار اگر کسی را پیدا می کردم که حائز شرایط باشد حاضر بودم کار را به او بسپرم.
برای اینکه شفاف ترش کنیم یعنی دیگر قرار نیست بازی کنید؟
بازیگری بعد از یک مدت روند رو به تغییری برای بازیگر دارد اگر بعد از این نقشی پیشنهاد شود که به جایگاه من به عنوان بازیگر کمک کند چرا که نه؟ مهم این است که کار خوب اول باید خود بازیگر را تحت تاثیر قرار دهد تا بتواند با درک درست از نقش (ضمن اینکه فیلمنامه تاثیرگذارترین دلیل برای انتخاب است ) به انتقال مفهوم به بیننده تاثیر گذار باشد.
همان اتفاقی که در «جدایی نادر از سیمین» افتاد؟
این فیلم می تواند برای نشان دادن قدرت تاثیرگذاری مثال خوبی باشد. در مثال فوق همه عوامل از کارگردان و بازیگر تا سایر دوستان در بخشهای مختلف همه با اعتقاد کارشان را انجام میدادند. به همین خاطر اثرش روی مخاطب هم پدیدار شد اما باید یاداور شوم که مثل این فیلم در تاریخ سینمای ما کم نیستد و ما داریم فیلم هایی که بیشتر از آن درخشیدند.