سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۲ آبان ۱۳۹۳ در ۹:۲۰ ق.ظ چاپ مطلب

ستایش از داوود میرباقری/ از اصالت فرهنگی‌مان دور شده‌ایم

anooshirvan-arjmand

بازیگر مجموعه «مختارنامه» هوش و تبحر داوود میرباقری در ساخت آثار مذهبی را ستایش کرد.

بازیگر مجموعه «مختارنامه» هوش و تبحر داوود میرباقری در ساخت آثار مذهبی را ستایش کرد.

سوره سینما – میثم محمدی: وقتی با نام او مواجه می‌شوی ناخودآگاه به یاد مجموعه‌های «مختارنامه» و «امام علی (ع)» می‌افتی. انوشیروان ارجمند علاقه بسیاری به فرهنگ و تاریخ ایران دارد و به واسطه همین علاقه مطالعات گسترده ای را در این زمینه انجام داده که در باورپذیر کردن نقش‌ها به او کمک می‌کند. بازیگری آرام و خوش‌رو با شخصیتی منعطف که با طمانینه به سوال‌های ما درباره چگونگی فعالیت در آثار تاریخی و مذهبی، ویژگی‌های چنین آثاری تجربه‌های خود و همچنین سینماگران امروز پاسخ می‌دهد که حاصل آن گفتگویی است که ما با انوشیروان ارجمند انجام داده ایم.

آقای ارجمند این روزها در عرصه بازیگری مشغول چه کاری هستید ؟

انوشیروان ارجمند: کار من کمی محدودتر از گذشته شده است و به تازگی بازی در سریال «زخم» را به اتمام رساندم. در حال حاضر هم در پروژه جدید ابوالقاسم طالبی فعالیت می‌کنم که اطلاعات زیادی درباره آن نمی توانم بدهم.

شما یکی از بازیگرانی هستید که در کارهای مذهبی نقش‌های درخشانی را ایفا کرده اید که نمونه بارز آنها نقش اشعث ابن قیس در سریال «امام علی (ع)» و رفاعه ابن شداد در سریال «مختارنامه» است. به نظر شما نوع دیدگاه ما به تولید آثار تاریخی مذهبی باید چگونه باشد؟

معتقدم که کار مذهبی در دوره حاضر حرکت روی لبه تیغ است ، چرا که مردم ما به قدر کفایت از تاریخ اسلام مطلع هستند و سراغ این موضوعات رفتن نیاز به یک تحقیق و پژوهش بسیار دقیق و گسترده دارد تا مردم بتوانند آن را باور کنند.

نقش مخاطب در این میان چیست؟

ببینید این جریان دو سو دارد.یکی محققان و فیلمسازان و در مجموع هنرمندان هستند که کار را تولید می کنند و از سوی دیگر نقطه باور تماشاچی است که با دانش خود یک وجه تطبیقی با دوره مورد نظر ایجاد می کند و سپس به نتیجه می رسد و نظر به اینکه درصد بالایی از جامعه به این موضوعات واقف هستند ، باید از زاویه های متفاوت و ایجاد فضای مستند و با یک پیش تولید بسیار مناسب سراغ تولید رفت.

چه فاکتوری موجب می‌شود که این باور پذیری و در واقع جذابیت برای پیگیری مجموعه‌ها و آثار تولیدی از سوی مخاطب صورت بگیرد؟

آنچه که در اینجا نباید مغفول بماند همان نوع نگاه و زاویه دید است . بعنوان مثال درویش در فیلم سینمایی «رستاخیز» قیام عاشورا را از نگاه بکیر ، فرزند حر ابن ریاحی روایت می‌کند و در این بستر می تواند نگاه و تحلیل خود را نیز وارد عمل کرده و هم دیدگاه حقیقی و هم بعد معنوی آن را در نظر داشته باشد. این اتفاق در آثاری چون «مختارنامه» و «امام علی(ع)» افتاده و بطور قطع نگاه تازه و روایتی متفاوت در آنها وجود دارد.

در خصوص «مختارنامه» چه ویژگی هایی وجود داشت که مورد استقبال واقع شد؟

از نگاه پژوهشی و همان دیدگاهی که عرض کردم ما در متون تاریخی اطلاعات زیاد و عمیقی از شخصیت مختار نداشتیم و همه مطالب در سطح بود و بیشتر به انتقام گرفتن او از دشمنان امام حسین (ع) می پردازد و از طرفی هم یک تعریف ذهنی از پرده خوانی و روایتگران تاریخی داشتیم ، اما در این مجموعه ابعاد مختلف فکری و نظرگاه تازه ای به میان آمد و به همین جهت مورد استقبال واقع شد.

هر بازیگری بی شک برای ایفای یک نقش باید خود را در قالب نقش مورد نظر تجسم کند تا ملموس تر باشد . لحظه ای را به خاطر دارید در مجموعه «امام علی (ع)» و یا «مختارنامه» که از بار احساسی بسیار بالایی برخوردار بوده باشد و آن را ذکر کنید.

لحظه ای در «امام علی (ع)» به یادم هست .وقتی جنگ صفین به پایان رسید بین من و برادرم داریوش که نقش «مالک اشتر» را ایفا می کرد دو تا نگاه رد و بدل شد که بسیار حس عجیبی داشت و من پس از آن برداشت سراغ داریوش رفتم و گفتم که من هم تو را ، هم امام علی (ع) را و هم مالک اشتر را دوست دارم و در سریال «مختارنامه» هم وقتی رفاعه پس از جدایی از مختار سر خاک امیرالمومنین و سلیمان صرد خزاعی می رود و شروع به گریه می کند ، بار احساسی بسیار زیادی داشت.

ولی با تمام اعتقادات شخصی خودتان و علاقه و عشقی که شما به کارهای مذهبی دارید، بسیار خوب توانستید نقش‌هایی چون رفاعه و اشعث را بازی کنید. چطور با این شرایط مواجه می‌شوید؟

من معتقدم که ما خلیفه الله هستیم و همه زیبایی ها ، خشونت ، مهر و … در درون انسان وجود دارد و چیزی را از بیرون نمی آورد ، اما زمانی که بازیگر هستی شرایط تو با دیگران متفاوت می شود و باید دست در کیسه بکنی و آن ابعاد گوناگون را خارج کنی در صورتی که برای انسان های دیگر باید اتفاق به وقوع بپیوندد. من علاوه بر اینها در مجموعه «میعاد در سپیده‌دم» نقش یک اسرائیلی را بازی کردم و با تحقیق و زحمتی که کشیدم تجربه های تازه ای بدست آمد و منجر به این شد که نقش قرص و محکمی از آب درآید.

دلیل اصلی گرایش شما به سمت بازی در آثار تاریخی و مذهبی چیست؟

از آنجایی که من به تاریخ آگاهی دارم و مطالعات فراوانی در این راستا داشته‌ام ، کارگردان هم بدنبال کسی می گردد که زیاد درباره محتوا با او سر و کله نزند و معتقدم بازیگر مانند یک ساز است که پرده های مختلف دارد و کارگردان می‌تواند با اشراف خود بر آن زخمه بزند و صدای دلنوازی ارائه کند، من هم با تحقیق و دانسته‌های خود به سهولت کار کارگردان کمک می کنم و مطابق دریافت صحیح از ابعاد آن به ارائه بازی می‌پردازم.

پس با این اوصاف با داوود میرباقری به راحتی کار می کنید و به نقش مورد نظر نزدیک می‌شوید.

در کل داوود میرباقری یکی از باهوش ترین کارگردانانی است که می‌تواند در حوزه مذهبی تولید داشته باشد و اگر در نثر امثال بیضایی را داریم، میرباقری توانایی دارد از کنه ماجرا سر در آورد و آن را با زمان خودش منطبق کند و با هوش و توانایی بالای کارگردانی و اشراف بر تاریخ اسلام کاری را ارائه دهد که دلپذیر باشد.

کارگردان دیگری است که در این زمینه بتوانید از او هم یاد کنید؟

امرالله احمدجو یک انسان بسیار با درایت و عمیق است و هوش سرشاری دارد و به نظرم اگر تقوایی و علی حاتمی را با هم درآمیزید ، یک نویسنده با دید متعالی و توانایی نوشتن بسیار بالا به نام احمدجو حاصل می‌شود . همچنین اکبر خواجویی که افسوس می‌خورم که از دست ما رفت. درون این مرد پر از معنویات بود و این را نه از ظاهر بلکه از سلوکش متوجه می شدی و من وقتی در فیلم سینمایی «محیا» با او همکاری کردم، درونی متلاطم داشت که آرامش را به انسان دیکته می کرد.از دیگر کارگردانان هم بیضایی و تقوایی در میان قدیمی ها بسیار درخشان هستند و در میان جوان‌ها فرهادی از ذکاوت و هوش سرشاری برخوردار است و با زبان بسیار ویژه صحبت می کند که اینطور حرف زدن دشوار است. در اصل او مانند کسی است که در پیله زندگی می‌کند و پروانه شود.

صحبت از کارگردانان جوان در سینما کردید.چه ویژگی هایی در میان آنها وجود دارد که بتوانید به آن اشاره کنید؟

من عاشق جوانان هستم، اما آنها در دوره حاضر یک چیز کم دارند و آنهم تحقیق و مطالعه در متون ادبی و تاریخی است که بشدت در برقراری ارتباط میان زمان حال و گذشته کارکرد دارد ، همانطور که بعنوان مثال علم طب بر پایه دانش گذشتگان است و نمی توان گفت بدون آن حاصل آمده است و باید بیاموزیم که زبان ، معماری ، تاریخ و دیگر میراث گذشتگان فرهنگ ما را نمایندگی می کنند و فراموش کردن آنها به فرهنگ ضربه می‌زند و این آشفتگی های موجود بیشتر بدلیل دور کردن جامعه از اصالت فرهنگی خودمان است که نتیجه آن پستی بلندی ها و فضای آشفته ای است که با آن مواجهیم.

در پایان گفتگو بی تردید عاشورا هم یکی از همین میراثی است که از آن یاد کردید. برای ارتباط فرهنگی میان این واقعه مذهبی و تاریخی با سینما و تلویزیون چه باید کرد؟

فرهنگ عاشورا هم یک میراث بزرگ است که باید در حفظ آن بکوشیم و نگذاریم مانند تعزیه و پرده‌خوانی که امروز فقط به یک ویترین تبدیل شده و گاهی گداری سراغ آن می رویم ، از بین برود و چون در تولید چنین آثاری در سینما و تلویزیون تداوم نداریم به مرور کمرنگ خواهد شد که باید به این نکته توجه ویژه داشت.