بازیگر «مختارنامه» حضور در این مجموعه را یکی از نقاط عطف کارنامه حرفهای خود میداند.
سوره سینما – میثم محمدی: در مورد علاقه خود به حضور در نقش های تاریخی و سریال هایی می گوید که به واسطه آنها گریزی به تاریخ زده و برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب برای نقش مورد نظر مطالعه و بررسی می کند . این روزها سریال «مختارنامه» با بازی او که یکی از نقش های اثرگذار و جذاب این سریال را داشت ، از چندین شبکه تلویزیون و به مناسبت ایام ماه محرم روی آنتن رفته است و او از این اتفاق به خوبی یاد می کند و از اینکه دوباره از طریق این مجموعه با مخاطب مواجه می شود ابراز رضایت دارد.گفتگوی ما به ماه چهره خلیلی را در ادامه بخوانید.
خانم خلیلی این روزها سریال «مختارنامه» از چندین شبکه روی آنتن می رود و هنوز هم مخاطبان خود را دارد. شما بعنوان یکی از بازیگران این اثر چه حسی در خصوص این اتفاق دارید؟
ماهچهره خلیلی: خیلی خوشحالم در سریالی حضور داشتم که هر سال به طور مداوم از شبکه های مختلف در حال پخش است. فکر نمیکردم این سریال تا به این اندازه مورد توجه باشد و صدا و سیما هم در ماندگاری و به یاد ماندن این اثر تاریخی مذهبی در ذهن مخاطب کمک می کند و از جنبه های گوناگون این توجه صورت گرفته و در شبکههای برون مرزی هم شاهد پخش سریال «مختارنامه» بودم و حتی موسیقی این اثر هم بارها در مناسبت ها و فواصل مختلف پخش می شود که در مجموع خوشایند است.
«مختارنامه» در کارنامه شما از چه جایگاهی برخوردار است؟
در طول زمانی که من مشغول بازی در سریال «مختارنامه» بودم همه چیز خوب بود. من شرایط و کار را دوست داشتم و بسیار مورد پسندم بود. این مجموعه در کارنامه من از جایگاه بسیار خاصی برخوردار است.
چه اتفاقی می افتد که شما می پذیرید در یک اثر تاریخی مذهبی دشوار مانند «مختارنامه» حضور داشته باشید؟
به این دلیل که اول از همه جنبه های مذهبی اثر قابل توجه بود و بعد از آن هم کار با داوود میرباقری بسیار لذت بخش است و در کل من حضور در آثار تاریخی را دوست دارم و در سریال «گذر از رنجها» به کارگردانی فریدون حسن پور هم لذت بردم که به عنوان پنجمین تجربه حضور من در آثار تاریخی محسوب می شد ، در کنار این عوامل نقش جاریه خیلی خاص بود و با لایه های متضاد و ابعاد پیچیده، یک شخصیت خاکستری بود که من برای ایفای آن بسیار سختی کشیدم.
چطور می شود که شما بین شخصیت واقعی خود و نقش جاریه تفکیک قائل می شوید و به این نتیجه می رسید که باید نقشی با این ویژگیها را بازی کنید؟
یکسری مسائل دست به دست هم می دهند که چنین نقشی را بپذیری.ابتدا سناریویی است که به من می دهند و من نقش را میخوانم و پس از بررسی به این می اندیشم که آیا شدنی و به یادماندنی هست که این اتفاق درباره جاریه صادق بود. از طرفی هم من در این سالها نقش های متفاوت زیادی را انتخاب کردم که این هم در زمره همان نقش ها قرار دارد. در کنار این ها مسائلی که باعث میشود با تمام اتفاقات مخاطب ایفای چنین نقشی را باور کند ، شخصیت پردازی و گریم و لباس است که منجر به باور کاراکتر از سوی خود و مخاطب میشود.
مطالعه و بررسی ابعاد مختلف شخصیت برای بازیگر بسیار مهم است و در کارهای مذهبی و تاریخی این جنبه باید دقیق تر و حساس تر پرداخت شود.نظرتون در این باره چیست ؟
این یکی از جنبه هایی است که من بسیار دوست دارم و همیشه به بررسی و مطالعه نقش مورد نظر در بستر تاریخ می پردازم ، مثلا برای ایفای نقش جاریه درباره ویژگی های زنان عرب در آن دوران و شرایط اجتماعی و میزان مشارکت آنان در مسائل زندگی و جامعه مطالعه کردم و در نهایت تمام نتایج را با کارگردان در میان گذاشته و سپس به اجرا در میآوردم و نتیجه چنین روندی تولید یک کار حرفه ای شد.
ایفای نقش جاریه در سریال «مختارنامه» در روند پیشنهادات مختلف برای شما تاثیری هم داشت؟
بله. «مختارنامه» در واقع نقطه عطفی بود تا کارگردانان برای ایفای نقش های منفی هم به من پیشنهاد بدهند و در اصل این سریال اتفاق خوشایندی برای ابتدای کار من بود ، چون پس از ایفای نقش شخصیت سنگدلی مانند جاریه فهمیدم که می توانم نقش های منفی را هم بازی کنم و درها به روی من باز شد و در «کلاه پهلوی» هم رگه های منفی وجود داشت و در مجموع از این اتفاق خوشحال هستم.
نزدیک شدن به شخصیت جاریه بسیار دشوار به نظر می رسد ، به این دلیل که ویژگی های منفی بسیاری داشت .علاوه بر مطالعه چطور به ابعاد مختلف آن رسیدید تا باورپذیری بیشتری داشته باشد؟
حس شخصی من این است که به هر حال در هر انسانی بدجنسی وجود دارد و بازیگر باید خیلی به جریان روانشناسی و مطالعه رفتار مردم توجه کند ، این حرفی بود که مادربزرگ عزیزم ، پروین سلیمانی میگفت که در خیابانها رفتار مردم را ببین و خودت را در نقطه مقابلش قرار بده و بالعکس عمل کن تا ببینی در آن موقعیت چه اتفاقی می افتد ، خب من هم برای نقش جاریه درک می کردم که یک ظالم و کافر چطور می تواند رفتار کند. این جور کنش ها را در محیط پیرامون می توان دید و معتقدم که هر چقدر هم یک انسان صاف و ساده باشد، در مواقعی مثلا حسادت هم میکند، فقط این عادت در افراد مختلف شدت و ضعف دارد، پس می توان نگاه کرد و دید.
صحنه خاصی از سریال «مختارنامه» را در ذهن دارید که هر وقت نام این مجموعه می آید به یاد آن صحنه بیفتید؟
در طول ۸ سال کار اتفاقات بسیاری افتاد و جالب است بدانید سه بار نقش من تمام شد و دوباره نوشته شد تا در مجموعه حضور داشته باشم ، اما صحنه هایی که به یاد دارم یکی سکانسی است که با مادربزرگم بازی داشتم و برای خرید پیش او میرفتم که در اصل آخرین حضور او در مقابل دوربین بود و یک صحنه تلخ که همه به یاد دارند و آن هم کشتن پسرم است.
شما در این سریال با بازیگران باتجربه زیادی کار کردید. در مورد این شرایط بگویید؟
هیچ وقت فراموش نمیکنم اولین روز شروع کار من در «مختارنامه» صحنه ای بود که از مختار طلب عفو و بخشش میکردم و با چاپلوسی در مقابل او مظلوم نمایی میکردم . آن زمان سن و سابقه من کمتر از دیگر بازیگران حاضر در صحنه بود، در دو سمت من فریبا کوثری و نسرین مقانلو نشسته بودند ، در مقابلم فریبرز عرب نیا و در کنار ایشان هم خانم ژاله علو که از دوستان قدیمی مادربزرگم بودند و همه اینها مهرههایی بودند که هر کدام در یک پروژه وزن سنگینی داشتند. من استرس بالایی داشتم که در مقابل آنها بازی میکردم و تمام تلاشم را کردم که اول به خودم و بعد به دیگران ثابت کنم که می توانم.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
به تازگی سریال «گذر از رنجها» به کارگردانی فریدون حسنپور بعد از حدود ۱۵ ماه تمام شد و به تهران آمدم و فعلا در جدیدترین کار تورج اصلانی حضور دارم که هنوز در حال تمرین هستیم.