سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۱۱:۳۳ ق.ظ چاپ مطلب

از غربتی به غربت دیگر

do-kooch1

مستند «در فاصله دو کوچ» ساخته روبرت صافاریان تصویری دوست‌داشتنی از زندگی یک شاعر و هنرمند ارمنی است.

مستند «در فاصله دو کوچ» ساخته روبرت صافاریان تصویری دوست‌داشتنی از زندگی یک شاعر و هنرمند ارمنی است.

سوره سینما- محدثه واعظی‌پور: «در فاصله دو کوچ» پرتره‌ای است از زندگی امروز آزاد ماتیان شاعر و ادیب ارمنی و برش‌هایی از گذشته و تاریخ زندگی ارامنه در ایران که کمتر شنیده‌ و درباره‌اش می‌دانیم. فیلمساز هوشمندانه این دو وجهه اثر را بهم پیوند می‌زند. از یک سو شخصیت آزاد برایمان جذاب و قابل پیگیری است. این که شاعری ارمنی چه مسیری را طی کرده و به عنوان یک ادیب و استاد دانشگاه چه شکل زندگی کرده و در کدام بستر آثارش را خلق کرده است، انگیزه‌ای قوی برای دنبال کردن فیلم است. از سویی دیگر آزاد نماینده یک گروه از ارمنیان است که به جبری تاریخی در ایران ساکن شده‌اند، ارمنستان را سرزمین موعود می‌دانسته‌اند و همواره درد غربت داشته‌اند.

این وجه از فیلم و اشاره‌های تاریخی به درگیری‌های میان ارامنه و وضعیت امروز این اقلیت جامعه برای ما که آن حس و حال را تجربه نکرده‌ایم، تازه و گاه شگفت‌آور است. از این منظر صافاریان به عنوان یک ارمنی به گوشه و کنار این تاریخ و سرگذشت سرک می‌کشد و از بخشی از جامعه ایران سخن می‌گوید که رازهایشان شنیدنی است. شخصیت اصلی فیلم که در اغلب فصل‌ها مقابل دوربین است، آزاد ماتیان، خیلی زود خودش را به عنوان ستاره این مستند، در دل تماشاگر جای می‌دهد. صدایش گرم و شیرین است، هر چند به زبان مادری سخن می‌گوید. شخصیتی بذلگو و باهوش دارد. انتخاب آزاد و راحت بودن او مقابل دوربین صافاریان انرژی ویژه ای به فیلم داده است. صافاریان به زندگی خصوصی و محافل خانوادگی و دوستان آزاد هم سر می‌زند و بدون آنکه فیلم از وقار و وزنی که دارد، دور شود لحنی صمیمی به آن می‌دهد. شاید یکی از مهمترین ویژگی‌های «در فاصله دو کوچ» این است که ماهیت جدی و موضوع مهم آن مانع از بازیگوشی فیلمساز نشده است، به نظر می‌رسد کارگردان و شخصیت اصلی فیلم بخشی از کاراکتر جذاب و شوخ طبعشان را وارد فیلم کرده و تلخی سرنوشت تراژیک آزاد و بخشی از ارامنه را تلطیف کرده‌اند.

do-kooch2

«در فاصله دو کوچ» ساختاری پیچیده ندارد، سلیقه و نگاهی که بر فیلم حاکم است در عین حال که ساده است، غنای تصویری دارد. ساختاری یکدست و منسجم که هم حاوی گفتگوی مستقیم است. هم تصاویر آرشیوی دارد و هم از گفتار متن در آن استفاده شده. این بخش‌ها در کنار هم ساختمان فرمی و محتوایی فیلم را شکل داده که موزون و هماهنگ است. آشفتگی ندارد. چند پاره نیست و ذهن را درگیر می‌کند. استفاده از اشعار آزاد در بخش‌هایی اندک از فیلم، هم قدرت شاعری او را نشان می‌دهد، هم ابیات انتخاب شده با فضای فیلم همخوان است. «در فاصله دو کوچ» یک شاعر خوب اما کمتر شناخته شده را به ما معرفی می‌کند. شاعری که عمق مفاهیم اشعار و تسلطش بر واژه ها ستایش برانگیز است.

فیلم با اندوه و دلتنگی به پایان می‌رسد. آن هم پس از فصل ضیافت و حضور آزاد در کنار دوستان که ظاهری شاد و مفرح دارد. آزاد در آستانه کوچی دیگر باید راهی غربت شود. سفر تنها فرزند او به آمریکا باعث شده او و همسرش تصمیم به ترک ایران بگیرند. آزاد در این اختتامیه غمگین کننده، از دلتنگی‌ها و نگرانی‌هایش می‌گوید. از این که باید از غربتی به غربت دیگر سفر کند. گویی که سرنوشت تاریخی او کوچ است. و البته در مفهومی کلان‌تر این می‌تواند فرجام زندگی روشنفکران این سرزمین باشد که آرام و سکون در زندگی‌شان معنایی ندارد.

«در فاصله دو کوچ» مستندی است دوست داشتنی و تماشایی. این تعریف اگر چه همه امتیازهای این اثر را عیان نمی‌کند. نقطه‌‌ای است برای عظیمت به جهانی وسیع و سرشار از رویدادهای تازه. جهانی که قهرمانی چون آزاد ماتیان را بی نقاب و فارغ از دسته بندی‌های رسمی و خشک، مقابل دیدگان مخاطب قرار می‌دهد. اثری که در ستایش هنر، شعر و اندیشمندانی است که فراتر از تحمیل‌های تاریخی و جبر جغرافیایی زنده مانده و در حافظه یک سرزمین می‌مانند.