سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۱ آبان ۱۳۹۳ در ۱۰:۲۲ ق.ظ چاپ مطلب

نگاهی به فیلم «میهمان داریم»/ میهمان‌هایی از جنس نور، امید و زندگی

mihman-darim1

فیلم سینمایی «میهمان داریم» ساخته محمدعسگرپور جهانی بی‌ادعا و روایتی ساده دارد.

فیلم سینمایی «میهمان داریم» ساخته محمدعسگرپور جهانی بی‌ادعا و روایتی ساده دارد.

سوره سینما – میثم محمدی: پیش از اینکه درباره ساختار و زبان روایی فیلم سینمایی «میهمان داریم» حرفی بزنیم ، بد نیست که از همین نامی که بر پیشانی اثر خورده و خود خواسته گزاره‌ای مجهول است که در طول فیلم باید بدنبال آن بگردیم ، صحبت کنیم . مجهول ماندن میهمان در این اثر عمدی به نظر می رسد تا به هسته اصلی پایبند بمانیم و تا آخر داستان همراه باشیم . در همین حد کافی است تا در پایان به مقصود نویسنده و کارگردان اثر پی ببریم . واقعیت امر این است که فیلم فارغ از هرگونه نگاه ساختاری و فنی و تکنیکی که از آنها هم سخن خواهیم گفت، در مواجهه ابتدایی ، نیرویی نگه دارنده در بطن خود دارد که من می‌توانم از فضای کلی صحنه و شخصیت های ساده و بی آلایشی نام ببرم که اجازه پس روی به ما نمی دهند.

شخصیت حاج ابراهیم و همسرش که در خانه ای برزگ ، اما خلوت و تا حدودی فرسوده زندگی می کنند نبض عملکرد مخاطب را در دست می گیرد و این دور از هر گونه قضاوتی است که در انتهای داستان اتفاق خواهد افتاد . در همین ابتدا ما با تیرگی ، کدورت و یک تنهایی مواجه هستیم و قفلی که در زندگی حاج ابراهیم افتاده و او هم رمز را فراموش کرده است . او شناسنامه ها را در گاو صندوق گذاشته و رمز آن را به خاطر نمی آورد. در ادامه با شخصیت منفک و دلگیر از جامعه ای مواجه می شویم که در آسایشگاه جانبازان است و هیاهوی دوران حاضر همچون مته ای در ذهن او فرو می رود و موج انفجاری را در او تداعی می کند که یادگار روزهای جنگ است . رضا پسر حاج ابراهیم مشتاقانه می خواهد به هم رزمان شهیدش بپیوندد و در تعارض با عشق زمینی و نگرش آدم های معاصرش رنج می برد و از طرفی هم خود را باری سنگین بر دوش پدر و مادرش می داند که او را نعمتی برای دنیای سوت وکور خود می دانند.

mihman-darim2

اینجا به نظر می رسد مساله اصلی فیلم ایجاد شده است و در اصل رضا در تقابل با پدر و مادر ، عصیان گری می کند و بر می آشوبد که به اشتباه زنده است . در نگاهی مجزا به همین فصل از داستان می توان مسیری پر از حرف را برای ادامه متصور شد و به نوعی رضا را یکی از میهمانانی دانست که در ابتدا به آن اشاره کردیم .بحران و مساله درام شکل گرفته است . جانبازی که نمی خواهد به خانه پدرو مادرش بازگردد . اما در ساختار فیلمنامه این بخش به سرعت به سرانجام می رسد و رضا با تلنگری که از سوی پدر می خورد به خود می آید . پدر عملکرد رضا بعنوان یک جانباز موجی را تکلیفی بی منت می داند و خود نیز پایبند آرمانی است که هنوز هم برای آن نفس می کشد . به نوعی تکلیف رضا تا حدودی در اینجا مشخص شده و در فصل کنده شدن بخاری و ناتوانی رضا از جلوگیری از بحران و حادثه ای که پیش روی او و پدر و مادرش است ، نقطه ارتباط و اتصالی ایجاد می شود با هسته اصلی ماجرا و ورود میهمانان دیگر به داستان . حسین ، عباس و زینب فرزندان حاج ابراهیم به خانه آمده اند و ابهامی که در حضور این شخصیت ها وجود دارد و به نوعی عامدانه ما نباید از بخش هایی از پیشینه این کاراکترها مطلع شویم ، باز هم ذهن را وا میدارد که به دنبال هویت مجهولی بگردیم که ارتباط اساسی با نقطه طلایی داستان دارد . اما به هر حال با حضور این شخصیت ها فیلم به فراخور فضای کلی و نیاز تکنیکی ریتمی تندتر را به خود می گیرد و از رکود ابتدایی که آنهم منطبق با ذات داستان بود خارج شده و در اصل رنگ و بوی تازه تر به خود می گیرد.

حضور فرزندان و تاکید بر استحکام روابط در خانواده در این فضا به شدت مدنظر است. ترک های خانه حاج ابراهیم و فخری با حضور فرزندان پوشیده می شود و کدورت و تیرگی جای خود را به شادابی و معنویتی می‌دهد که تا حدودی با انتخاب رنگ ها در طراحی صحنه چنین چیزی قابل برداشت است. با تمام اینکه شاید این مجهول ماندن لایه های پیشین شخصیت های تازه وارد را به نوعی بتوان پاشنه آشیلی دانست برای عدم دسترسی به نتیجه ای غافلگیرانه در پایان داستان.

mihman-darim3

جایی که متوجه می شویم حدسمان درست بوده و فرزندان حاج ابراهیم شهید شده اند . اما در طول اثر کمتر فضایی شعارزده را می توان استخراج کرد و این همان روح صادقانه ای است که از ارتباط درونی میان فضای کلی روایت و صحنه ها و طراحی ها بر می خیزد و اجازه عبور سطحی از اثر را به مخاطب نمی دهد . داستان ادامه می یابد . حالا خانواده مهیای استقبال از میهمانی است که خانه را برای او آباد کرده اند و ما به نقطه ای می رسیم که مجهول ترین میهمان اثر و شاید از لحاظ اعتبار ، ارزشی ترین عنصری است که حضور فیزیکی ندارد، اما می توان گفت سرانجامی است که امید ، نور و زندگی را به ارمغان می آورد و این میهمانی حاصل حضور دیگر میهمانان اثر ، یعنی رضا بعنوان نماینده جانبازان جنگ تحمیلی و فرزندان شهید است که همیشه در کنار پدر و مادر خانواده حضور دارند و چرخ های زندگی را رو به افلاک می‌چرخانند . با تمام این تفاسیر «میهمان داریم» اثری قابل تامل و جدی با زاویه دید اجتماعی و معنوی به دفاع مقدس است که با زبان و روایتی ساده و دور از ادعا جهان داستانی خود را برقرار کرده است.