پرویز پرستویی شمایل سینمای دفاع مقدس و نمایانگر تغییرهایی است که در این سینما شکل گرفته است.
سوره سینما – بسیار شنیده ایم که بازیگران با نقش خود زندگی میکنند و برخی با آن نقش ها بزرگ می شوند و از هر کاراکتری تکه ای بر می گزینند و با خود همراه میکنند. بازیگر برای ایفای یک نقش باید یک نسبت روحی ، جسمی و اعتقادی داشته باشد تا در روند تحلیل و شخصیت پردازی بتواند سنسورهای مشترک خود با نقش مورد نظر را به یک همخوانی دقیق برساند . در این صورت است که شاهد ایفای یک نقش باور پذیر و ماندگار در کارنامه یک بازیگر خواهید بود.
البته بحث از نسبت بازیگر با نقش در واقع تجربه عینی صرف نیست ، بلکه بازیابی ابعاد مختلف نقش براساس تحقیق و پژوهشی است که بی شک از پی یک ارتباط درونی و رغبت ناشی خواهد شد . با این تفاسیر ماندگاری در عرصه بازیگری بسیار دشوار است . یکی از بازیگرانی که قرار است در خلال این نوشته به ماندگاری او در سینما و بخصوص ژانر دفاع مقدس پرداخت ، کسی نیست جز پرویز پرستویی که جایگاه مهمی در حرفه بازیگری دارد . پرستویی از لحاظ شخصیتی و اجتماعی همیشه چهره مقبول و مشروعی بوده که یکی از دلایل چنین منزلتی را می توان در همان هارمونی اعتقادی او میان حیات اجتماعی و حرفه اش یافت و از طرفی هم عرضه آن در یک مجرای صادقانه و از مسیر سینما ، او را میان مخاطبان تثبیت کرده است.
اما چرا پرستویی را باید یکی از مهمترین بازیگران در جریان سینمای دفاع مقدس دانست ؟ طبیعی است که او در اولین کار خود پای در میدان جنگ گذاشت و در نقشی مکمل توانست نظرها را بسوی خود جلب کند . او در«دیار عاشقان» جوان بود و پرشور و با همان انرژی گام مهمی برداشت و توانست مزد آن را از جشنواره فیلم فجر بگیرد و عنوان بهترین بازیگر مکمل مرد را از آن خود کند .پرستویی برخلاف بسیاری جاده های خاکی و خاکریزهای جبهه را میانبری برای ورود به نوع دیگری از سینما نکرد ، بلکه با ایمان و اعتقاد راسخ وارد میدان شد . سال ۱۳۶۳ با «پیشتازان فتح» راه را ادامه داد . او پس از این دو فیلم در آثار اجتماعی با قالب مفاهیمی متناسب با آن دوران به ایفای نقش پرداخت که شاید فیلم سینمایی «شکار» یکی از آثار برجسته ای باشد که در کنار خسرو شکیبایی حضور داشت و اثری را ثبت نمود که مخاطبان سینما کماکان به یاد سپرده اند . پرستویی این بار در قالب یک راننده ترانزیت تحت تاثیر یک مبارز انقلابی دچار استحاله درونی می شود .
در ادامه بررسی حضور پرستویی در آثار دفاع مقدس نمی توان از حضور درخشان او در نقش صادق مشکینی در فیلم تحسین شده «لیلی با من است» کمال تبریزی گذشت . اما نکته ای که وجود دارد این است که پرستویی پیش از این فیلم در اثر جنجالی داوود میرباقری یعنی «آدم برفی» حضور داشت و شاید برای بسیاری این تصور را ایجاد می کرد که مسیر بازی پرستویی به سوی سینمای اجتماعی رفته است ، اما او بلافاصله در خط مقدم جبهه دیده شد ، منتها با یک تفاوت و آنهم با یک کمدی شسته و رفته از سینمای دفاع مقدس . شاید الان این مفهوم عادی باشد ، اما در سالهای ساخت «لیلی با من است» حساسیت های بسیاری را به همراه خود داشت که پس از مواجه با مخاطب نمره قبولی گرفت و پرستویی نیز با بهره گیری از خلاقیت های خود کاراکتری بسیار سخت را به خوبی در مقابل دوربین ظاهر کرد و با این نقش خود را ماندگار کرد ، به نحوی که هنوز هم از صادق مشکینی با بازی پرستویی بعنوان بهترین نقش در سینمای کمدی دفاع مقدس یاد می شود .
او پس از این موفقیت به تجربه های دیگرش در زمینه اجتماعی ادامه می دهد و فیلم های «مهر مادری» و «روانی» را بازی می کند .حالا پرستویی به یک پختگی قابل قبول رسیده است و نشان داده که بازیگر منعطف و قابل اعتمادی است . همین تجربه ها سبب می شود که یکی از موفق ترین کارگردانان دفاع مقدس در آن دوران برای یک فیلم مهم در کارنامه خود سراغ پرستویی بیاید . حاتمی کیا تشخیص داد که نقش حاج کاظم « آژانس شیشه ای» را به او بسپارد و پرستویی هم امانت دار خوبی بود و توانست بار دیگر میخ خود را محکم تر بکوبد ، با این تفاوت که این بار در هیبت شخصیتی نمایان شده بود که با جامعه شوخی نمی کرد و آنها را نمی خنداند ، حاج کاظم عصیان می کرد و گروگان می گرفت . شاید در طی همان مسیری که مشکینی داشت و دچار استحاله شد ، حالا در کالبد این رزمنده به اینجا رسیده بود و لبخندی بر لب نداشت و آمده بود تا کمترین حق دوستش را مطالبه کند . در واقع این مهر تایید در شناسنامه کاری پرستویی در سینمای دفاع مقدس بود و او چنین میراثی را با خود از این اثر به دیگری منتقل می کرد . تصور اینکه پرستویی بعد از چنین نقشی سراغ کمدی فانتزی «مرد عوضی» برو بسیار سخت است ، اما پرستویی حالا تبدیل شده به یک نام که برای هر نقشی می توان به او تکیه کرد و به خوبی از پس ایفای نقش در فیلم محمدرضا هنرمند بر می آید . باز هم حاتمی کیا برای تولید اثر جدید خود پرستویی را فراخواند و این بار او را برای پاکسازی منطقه مین گذاری شده ای در داستان فیلمش می برد .
داوود قصه «روبان قرمز» این بار جامعه ای عاری از جنگ را می خواهد و در حال خنثی کردن است و هر از گاهی هم بر می آشوبد . فضای متفاوت «روبان قرمز» و تمرکز در یک لوکیشن ثابت کار بازیگران را دشوار می کرد ، اما پرستویی در کنار آزیتا حاجیان و رضا کیانیان توانستند یکی از حضورهای به یاد ماندنی خود را در فیلمی با مضمون دفاع مقدس بر جای بگذارند . پرستویی در مقطع میانسالی قرار دارد و همچنان بازی در آثار دفاع مقدس جایگاهی اساسی در کارنامه او دارد و هر روز پربارتر می شود . هر چند که مدام با نقش آفرینی در آثار سینمای اجتماعی و کمدی میزان توانایی خود را در زمینه های دیگر نیز به رخ همگان می کشد تا اینکه دوباره در سال ۱۳۷۹ به «موج مرده» حاتمی کیا می رسد و لباس سردار نیروی دریایی را بر تن می کند تا برای مبارزه با دشمنان بتازد . دهه دوم بازیگری پرستویی رو به پایان است و او با «دیوانه ای از قفس پرید» دوباره اتمسفری دیگر از سینمای جنگ را تجربه می کند و باز هم مورد توجه قرار می گیرد تا پس از ایفای نقش در فیلم سینمایی «بانوی من» به کارگردانی یدالله صمدی ، خبر تولید یکی از بزرگترین و سنگین ترین پروژه های دفاع مقدس برسد و بی شک باید جایی برای پرستویی در این فیلم باشد و این اتفاق هم می افتد و احمد رضا درویش او را برای «دوئل» دعوت می کند تا موفقیتی دیگر در کارنامه وی ثبت شود .۳ سال پس از «دوئل» و در سال ۸۴ پرستویی به دعوت دوباره ابراهیم حاتمی کیا پاسخ مثبت می دهد تا چهارمین همکاری آنها در سینما رقم بخورد و حاتمی کیا تنها فیلمساز دفاع مقدسی باشد که تا این میزان با پرستویی همکاری داشته است ، هر چند از طرف دیگر هم سال ۱۳۷۹ پرستویی در سریال دفاع مقدسی «خاک سرخ» به کارگردانی حاتمی کیا نیز حضور داشت و از این حیث هم همکاری جالب توجهی بر جای گذاشته است .
«به نام پدر» هم در راستای سینمای حاتمی کیا تقابل یک قهرمان جنگ با محیط اطراف را به تصویر می کشید که پرستویی به نوعی تبدیل به نماد و صدای بازماندگان جنگ تحمیلی در سینما شده بود و همه او را در چنین نقش هایی به راحتی باور می کردند . مرد دیار عاشقان و پیشتازان فتح پس از حضور در فیلم های «پاداش سکوت» مازیار میری و «سیزده ۵۹» سامان سالور که روایتهای متفاوت دیگری را با خود داشتند ، همچنان میراث دفاع مقدس را با خود همراه داشت تا «امروز» . پرستویی در آخرین اثر رضا میرکریمی تمام دوران گذشته را به سکوتی معنی دار تقلیل داده است .یونس در فیلم «امروز» دیگر لب به اعتراض نمی گشاید ، یونس شاید همان حاج کاظم است که دیگر خسته از محیط پیرامون سکوت را بهترین کنش در جامعه خود می بیند.
با توجه به شخصیت یونس در فیلمنامه ، پرستویی نقش را منطبق و هماهنگ ایفا کرده است و هنوز هم از سوی منتقدان محل بحث قرار می گیرد . حالا پرستویی با بیش از سه دهه حضور در سینمای کشور و همچنین تثبیت خود در جریان سینمای دفاع مقدس ، قهرمانی فراموش نشدنی است که هیچگاه از ذهن مخاطب پاک نخواهد شد . او هنوز هم مسیری معقول و پر از تجربه را طی می کند و از معدود بازیگرانی است که توانسته با بیشترین تنوع کاری و تداوم و درخشش پیاپی در دهه های گذشته خود را حفظ کند و کماکان اشتیاق تجربه کردن را داشته باشد.
اولین حضور پرستویی در سینما با جریان دفاع مقدس گره خورد و حالا نیز در آخرین نقش آفرینی خود با نقش حاج ابراهیم در فیلم سینمایی «میهمان داریم» به کارگردانی محمد مهدی عسگرپور روی پرده سینماست. پرستویی در این اثر فصل جدیدی از بازی را آغاز کرده و گویی به مقطعی جدید وارد شده است و یکی از متفاوت ترین بازی های خود در سالهای اخیر را به معرض نمایش گذاشته است تا باز هم سهم قاطعی در سینمای دفاع مقدس داشته باشد و این میراث را کماکان با دغدغه و اعتقاد همراه خود کند و بی تردید سالهای دیگر هم او را در قالب شخصیتهایی متفاوت خواهیم دید.