ژاله صامتی بازیگر «عصر یخبندان» روحیه حاکم بر صدا و سیما را عاملی برای بازی نکردن در سریالها دانست.
صامتی به سوره سینما گفت: نقش من در فیلم تازه مصطفی کیایی در حد چند سکانس است و فقط دو روز وقت مرا گرفت، اما پیشنهادهای کیایی، چیزی نیست که بازیگر بتواند آنها را رد کند. او فیلمنامه هایی مینویسد که از همان ابتدا معلوم است از آنها چه میخواهد و به روشنی معلوم می کند ذهنیت نویسنده، کارگردان آن هنگام نگارش چه بوده است. کیایی قلم خوب و ذهن خلاق دارد. یک سینماگر حرفه ای است و اساسا هر بار به من پیشنهاد بدهد، خواهم پذیرفت.
بازیگر «رفیق بد» ادامه داد: از ابتدای امسال تا کنون فیلمنامه های زیادی به من پیشنهاد شد و من تنها فیلمنامههایی را پذیرفتم که نویسنده یا کارگردانش را میشناختم. از میان ۱۴ اثری که خواندم واقعا تنها فیلمنامه کیایی بود که حس خوب فیلمنامه خواندن (و نه نوشتهای با تصاویر درهم) را به من میداد.
وی افزود: وقتی «عصر یخبندان» را خواندم، به قدری از آن خوشم آمد که دلم نیامد سهمی در آن نداشته باشم. نقش من که افسانه نام دارد، ماجرای عجیب و غریب و پیچیده ای ندارد. اساسا هیچ کدام از شخصیت ها شناسنامه ویژه ندارند، اما به گونه ای در کنار هم چیده شدهاند و قصه را پیش می برند که دلت میخواهد پا در آن دایره بگذاری. هنگام پذیرش نقش اصلا به این موضوع فکر نکردم که چه جایگاهی در فیلم دارد و چنین و چنان، تنها میخواستم در این فضا باشم و با این گروه همکاری کنم. مصطفی کیایی از ابتدای کارش از استعداد ذاتی خود خوب استفاده کرد و رفته رفته بر مهارتش افزوده شد و شاید افزایش همین تبحر، تنها تفاوت «ضد گلوله» با «عصر یخبندان» به عنوان فیلم تازه اش باشد.
صامتی همچنین درباره اینکه چرا سال هاست قدم به تلویزیون نمیگذارد توضیح داد: به تازگی ریاست صدا و سیما به فرد جدیدی محول شده و من برای ایشان آرزوی موفقیت دارم، اما فکر نمیکنم خودم دیگر قدمی در این رسانه بگذارم. آخرین باری که سریال بازی کردم ۱۴ سال قبل بود و فکر نمیکنم دیگر رغبت و حوصله این پروژهها را داشته باشم. این موضوع، چیزی است که در جلسهای به آقای ضرغامی رییس سابق صدا و سیما هم گفتم و با دلایلی که آوردم، ایشان هم ضعفهای موجود را پذیرفت. ضعف هایی که شاید مهمترین آن، نگاه کارمندی اعضا به مقوله هنر باشد.
بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در ادامه توضیح داد: مشکلات تلویزیون با عوض شدن رییس و مدیر حل نمی شود و خیلی ریشه دار تر از این حرفهاست. بچههای تلویزیون متأسفانه شور و حال خود را از دست داده اند و نوعی رخوت و کسلی در کار آنان مشاهده میشود. گویی تنها میخواهند ساعت کاری خود را پر کنند، حال آنکه ذات هنر با این خلقیات جور در نمیآید. مگر میتوان از خلاقیت دور ماند و همچنان هنرمند بود؟ اساس کار هنر بر محور انرژی و شور و نشاط درونی است. وقتی یک سیستم آمیخته شده با روزمرگی از بازیگری دعوت به کار میکند، بدیهی است که او اگر عاشق هنر باشد در چنین قالبی جا نمیگیرد.
ژاله صامتی درباره بازیگری تئاتر گفت: حضور روی صحنه برای هر بازیگری لازم است و نوعی بازپروری برای او به حساب میآید. بازیگر باید روی صدا و بدنش کار کند و تئاتر این فرصت را به او میدهد. به غیر از این، تئاتر این اجازه را به ما میدهد که هر آنچه بازی در یک پروژه تصویری از ما دور کرده، دوباره به ما برگردد. موهبت هایی مثل امکان سنجش آنی بازی با نگاه به بازخورد کار در مخاطب یا استفاده تمام عیار از توانایی بدنی و بیانی. سال گذشته و امسال هم سهم روحم را از تئاتر دریافت کردم و امیدوارم این تغذیه همچنان ادامه داشته باشد.
ژاله صامتی در فیلمهای سینمایی «ضد گلوله»، «نیش زنبور»، «گیلانه» و … بازی کرده است.