سیامک صفری از تجربه حضور در فیلم تازه هومن سیدی و همکاری با بهمن فرمانآرا در نمایش تازهاش صحبت کرد.
سوره سینما – میثم محمدی: سالهای بسیاری است که در حوزه نمایش فعالیت می کند و جایگاه مشخصی در تئاتر دارد و جوایز بسیاری را به واسطه نقش های مختلف و در جشنوارههای گوناگون دریافت کرده است ، اما از ظرفیت های او در حوزه سینما به خوبی استفاده نشده است ، هر چند که خود او آرام و بی حاشیه به کارش ادامه میدهد و تحصیل در رشته تئاتر را دلیل اصلی فعالیت گسترده تر در این زمینه می داند .اما در سالهای اخیر حضور بیشتری در سینما و تلویزیون داشته و «اعترافات ذهن خطرناک من» به کارگردانی هومن سیدی آخرین فیلمی است که سیامک صفری در آن به ایفای نقش پرداخته و بسیار هم به آن امیدوار است .این نقش بهانه ای شد تا گفتگویی با او داشته باشیم که در ادامه می خوانید.
به نظر میرسد امسال با حضور احتمالی فیلم سینمایی «اعترافات ذهن خطرناک من» در جشنواره فیلم فجر و در کل سینمای کشور حضور جدیتر و احتمالا متفاوت خواهید داشت. این همکاری چطور پیش آمد؟
سیامک صفری: هومن سیدی زمانی که فیلمنامه «اعترافات ذهن خطرناک من» را مینوشت، برای بازی به من گفته بود و در نهایت از من خواست که فیلمنامه را بخوانم تا اینکه وارد کار شدیم . پرسوناژ خاص و سختی بود و در آن مدت که متن را میخواندیم به مرور متوجه شدیم که وارد چه ماجراهایی میشویم.
این دشواری که اشاره کردید بیشتر به ابعاد نقش مربوط میشود یا اینکه شرایط تولید؟
کاراکتر ساده نبود و ابعاد پیچیده داشت. شرایط اجرا و کار هم مزید بر علت شد تا نقش سخت و پیچیدهای را ایفا کنم و فکر میکنم این نقش دیده میشود.
با این تفاسیر از نتیجه کار راضی هستید؟
به طور کلی و با اتفاقاتی که در اجرا افتاد و پس از اینکه تصویربرداری به پایان رسید و اثر تدوین شد و شکل کلی خود را گرفت، هومن سیدی به عنوان کارگردان و کسی که فیلمنامه را نوشته بود رضایت داشت. من از اتفاقی که افتاده و نتیجه نهایی آن راضی هستم.
به طور معمول وقتی بازیگری در چنین نقشهایی حضور پیدا میکند و با آن به جشنواره راه مییابد، در ناخودآگاه به جایزه و تشویق فکر میکند. فارغ از اینکه شما از جریان رضایت دارید، اگر در جشنواره حضور پیدا کنید پتانسیل کافی برای دریافت جایزه را در نقش خود میبینید؟
در مورد جایزه که ما عادت کردیم متوجه باشیم که جایزه را یک عده به دیگران میدهند و این داستان را خوب بلدیم. ولی از این منظر که این نقش با اقبال رویرو میشود یا نه باید بگویم با نتیجهای که از فیلم میبینم، مطمئن هستم می تواند اتفاق خوشایندی برای من و هومن در مقام کارگردان بیفتد.
بسیاری از صاحبنظران بازیگری به پتانسیلهای شما اذعان دارند، اما این همیشه جای سوال بوده که چرا انقدر دیر وارد سینما شدید؟
به هر حال من فارغ التحصیل تئاتر هستم و حرفه و فعالیت اصلی من نمایش است، سینما هم فضایی متفاوت دارد و کمتر با اطمینان از بچههای تئاتری در سینما استفاده میکنند، برای من هم پیش آمده بود و تمایل هم داشتم، ولی عوامل مختلفی از جمله کیفیت آثار و از طرفی مشغله اجرای نمایش ها باعث میشد که در سینما حضور نداشته باشم و بیشتر در زمینه تئاتر فعال بودم .
میان بازی در سینما و تئاتر تفاوتی هم قائل هستید؟
من معتقدم که باید بازی در سینما و مقابل دوربین را یاد گرفت و بسیاری از بازیگران را میتوان نام برد که وقتی به نمودار کیفی بازیهای آنها نگاه میکنید روند صعودی داشتهاند و به مرور پیشرفت کرده اند، هر چند این جریان به نوع دیگری در تئاتر هم هست. در سالهای اخیر رفت و آمد میان سینماییها و تئاتریها بیشتر شده و به نوعی مرزها و خطوط کمرنگ شده است، به ویژه که سینماییها بیشتر به تئاتر تمایل نشان میدهند. این بسیار خوب است و به نظرم باید این دو حوزه بیش از اینها با هم در تعامل باشند و هنرمندان دو طیف رفت و آمد متقابل داشته باشند، به نوعی لازمه رشد یکدیگر و به نحوی مکمل هم هستند و باید به همکاری های سینماییها با تئاتری ها بیشتر توجه کرد تا موجب پیشرفت شود.
اما گاهی برخی فعالیتها رنگ و بوی تبلیغاتی بیشتری میگیرد و از چارچوب های کلی تئاتر دور میشود و به زعم بسیاری تجربه های نامتعارفی را شاهد هستیم.
بله . اما این مساله به نگاه و شعور هنرمند بستگی دارد و باید به درک او سپرد که جایگاه هر دو هنر را محترم بشمارد و کسی که بعنوان کارگردان حضور دارد به این مساله توجه کند که ذات هنر نمایش حفظ شود و اگر دست به تجربه های نو می زند با آگاهی و پشتوانه دقیق باشد و مولفههای اصولی تئاتر را نابود نکند ، اما با تمام اینها نباید زیاد هم خرده گرفت و باید با مسالمت و تعامل کار کرد.
این روزها در نمایش «مردی برای تمام فصول» هم حضور دارید. در یک نقش شیرین و جذاب، اما موثر.
در این نمایش من پرسوناژ مستقلی دارم و در میان شخصیتهای نمایش که بیشتر پادشاه و صدراعظم و از خانواده اشراف هستند یک شخصیت به نام مرد عام وجود دارد که نماینده طبقات معمولی جامعه است و به نوعی هم صحنه ها را به متصل میکند که نقش خوب و قابل توجهی است.
این اولین همکاری شما با بهمن فرمانآرا است. تجربه کار با او چطور بود؟
بهمن فرمانآرا تئاتر را می شناسد و نسبت به متنی که برای اجرا انتخاب کرده، اشراف کامل دارد. خروجی کار حاصل دریافت صحیح او از متن مورد نظر بود. از طرفی هم در تمرینات به خوبی برای بازیگر فضاسازی میکرد. او در مجموع انسانی جالب، کارگردانی صمیمی و کاربلد است و خوشحالم از اینکه فرصت همکاری با او به دست آمد.
به عنوان پایان بحث با توجه به نزدیکی ایام جشنواره فیلم فجر چه دیدگاه و ارزیابی از برگزاری این دوره از جشنواره دارید؟
جشنواره کارکرد مشخصی دارد و در سینمای ما هم جشنواره فیلم فجر به عنوان بزرگترین رویداد و ویترین سینمایی محسوب میشود. باید بسیار روی آن کار کنیم تا جایگاهی بهتر پیدا کند و به نوعی به بازاری برای ارائه تولیدات داخلی به اقصی نقاط دنیا تبدیل شود. برای رسیدن به این امر باید بازار بینالملل سینمای ایران را تقویت کنیم. طبیعی است وقتی بتوانیم بازار و تعامل درستی داشته باشیم و یک فیلم در سینماهای مختلف کشورهای دیگر روی پرده برود، اتفاق خوبی میافتد. پس یک جشنواره علاوه بر جنبه داخلی باید بتواند در کنار خودش و موازی با درخشش داخلی یک بازار جهانی ایجاد کند تا پیوند صحیحی میان مصرف کننده و اثر در نقاط گوناگون دنیا بوجود بیاید.