وعده علیاصغر پورمحمدی به کمرنگ شدن حامیان مالی در برنامههای تلویزیونی یک اتفاق ویژه است.
سوره سینما- محدثه واعظیپور: پخش مجموعه «پردهنشین» به کارگردانی بهروز شعیبی از شبکه اچ دی یک اتفاق ویژه برای آنهایی است که پس از مدتها پای یکی از مجموعههای تلویزیون مینشینند. در این شبکه که کیفیت تصویری ویژه دارد میتوانید بدون تحمل انبوه آگهیهای تبلیغاتی که قبل و میان مجموعه پخش میشوند به تماشای «پردهنشین» بنشینید و لذت ببرید. اگرچه سنت پخش آگهی در بیشتر شبکههای تلویزیونی جهان وجود دارد و اساسا این آگهیها هستند که هزینههای تولید برنامهها و ادامه حیات یک شبکه را تامین میکنند، اما در تلویزیونی که بیشتر برنامههایش به وسیله حامی مالی پشتیبانی میشوند، توجه ویژه به پخش آگهیها آزاردهنده شده، به ویژه که بعضی آگهیها به اندازه یک بخش از مجموعه زمان هدر میدهند.
«پردهنشین» تجربهای تازه در کارنامه شعیبی است که پیشتر با «دهلیز» علاقمندیاش را به سینمای قصهگوی اجتماعی نشان داده، او در این مجموعه به سراغ موضوع جالبی رفته است. در کنار نمایش مسائل یک خانواده و مشکلاتی که هدی (ویشکا آسایش) و مائده (سارا بهرامی) دارند گوشه چشمی به زندگی طلبهها و روحانیون دارد. چنین تصویری همراه با جزئیات پیشتر در تلویزیون وجود نداشته است. میتوان پیشبینی کرد سرنوشت براتعلی (محسن کیایی) و تردیدش برای پوشیدن لباس روحانیت چالش اصلی مجموعه و یکی از موتورهای قصه است. اگرچه هنوز برای قضاوت درباره این مجموعه زود است، اما تا اینجا، «پردهنشین» بازیهایی خوب و فضاسازی قابل قبولی دارد. میزانسها و حرکات دوربین با سلیقه طراحی شده بدون آنکه به فضای واقعگرای مجموعه لطمه وارد شود.
تلاش برزیده در «دولت مخفی»
مجموعه «دولت مخفی» به کارگردانی حسن برزیده و راما قویدل پس از حاشیههای فراوان از شبکه دو پخش میشود. برزیده بخش شهری مجموعه را کارگردانی کرده و قویدل بخش عراق را. برزیده در این مجموعه قصه جوانهایی را روایت میکند که در دهه ۶۰ گرفتار جنگ میشوند. انتخاب منطقه شمال برای ساختن فضای دهه ۶۰ هوشمندانه بوده و دست کم برزیده با بردن دوربین به روستاهای شمال، این تصور را در ذهن بیننده ایجاد میکند که «دولت مخفی» در دهه ۶۰ روایت میشود. مقایسه کار دو کارگردان نشان میدهد که وسواس و سلیقه برزیده بیشتر بوده است. نماها و قاب بندیها چشمگیر و زیبا هستند. رابطه شخصیتها خوب از کار درآمده و دیالوگها با مهارت نوشته شدهاند. اما در بخش عراق راما قویدل که کارگردانی خوشسلیقه است و قبلا ذوقش را در آثاری که ساخته نشان داده، موفق به ساختن فضای اردوگاه و زندان نیست.
لوکیشن طوری طراحی شده که مصنوعی است و دکوپاژ کارگردان در اغلب نماها به ویژه درگیریها درست نیست. در یکی از سکانسهای درگیری بین عراقیها در زندان، فقط نماهایی بسته از شخصیتها میدیدیم، در حالی که برای انتقال حس درگیری و تنش صحنه به تماشاگر، نیاز به فضاسازی و نشان دادن محیط بوده و ذات درگیری در نمای باز بیشتر به چشم میآید. قویدل به شکلی عجیب در سکانسهایی که در داخل اردوگاه تصویربرداری شده، نماهای بسته و محدود گرفته. شاید به این دلیل که حس خفقان را به ببیننده منتقل کند، اما با این اصرار، نماهای عراق به شدت تکراری شده است. در مقابل نماهایی که برزیده در طبیعت چشمنواز شمال گرفته، حسی و حالی ویژه دارد. به عنوان مثال سکانس خداحافظی مرد خانواده (کاوه خداشناس) از همسرش (مریم سلطانی) در طبقه دوم عمارت و دلتنگی زن برای مرد خوب طراحی و اجرا شده است.
«دولت مخفی» با بداقبالی در پخش مواجه شده و آغاز پخش مجموعه «پردهنشین» قطعا به دیده شدن این مجموعه لطمه میزند. در حالی که حاصل کار برزیده و گروهش به عنوان مجموعهای جمع و جور و کم ادعا تماشایی است.
و دوباره پورمحمدی
بازگشت علی اصغر پورمحمدی به عنوان معاون سیما به تلویزیون، یکی از بهترین اتفاقهای مدیریتی هفتههای اخیر در سازمان بزرگ صدا و سیما بوده است. پورمحمدی در دیدار با مدیران شبکه یک بر لزوم تحول و پویایی برنامههای سیما تاکید کرده و به این موضوع اشاره داشته که پخش برنامههای مشارکتی و آگهیهای بازرگانی از این به بعد در شبکهها کمتر میشود. در یک سال اخیر انتقادهای بسیاری به وضعیت برنامهسازی و پخش آگهی در تلویزیون و حضور پررنگ حامیان مالی در برنامهها وجود داشته. اما مدیران این رسانه در این باره توضیح مشخص ندادهاند.
به نظر میرسد گسترش این روند و افراطی که در حضور اسپانسرها دیده میشود، خوشبختانه مورد توجه پورمحمدی است و او در اولین گام به این موضوع اشاره کرده و مصمم است تلویزیون را سر و سامان بدهد. این روزها اگر مدیران محترم تلویزیون وقت داشته باشند و در یک ساعت شبکههای مختلف را چک کنند متوجه میشوند که رسانه ملی به یک فروشگاه بزرگ برای تبلیغ مواد مصرفی تبدیل شده است. فروشگاهی که گردانندگانش بدون ممیزی و توجه به کیفیت کالاها و خدمات تنها به اشاعه فرهنگ مصرف در قشرهای مختلف جامعه مشغولند. با قبول این موضوع که تلویزیون رسانهای موثر در شکلگیری آرا و افکار مردم است، سوق دادن جامعه به مصرفگرایی با ویژگیهای فرهنگی این رسانه و نظام جمهوری اسلامی همخوانی ندارد. در جامعهای که بسیاری از اعضایش درگیر فقر، بیکاری و مشکلات معیشتی هستند اختصاص ساعات پربیننده تلویزیون به ترویج تجمل و خرید کالاهای لوکس، ظلمی مضاعف است.