بازیگر فیلم «مادر» تاکید کرد فیلمنامهها و نقشهای تکراری او را از حرفهاش دور کرده است.
سوره سینما – میثم محمدی: اکرم محمدی فعالیت حرفهای در سینما را با کارگردانان مطرح آغاز کرد و در آثار قابل توجهی چون «مادر» علی حاتمی حضور داشته است. او در دهه ۷۰ در تلویزیون با حضور در سریالهای پربیننده «خانه سبز» و «پدرسالار» به چهره شناخته شده تبدیل شد. او که این روزها کمکار شده معتقد است که شرایط و فیلمنامهها او را مجبور کرده کمتر مقابل دوربین برود.
شما مدتهاست که درباره شرایط بد سینما و تلویزیون معترض هستید و در نتیجه ترجیح داده اید که کمتر در کارها حضور داشته باشید. دلیل به وجود آمدن چنین شرایطی چیست؟
اکرم محمدی: اشخاصی که دستاندر کار سینمای کشور هستند بهتر میدانند که چرا شرایط به این ترتیب است و ما کار نمی کنیم. به واقع من در این سالها با افت شدید کیفیت فیلمنامهها مواجه بودم و کار خوبی پیشنهاد نشد که مایل به پذیرش آن باشم. با شرایط جدید از لحاظ مالی و از جنبه کیفی با اوضاع خوبی مواجه نیستیم و ترجیح میدهم در چنین فضایی کار نکنم.
شرایط کیفی بازیگری در سینما و تلویزیون امروز نسبت به دورههایی که شما بیشتر حضور داشتید و از بازیگران زن مهم سینما و تلویزیون محسوب میشدید، چگونه است؟
با نگاهی به آثار فعلی و کیفیت بازیگران همه چیز مشخص میشود که به هیچ وجه شرایط بازیگری نسبت به دهه های قبل بهتر نیست. خیلی از افرادی که الان در مقابل دوربین ظاهر میشوند، بدون پشتوانه و عشق به کار بازی میکنند. دو دهه پیش عشق بیشتری نسبت به کار در میان بازیگران وجود داشت و از طرفی هم فیلمنامه های منسجم تری نوشته میشد و مثل امروز همه چیز بی برنامه نبود. سریال «خانه سبز» در زمان خود یک مجموعه بسیار قوی با روندی نو بود، اما در شرایطی ساخته میشد که کارگردان میدانست چه اتفاقی قرار است در مجموعه بیفتد و بازیگران هم با عشق کار میکردند.
در مورد شرایط کار در سریال «خانه سبز» صحبت کردید. آن زمان به نظر میرسید با وجود اینکه با زمانبندی فشرده کار برای پخش میرسید ، اما اشراف کاملی بر شخصیتها و قصه مورد نظر وجود داشت.
بله . آقای بیرنگ هفته به هفته بازیگران را در جریان روال داستان و شخصیت محوری مورد نظر قرار میداد و خودش قصه را بخوبی می شناخت. به اصطلاح میدانست که چه میکند، اما حالا بعد از اینکه یکی دو قسمت از فیلمنامه را می نویسند، برای ادامه جریان کار از دست کارگردان و فیلمنامهنویس خارج میشود. در بسیاری مواقع بازیگر هم نمیداند که فیلمنامه چه روالی دارد و این روی کیفیت اثر تاثیر مستقیم دارد و در نهایت مواجه میشویم با یک کار خیلی بد و این هم یکی از عمده دلایل و شرایطی است که من برای کار کردن روی آن تاکید دارم، یعنی فیلمنامه آماده در اختیار داشته باشم.
نکته دیگری هم که در این سالها هنرمندان بسیاری نسبت به آن معترض شدند وضعیت قرار دادها و نحوه پرداخت دستمزد است.
وضعیت قرار داد با تلویزیون که در سالهای اخیر تبدیل یه شوخی شده است، هر چند من از شرایط جدید اطلاعی ندارم، اما در مجموع برنامه سازان به قراردادها هم متعهد نبودند و در اصل یک توافق مثبت دو طرفه صورت نمیگرفت. فضا طوری شده باید قسط سوم یک کار را فراموش کنید. این هم یکی دیگر از فاکتورهایی است که در آن کارشکنی صورت میگیرد و من برای کار کردن روی آن تاکید دارم.
در سریال «پدرسالار» مجموعه ای از بازیگران موفق حضور داشتند که تجربه به یاد ماندنی برای خود و مخاطبان ثبت کردند. چرا دیگر چنین تجربههایی کمتر صورت میگیرد؟
بله . من این علاقه و عشقی که راجع به آن صحبت کردم را در تک تک افرادی که در «پدرسالار» حضور داشتند، دیدم. بازیگران در آن مجموعه فضا را با جان و دل لمس میکردند و به نوعی زندگی میکردیم. سریال های الان چنین شرایطی ندارد و بسیاری از بازیگران بدرستی هدایت نمیشوند و حتی این عرصه را به شوخی گرفته اند. مدیران تلویزیون فقط به فکر پرکردن آنتن هستند. در سینما هم تهیهکننده و صاحب اثر بدنبال جذب مخاطب و بازگشت سرمایه است و خیلی مشخص است که وقت و انرژی سابق در این آثار دیده نمیشود. متاسفانه موجی از بازیگران جدید وارد سریالها و فیلم ها شدهاند که یکی دو نفر از افراد قدیمی را نیز در کنار آنها قرار میدهند. جالب است که همین بار نیمه کاره را هم بازیگران قدیمی به دوش میکشند تا اثر را کمی قابل دیدن کنند.
فارغ از کیفیت بازیها در مورد عملکرد تلویزیون در زمینه تولید مجموعهها و فیلمهای تلویزیونی چه نظری دارید؟
به غیر از بعضی کارهای خاص که از تلویزیون پخش شده است، این سالها کم کاری صورت گرفته است. مدتها است حرف از خطری به نام ماهواره زده میشود، در حالی که برای مقابله با این امر باید خوراک خوب به مخاطب بدهیم و مخاطب بدون توجه به چنین مسائلی در مواجهه با یک اثر با ما حرف می زند و ارتباط برقرار می کند و نیازی به توضیح ما نیست. مجموعه «پایتخت» در سالهای اخیر با استقبال مواجه بوده و مخاطب است که با واکنش به یک اثر می گوید که چه چیزی را قبول دارد. اما بعضی مدیران ما این موضوع را متوجه نشدهاند.
در مورد سینما هم چنین نگاهی دارید؟
در زمینه سینما هم با توجه به اینکه در همه دنیا بخشی از این هنر به عنوان یک صنعت پذیرفته شده است، اما در کشور ما فارغ از بعضی آثار قابل توجه، بیشتر توجه به بازده مالی یک اثر معطوف میشود. ملاک و معیار درباره ارزش فیلم خوب بر اساس میزان فروش و گیشه آن است که این بسیار تاسفآور است.
چند روز از سالگرد درگذشت علی حاتمی فیلمساز بزرگ سینمای کشور میگذرد . شما در فیلم «مادر» بعنوان یکی از بهترین آثار این فیلمساز فقید حضور داشتید. در خصوص ویژگیهای سینمای مرحوم علی حاتمی و تجربه همکاری با او صحبت کنید.
فیلم سینمایی «مادر» به کارگردانی علی حاتمی یکی از به یاد ماندنیترین کارهای دوران حرفهای من محسوب می شود. من با قلمی مواجه شدم که سراسر شعر بود و آدمی که تمام انرژی خود را صرف ابعاد گوناگون کار میکرد .زیبایی بصری این کار نشان می دهد که در آن زمان حتی به صحنه و لباس هم اشراف و توجه صد در صد میشد و بسیار حیف و افسوس که حاتمی را زود از دست دادیم ، اما با این شرایط شاید اگر ایشان هم بود ، در انزوا قرار می گرفت. در مجموع حاتمی آنقدر به کار مسلط بود که حاصلش میشد اثری که بعد از این همه سال هم زنده است و جایگاه ویژه دارد. متاسفم که همچون علی حاتمی در سینما کم داریم و ای کاش امثال او را در سینما بیشتر داشتیم و قدر میدانستیم.
امروز بسیاری از هنرمندان پیشکسوت در عرصه بازیگری کمتر حضور دارند و بخشی از این جریان هم به تغییر نسل و حضور بازیگران جدید میشود. در این خصوص چه ارزیابی دارید و چه روندی را پیش بینی میکنید؟
در مورد تغییر نسل در سینما باید به این نکته اشاره کنم که ما داریم گروهی از هنرمندان خود را از دست میدهیم و فراموش می کنیم ، در حالی که برنامه ای هم برای رشد و پرورش نیروهای جایگزین و جدید نداریم. برای برخی ها تفاوت ندارد که به عنوان مثال برای نقش مادر چه کسی حضور داشته باشد. پیش خودشان فکر می کنند چرا باید به فلان هنرمند پول بدهیم تا بیاید این نقش را بازی کند، وقتی که یک نفر بدون دستمزد و بیتوجه به کیفیت متن، آن را اجرا میکند.
مردم هنوز شما را به یاد دارند. رابطه آنها با شما چطور است؟
ما مردم بسیار خوبی داریم و من دستمزد تمام سالهای کارم را در مواجهه با آنها و از طریق قدرشناسی آنها میگیرم. متاسفم که قدر این مردم را نمیدانیم که برای هنرمندان، ورزشکاران و دیگر مفاخر کشورشان سنگ تمام میگذارند و روز به روز آنها را ناامیدتر میکنیم. همین باعث میشود تا نسبت به سینما و تلویزیون بی تفاوت شوند. این جریان به شدت خطرناک است و برای بازگرداندن آنها باید هزینههای سنگین پرداخت.