«دربست آزادی» داستان دو ضد قهرمان منفعل است که در مسیری دایرهوار حرکت میکنند.
سوره سینما – حمید غلامی: در میان انبوهی از فیلم های آپارتمانی که بیشتر شبیه نمایش های رادیویی هستند ، تماشای اثری همچون «دربست آزادی» که متعلق به جریان ناب سینمای خیابانی است، برای نگارنده حکم تنفس اکسیژن خالص در هوای آلوده این روزها را دارد . مهرشاد کارخانی در پنجمین اثر خود بار دیگر با استفاده از عناصر محبوبش به سراغ موضوعی اجتماعی رفته است. روایت دو ضد قهرمان منفعل که برای باز پس گیری حق خود در خیابان های شهر پرسه می زنند و پس از کش و قوس هایی که در دل داستان اتفاق میافتد ، سر آخر بدون هیچ ثمره ای به نقطه اول باز میگردند.
فیلم اشاراتی به تحولات اجتماعی سالهای اخیر دارد. نوسانات اقتصادی که باعث اوج گیری گروهی فرصت طلب به ازای فرو رفتن قشر عظیمی از جامعه شده است. بیژن و سهراب تنها نمونه ای از افرادی هستند که در این آشفته بازار تمامی دارایی شان را از دست رفته دیده اند. هر چند مساله ی فیلم فراتر از مادیات ، هویت و غرور فنا شده این نسل است . همان طور که سهراب در اواسط فیلم اشاره می کند که دیگر باز پس گیری پول برایش اهمیتی ندارد و به دنبال اعاده حیثیت خود است.
فیلمساز استفاده ی پر رنگی از المان هایی نظیر سینمای مخروبه، آپاراتهای قدیمی و عکسهای قهرمانان پیشین سینما کرده است ، به طوری که این حس به بیننده القا می شود که شخصیت های داستان از دل سینمای قهرمان ساز دهه های گذشته بیرون آمده اند با این تفاوت که بر خلاف آنها ، توان ایجاد کوچک ترین تغییری در وضعیت زندگی خود ندارند.
نمایش دقیق جغرافیای شهری و قاب بندیهای درست، کمک فراوانی به فضاسازی مورد نظر فیلمساز کرده ، طوری که در بعضی از قسمت های کار نظیر سکانس های خیابان منوچهری و دلالان ارز حس مستند بودن فیلم را به مخاطب منتقل می کند. البته به نظر می رسد تمرکز کارخانی بر کارگردانی و ارایه ی تصویری صحیح از سینمای خیابانی او را از توجه به قصه گویی باز داشته است. نبود داستانک های فرعی و تنک بودن روایت ، پاشنه آشیل کار محسوب میشود. در زمان زیادی از فیلم شخصیتها بدون آنکه اتفاق خاصی برایشان رخ دهد در شهر پرسه می زنند . نمایش این خیابان گردیها هر چند به ملموس کردن فضا کمک میکند اما افراط در آن باعث پس زدن مخاطب عام میشود.
فیلم های جریان سینمای مستقل عموما در اکران مهجور واقع میشوند. «دربست آزادی» از این قاعده مستثنی نبود. اکران محدود فیلم همزمان با بازیهای جام جهانی موجب شد در زمان پخش به قدر کفایت دیده نشود. میتوان امید داشت در پخش خانگی فیلم در میان مخاطبانی که به این گونه سینمایی تعلق خاطر دارند، بیشتر دیده شود.
مرسی نقد بسیار جامع و خوبی بود من فیلمو دیشب دیدم