بازیگر فیلم «میهمان داریم» تاکید کرد نقش رضا و فضای ماورایی این فیلم برایش جذاب بوده است.
سوره سینما- محیا رضایی: بهروز شعیبی در «میهمان داریم» یکی از بهترین بازیهایش را ثبت کرده است. بعد از نقش دشوار روحانی جوان در «طلا و مس» که در یادها مانده است، شعیبی در فیلم محمدمهدی عسگرپور یک شاهنقش دیگر در کارنامهاش اضافه کرده است. او در «میهمان داریم» تصویری تازه از روزهای دشوار یک قهرمان روزهای دفاع مقدس ترسیم کرده است. رضا نماینده گروهی از جانبازان است که در دوران پس از دفاع، سرگردان ماندهاند. او مدتی پیش مجموعه «پرده نشین» را هم روی آنتن داشت. تجربهای تازه درباره نقش اجتماعی روحانیون در جامعه ایرانی. با این بازیگر و کارگردان درباره این دو تجربه صحبت کردیم.
شما در کارنامهتان تجربه بازی در «طلا و مس» را دارید و مجموعه «پرده نشین» را درباره نقش روحانیت در جامعه کارگردانی کردید. موضوع روحانیت دغدغه شما است؟
بهروز شعیبی: به عنوان کارگردان دوست دارم در ژانرهای مختلف کار کنم. اگرچه در کارنامه ام هنوز تجربیات زیادی درج نشده اما سعی کردم شباهتی بین جنس کاری که در« دهلیز» کردم با «پردهنشین» وجود نداشته باشد. در فیلم های کوتاه هم تلاش کردم این قاعده را نشکنم . در واقع بر اساس ارتباط با فیلمنامه و نوع کاری که شروع می کنم تصمیم میگیرم چه جنسی برای کارگردانی انتخاب کنم . البته در رابطه با کارهایی که کردم ادعایی ندارم و بابت هر اثری از اول حتما با چند مشاور از اهالی فن و کارگردانان صاحب نظر کمک میگیرم. علاقه من نزدیک شدن به ژانرهای مختلف است. ژانرهایی که ساختار، جنس، ریتم و دکوپاژهای شان باهم فرق داشته باشد. اینکه این آثار مورد استقبال قرار گرفته هم از اقبال من بوده و امیدوارم در ژانر های مختلف هم در کارگردانی و هم بازیگری باز هم این اتفاق بی افتد.
پس صاحب سبک شدن دغدغه بهروز شعیبی نیست.
انتخابم و ارتباطم با موضوع آنقدر برایم مهم است که نمی توانم تصمیم بگیرم باید در چه سبکی حضورم را تثبیت کنم. خیلی معتقد به این دیدگاه نیستم و عقیده دارم هرچه را که دوست دارم نمی توانم کار کنم. در حال حاضر فیلمنامه های دارم که خیلی دوستشان دارم اما هر وقت بهشان فکر میکنم به این نتیجه میرسم الان وقت خوبی برای ساختش نیست و شاید هیچوقت هم نسازمشان. فکر می کنم آنچه که در زمان خودش موقعیت بهتری دارد و با مخاطبان زمانش ارتباط بیشتری برقرار میکند بر سلیقه شخصیام ارجحیت دارد.
انتخاب فیلمنامه هایی که به قلم خودتان نیست معمولا با چه معیاری می پذیرید؟
هر زمان که قرار باشد فیلمنامه ای کار کنم حتی اگر پیشنهاد از طرف دیگری باشد وقتی زبانش را نفهمم و قبولش نداشته باشم انجامش نمیدهم. نه اینکه نخواهم درواقع نمی توانم از عهده اش برآیم. کارهایی که تا الان انجام دادم به دلیل ارتباطی بوده که با داستان و موضوع برقرار کردم. بسیاری از کارهایی که انجام ندادم به این دلیل بود که بعد از مواجهه با فیلمنامه هیچ ارتباطی با آن برقرار نکردم. البته حضورم در فیلمها به این معنی نیست که تا الان هر فیلمی که ساخته یا بازی کردهام بر اساس دغدغه هایم بوده، بعضی موضوعات را توانستم هضم کنم و به اصلش نزدیک شوم و به همین خاطر بعد از قبول پیشنهاد و حین کار بیشتر درگیرش شدم، چون از ابتدا سوژه و نوع روایت برایم باورپذیر بود.
در سالهای اخیر اغلب فیلم های باورپذیر، درست یا غلط با فیلم های اصغر فرهادی مقایسه میشود پیش از این هم نقدهایی که درباره برخی آثار شما مثل «دهلیز» خوانده بودم این اشاره وجود داشت. این قیاس چقدر به نظر شما نزدیک است؟
سینمای فرهادی در واقع معتبرترین سینمای امروز است. این کارگردان تغییری در سینمای ایران به وجود آورد که بسیار قابل احترام است. فرهادی با نگاهی نو در سینمای اجتماعی با استفاده از عوامل حرفه ای جریان سازی کرده و از این بابت هم من و هم نسلی که به او نزدیک هستیم نگاه قدرشناسانه ای به این جریان داریم. به طور کل هر زمان که مشغول بازیگری یا فیلمسازی هستم تلاش میکنم حرفه ام در خلال زندگی عادی پیش رود. نمی شود کسی از روزمره خود فاصله بگیرد و فیلمی بسازد که مردم با اثرش ارتباط بگیرند. به عنوان بازیگر و کارگردان به هر حال تحت تاثیر اتمسفر جامعه قرار می گیرم. در این لحظه به لحاظ حسی و منطقی تصمیم به حضور در فیلمی می گیرم که ممکن است به عنوان طراح اولیه داستان، نویسنده یا کارگردان انجام وظیفه کنم و درگیر کار شوم. این درگیر بودن با مسایل اجتماعی بخش مهمش بسته به زمانی است که در آن قرار داریم چراکه معتقدم ما برشی از تاریخ سینما هستیم. پیش از ما در سینما کسانی زحمت کشیدند و این امانت را به ما سپردند تنها کار ما این است که بتوانیم سینما را با توجه به اوضاع جامعه امروز سرپا نگه داریم و فراتر از توجه به حال، نیم نگاهی هم به آینده حرفه ای مان داشته باشیم.
شما اخیرا فیلم سینمایی «میهمان داریم» را روی پرده داشتید. کمی از حال و هوای این فیلم و برداشتتان از فیلمنامه بگویید.
«میهمان داریم» دو بخش اصلی دارد که هرکدام با فضا سازی قابل تاملی به خوبی پرداخت شده است. یک بخش مسایل و مشکلات زمینی را مطرح می کند. پدر و مادری که به خاطر کهولت سن و از طرفی به خاطرعشقی که به فرزندشان دارند روزهای سختی را پشت سر میگذارند ، شخصیت رضا به عنوان جانباز معلول جسمی دغدغه هایی دارد که اورا عصبی و ناراحت کرده و خرده داستان هایی که بخش اول را کامل می کنند. بخش دوم بخش رویا گونه ای است که در فرازمین اتفاق می افتد و آدم هایی را نشان می دهد که به قول کارگردان به زمین برگشتند یا زمینیهایی که پیش عزیزان شان رفتند. بهترین شکل تصویر شدن این قصه حضور اهالی خانواده در خانهای بود که همه احساس مشترکی به آن داشتند.
این دو بخش بودن کار برای خودتان توجیه پذیر بود؟
تصمیم گیری این دو بخش به عهده بیننده است شاید یکی بخش اول یکی دوم را دوست داشته باشد اما تبحر کارگردان در ارتباط بین این دو قابل ملاحظه است. به این صورت که اگرچه در کل ما دو فضای متفاوت از لحاظ حسی و داستانی مشاهده می کنیم اما کارگردان با ثابت نگهداشتن بازیگران اصلی دغدغه هایشان را از بخش اول به دوم منتقل کرد و پیوند جالبی برقرار شد. «میهمان داریم» این قابلیت را دارد که بیننده در عین وحدت تفاوتی قائل است می تواند هریک از این دو قسمت را به فیلمی کامل و مجزا تبدیل کند بدون اینکه لطمه ای به اثر وارد شود. ابتدا که فیلمنامه را خواندم این دو فضا خیلی برایم تفکیک پذیر نبود. حتی زمان فیلمبرداری هم تفاوتی نمیدیدم چون من پرسوناژی بودم که در دو بخش در دو فضا که شخصیت ها عوض نمی شدند و فقط مسیرنگاه شان تغییر می کرد حضور داشتم. ولی بعد که به عنوان بیننده فیلم را تماشا کردم متوجه این تفکیک شدم که به نظر من این هم از تیزهوشی کارگردان نشات می گیرد. ضمن اینکه محمد مهدی عسگرپور ، منوچهر محمدی و عواملی که پشت دوربین بودند از بین حرفه ای ترینهای سینما انتخاب شدند من دیگر به عنوان بازیگر چه چیز بهتر از این میخواستم. البته بازی من در نقش رضا و ارتباطش با اطرافیان برایم جالب بود. این کاراکتر به حدی جذاب بود و از من انرژی میبرد که دیگر به کلیت فکر نمیکردم . همین که در تحلیل های قبل از بازی با کارگردان به نکات مشترک برسیم برایم کافی بود که حضور در این پروژه را قبول کنم.
«پردهنشین» هم توانست بعد از مدتها بین مردم و تلویزیون آشتی برقرار کند. آن هم بازبانی که کمتر کسی ریسک میکند سمتش برود. چطور شد دست روی این قشر خاص گذاشتید؟
فضای «پردهنشین» محصول نزدیک شدن به فضای واقعی روحانیت است. شما وقتی در جامعه طلاب و روحانیون قرار می گیرید تجربیاتی به دست می آورید که مردم عادی سخت می پذیرند. با ارتباطی که من قبل از سریال با جامعه روحانیون برقرار کردم تقریبا فضای شان را می شناسم و دوستان خوبی هم بین شان دارم. با ساخت این مجموعه بیشتر سعی کردم به این قشر ادای دین کنم . وقتی به این افراد نزدیک میشوید در می یابید فضا شیرین تر از آن است که ما به تصویر آوردیم. آدم های این جمع حب و بغض دنیویشان کمتر است. بیشتر بخش معنوی مسایل را مد نظر قرار می دهند. احساس میکنید روح سالم تری دارند و در نتیجه بینشان حال خوبی دارید. ما سعی کردیم این حال خوب بین طلاب و روحانیون را همانطور که لمس کردیم منعکس کنیم.
کاراکتر حاج آقا شهیدی چگونه جان گرفت؟
در رابطه با کاراکتر حاج آقا شهیدی هم همینطور. وقتی با مراجع ما که همه قابل احترامند نشست و برخاست دارید احساس می کنید در کنار منابع علم و دانش نشستید. راحتی و خوش رویی در جزء جزء رفتارشان رخنه کرده و چنان به روشنی برخورد می کنند فکر می کنید این همه علمی که در کوله بار دارند چگونه نمود پیدا میکند؟ توصیف روحیات شان کار آسانی نیست و فقط با زندگی کردن در جوارشان میبینید واکنشهایشان در موقعیتهای مختلف تحت تاثیر نوع نگاه است. در «پردهنشین» تلاش کردیم حضور روحانیت در مقاطع و بحران های خاص و واکنش متفاوت شان با مردم را نشان دهیم . تا آنجا که ممکن بود از داستانسازی پرهیز کردیم و برایمان مهم بود شخصیتشان را در قالب کاراکترهای اصلی همانگونه که هستند نشان دهیم.
واکنش دیگری که خودتان باآن مواجه شدید شباهت گریم بازیگران با چهرههای روحانی مطرح است. این عامدانه نبوده؟ مثلا بعضی میگویند شخصیت حاج آقا مهدوی یادآور حجت الاسلام شهاب مرادی است.
بحث گریم این مجموعه واکنشهای زیادی داشت اما آنچه در تصویر می بینید به دلیل همسانسازی چهره بازیگران با شخصیت خاصی نبود. از بین جامعه روحانیون چهرههای شاخصی در تلویزیون هستند که ناخودآگاه ذهن ممکن است ما را به سمت یکی از این عزیزان هدایت کند. با این حساب اگر فرم دیگری هم انتخاب میکردیم قطعا روحانیهای دیگری به ذهن مخاطب خطور می کرد. آقای شهاب مرادی در این سالها برنامههای تلویزیونی مختلقی داشته و از معروفترین روحانیون تلویزیون است، به همین دلیل ذهن مخاطب به سمت او میرود، اگر چند سال پیش «پردهنشین» ساخته می شد ممکن بود مردم حاج آقای نبویان یا آقای قرائتی به ذهنشان خطور کند.
باتوجه به بازخوردهایی که از مردم دیدید سریالتان را چگونه ارزیابی میکنید؟
این سریال انعکاس نگاه کسانی است که پشتوانه علمی و دانش مذهبی نسبت به مسایل روزمره دارند. حاج آقا شهیدی بر اساس اعتقادات قوی تصمیم میگیرد و جایگاه مذهبی اش آنقدر بالاست که خوب میفهمد وقتی حقی نا حق شود باید از حقوق خودش بگذرد و درد بکشد. رفتاری که در ظاهر برای برخی قابل درک نیست و این از اعتقادات یک روحانی سرچشمه میگیرد. همه تلاشمان این بود که اعتقادات روحانیون را به دور از شعارزدگی نمایش دهیم. امیدوارم این تلاش نمود بیرونی هم داشته باشد.