بابک حمیدیان از تماشاگران عام که به تماشای فیلم «اخراجیها» رفتند تلویحا انتقاد کرد.
سوره سینما- مهر نوشت: نشست رسانهای رخداد «مرثیهای برای کتابسوزیها» صبح امروز با حضور بابک حمیدیان، نورا هاشمی، جواد مولانیا، نوید هدایتپور و نیکو ترخانی اجراگران اثر، مجید رحیمی جعفری تهیهکننده و علی اتحاد کارگردان این اجرا یکشنبه ۱۴ دیماه برگزار شد.
در ابتدای این نشست اتحاد در توضیح چگونگی این اجرا عنوان کرد: این کار یک رخداد است که از چند مدیوم متفاوت برای شکلگیری آن بهره گرفته شده است. ما از امکانات هنرهای دیداری، پرفورمنس آرت، موسیقی و ادبیات برای این اجرا استفاده کردهایم. این کار به مساله کتابسوزی البته نه در شکل تاریخی آن بلکه به عنوان یک الگوی ذهنی میپردازد.
وی افزود: در واقع کتابسوزی برای من یعنی حذف، فراموشی، به خاطر نسپردن و در نهایت تکرار. واژه رخداد هم ترجمه عبارت ایونت که در برخی متون هپنینگ هم عنوان شده است. در واقع ما از هر عبارت دیگری به جز رخداد استفاده میکردیم در مدیوم مورد نظر ما نمیگنجید.
اتحاد درباره چگونگی اجرای این اثر توضیح داد: در این رخداد مخاطب با ورود به کار در طبقه اول گالری فرهنگسرای نیاوران با یک ویدئو اینستالیشن مواجه میشود که از ۳ مانیتور تشکیل شده و یک اجراگر زنده که نقشاش را جواد مولانیا ایفا میکند مخاطب را به طبقه دوم هدایت میکند. در مانیتورهای ابتدایی ویدیوی هانیه توسلی و مهدی احمدی به نمایش درمیآید و یک تیپ که به عنوان مرد سیاهپوش از آن نام برده میشود نیز در آن ویدیو حضور دارد. مخاطبان در طبقه دوم وارد بخش مرکزی و اجرای زنده این اتفاق میشود که در آن ۴ اجراگر، مجموعهای از اکتهایی از پیش تعیین شده و البته بداهه را به مخاطب ارائه میکند.
وی در پایان صحبتهایش یادآور شد: در حقیقت کلیت این کار یک رخداد آیینی است که ما نمیدانیم به کدام تمدن تعلق دارد اما به شکل استعاری این اثر درباره مساله کتابسوزی است و به مساله ویرانگری متن، حذف، اندیشه، فراموشی و در نهایت تکرار توجه دارد.
در ادامه جواد مولانیا یکی از اجراگران کار درباره حضورش در این اثر توضیح داد: حضور من به عنوان یکی از اجراگران برای خود من هم گنگ است. در این اثر مخاطب برخلاف نمایشهایی که میبینیم سرپا است و اکتیوتر از بازیگران است. برای خود من این اجرا بسیار جذاب و چالشبرانگیز است چون وقتی که قرار است با مخاطب روبهرو شوم تجربهای جدید را از سر میگذرانم چون هر مخاطب نسبت به دیگری دریافت و ادراک متفاوتی خواهد داشت.
در بخش دیگری از این نشست بابک حمیدیان عنوان کرد: برخلاف جواد این اثر برای من اصلا گنگ نیست چون من سالها در کنار آتیلا پسیانی و حامد محمدطاهری در گروه «نرگس سیاه» با گونهای از نمایش مواجهه داشتم که به تمام گونههای هنر تکیه داشت. من با محمدطاهری و آتیلا پسیانی یاد گرفتم چگونه کتاب بخوانم، به موسیقی گوش دهم و یا با جهان نقد مواجه شوم.
وی ادامه داد: در طول این سالها بیشترین دوستان من یا عکاس یا نقاش و یا آرتیستهای هنرهای تجسمی بودند و زیاد با سینماییها معاشرت نداشتم چون در جهان هنرهای تجسمی بیرون آمدن از رکود را جستوجو میکنم.
حمیدیان با اشاره به انتقاداتی که سال گذشته به حضور او در فیلمهای ارزشی شده بود عنوان کرد: تلاش کردم امسال این تصویر کوچک و چیپ را پاک کنم بنابراین با هنرمندان بسیاری چون کیارش اسدیزاده، عبدالرضا کاهانی، روحالله حجازی و بهرام توکلی کار کردم تا این گمان را که حمیدیان بازیگر فیلمهای ارزشی شده از بین ببرم. بازی در این نمایش نیز برایم پیچیدگی ندارد بلکه قرار است روح من را تازه کند. در حال حاضر نیز مشغول بازی در فیلم ایرج کریمی هستم و به یاد مجید بهرامی نقش یک بیمار سرطانی را ایفا می کنم.
بازیگر «هیس دخترها فریاد نمیزنند» یادآور شد: این نمایش از دغدغه علی اتحاد در حوزه زبانشناسی میآید. متاسفانه در دنیای امروز دایره لغات ما کمی بیشتر از ۳۰۰ واژه است که این به معنای فقر و رکود واژه به حساب میآید و ما باید از این اتفاق بترسیم. در این اجرا همه ما طلایهدار حمایت و دفاع از این سرزمین هستیم. این اجرا به شدت طعمی شاعرانه دارد و به نظرم الزامی هم نیست که حتما عوام به دیدن کار بیایند چون این اجرا از سطح فرهنگی متفاوتی برخوردار است. من از مخاطب خاص به شدت دفاع میکنم چون مخاطب عام باید بروند «اخراجیها» ببینند.
حمیدیان متذکر شد: آرتیستهای جوان تجسمی ما احتیاج دارند که دیده شوند پس کاش کمی ما دایره دیدمان را وسعت دهیم و به هنرهای دیگر هم توجه کنیم نه اینکه تنها فکرمان این باشد که الان کدام فیلم به جشنواره فجر میرسد یا نمیرسد.
در بخش دیگری از این نشست رسانهای نورا هاشمی درباره حضورش در این اثر توضیح داد: ابتدا قرار بود مینا ساداتی با این نمایش همکاری کند اما به دلیل همزمانی حضورش در یک اثر سینمایی من را به گروه معرفی کرد. در بدو ورودم از سلیقه، اخلاق، فرم و زبانی که علی اتحاد برای کارش انتخاب کرده بود بسیار خوشم آمد و پذیرفتم در این اجرا حضور داشته باشم چون این کار فضای متفاوتی را از آنچه تاکنون دیدهایم به مخاطب القا میکند.
رحیمیجعفری تهیهکننده این اجرا نیز گفت: من علاقه خاصی به هنرهای تجسمی دارم و دوست دارم بر روی پروژههای متفاوت سرمایهگذاری کنم که این اجرا نیز از این ویژگیها برخوردار بود. این روزها باب شده در تئاتر ما ۲ نفر بنشینند و فقط دیالوگ بگویند و هیچ اکتی نداشته باشند بنابراین من از هر اتفاق تازهای استقبال میکنم.
وی افزود: طرح این اجرا شهریور سال گذشته نوشته شد و ویدیوها نیز اسفند سال قبل گرفته شدند و بعد از آن بود که ما به سوی پیشتولید کار حرکت کردیم. متاسفانه ما مجبور بودیم از طریق مراکز مختلفی چون مرکز هنرهای تجسمی و یا مرکز موسیقی مجوز بگیریم اما در واقع این کار متعلق به حوزه تجسمی است تا هنرهای نمایشی.
نوید هدایتپور یکی دیگر از اجراگران کار نیز درباره حضورش در این نمایش گفت: من و بابک حمیدیان از بچههای گروه «نرگس سیاه» بودیم. در آن سالها ما همگروه بودیم ولی هیچوقت همکار نشدیم اما در این اجرا این امکان برای ما فراهم شد. بچههای گروه همه در حوزه خودشان خبره هستند و لحظهبهلحظه کار طراحی شده و کارگردان میداند که چه میخواهد.
نیکو ترخانی که از هنرمندان حوزه تجسمی است نیز درباره این اجرا بیان کرد: به نظر من «مرثیهای برای کتابسوزیها» شبیه این است که بکت را با ادبیات بهرام بیضایی کار کنند. منظور من از ادبیات بیضایی ادبیات و واژگان فارسی به معنای واقعی آن است. من ترجمه کار پرفورمنس را قبلا دارم چون یک پرفورمنس آرتیست هستم بنابراین ترسی از اجرا نخواهم داشت. این اثر یک کار تلفیقی است که تا به حال کمتر در ایران تجربه شده و من خوشحالم که شخصی مثل آقای رحیمی پیدا شد و این خطر را کرد تا از کار ما حمایت کند.