فیلم تازه علیرضا رئیسیان با وجود داشتن امتیازهایی، اثری یکدست و کامل نیست.
سوره سینما – میثم محمدی: روز چهارم سی و سومین جشنواره فیلم فجر با اثر یک کارگردان با تجربه آغاز شد. علیرضا رییسیان با فیلم سینمایی «دوران عاشقی» آغازگر نمایش فیلم ها در سالن همایش های برج میلاد بود. این درام عاشقانه نوشته رویا محقق و درباره یک انحطاط اخلاقی و ایجاد بحران در خانواده بواسطه غفلت و بیتوجهی است.
فیلمنامهای که ابتدا با طرح مساله خود و البته با پرش های زمانی که به اعتقاد من روایت را با اغتشاش مواجه میکرد، آغاز می شود و تا نیمه های اثر به همین شکل پیش میرود. روابط علت معلولی در بطن فیلمنامه تا حدود زیادی درست از آب درآمده ، اما در مواقعی به دلایلی که شاید بخشی از آنها مرتبط با محافظه کاری های ناخواسته برای عبور از ممیزی است تا حدودی با منطق اصلی داستان پیش نمیرود.
فیلم شخصیت های شناسنامه داری دارد ، اما این شناسنامه دار بودن بمنظور برخورداری از ابعاد روانی و جامعه شناسانه قدرتمند نیست و از طرفی در ایجاد فضاها و ماجراهای خود موفق عمل کرده است ، اما نکته ای که وجود دارد این است که با اصلی رمزگشایی و پیشبرد داستان را دیالوگ ها بر دوش می کشد که در مقاطعی اضافه و در برش هایی شعاری و ناهمخون است.
شاید دلیل اینکه در این اثر بازی درخشان و خوبی از شهاب حسینی ، فرهاد اصلانی و لیلا حاتمی ندیدیم همین ویژگی کاراکترهاست که متکی به دیالوگ های زیاد هستند و فضای کنش و واکنشها و اکت موثری برای آنها در طراحی کاراکتر و فیلمنامه لحاظ نشده است.
جدای از اینها «دوران عاشقی» دست روی مساله حساس و مهمی گذاشته است که میتواند شاخههای فراوانی برای مطالعه داشته باشد. اما در دام افتادن شخصیت ها و در واقع بررسی خطاها و غفلت های فردی و اجتماعی موجود در سطح قرار می گیرد و به بلوغ نمی رسد، درامی اجتماعی که کاراکترهای آن می توانست بیش از این عمق و بعد داشته باشد و به واسطه ویژگی های روانکاوانه و جایگاههای اجتماعی روشن و دقیق با مخاطب ارتباط برقرار کند. در مجموع فیلم سینمایی «دوران عاشقی» را نمیتوان اثر موفق و کاملی در کارنامه علیرضا رئیسیان قلمداد کرد.
خلاصه داستان: فیلم درباره زندگی یک زن وکیل به نام بیتا است که در کار خود تبحر دارد و بیشتر پروندههای مربوط به طلاق را قبول میکند. همسر او حمید در یک شرکت بزرگ کار می کند و به واسطه شغلش با میترا دختر خواهر رییس شرکت که به تازگی از خارج آمده آشنا میشود و با او عقد میکند. میترا از حمید باردار شده ، اما حمید این مساله را نمیپذیرد و معتقد است که مدتهاست که عمل وازکتومی انجام داده و همه چیز را انکار میکند. دایی میترا که از اعتبار و قدرت زیادی برخوردار است از جریان مطلع شده و حمید را تهدید میکند که باید همسرش را طلاق و با میترا به زندگی ادامه بدهد و برای تحت فشار قرار دادن حمید میترا را به بیتا معرفی میکند تا وکالت او را بر عهده بگیرد. میترا از این جریان مطلع میشود و پرونده را نمی پذیرد و حالا حمید منتظر تصمیم بیتا برای ادامه زندگی است.