فیلم «تا آمدن احمد» با وجود برخورداری از یک فیلمنامه خوب، از کارگردانی و اجرا لطمه خورده است.
سوره سینما – محسن جسور: «تا آمدن احمد» یکی از فیلمنامه های خوب سینمای ایران را در اختیار داشت که با ساده انگاری در کارگردانی، عظمت معنا، محتوا و بحران قابل تامل و پیچیده فیلمنامه را که به ذات درامی قابل پرداخت بود را قربانی فرم و شکل ضعیف فیلم کرده بود. کارگردان، با تکیه بر فیلمنامه خوب فیلم که ویژگیهای بسیاری را با خود به همراه داشت، به بازگویی داستان بسنده کرده بود و از نگاه و خلق روایتی همسو با درام و فیلمنامه جامانده بود. فیلمی که بسیار میتوانست با تکیه بر اتمسفر فیلمنامه، شبکه درام مستولی در فیلمنامه و اسکلت محکم داستان، به فیلمی فاخر و جذاب بدل شود، خود را در ابعاد مدیوم تلویزیون نزول داده بود و تماشاگر را برای نشستن پای پرده قانع نمیکرد.
روایتی نادرست از کارگردان، طراحی صحنه و لباس بی بعد، فیلم را برای مخاطب ناباور کرده بود و تنها گهگاهی فیلمبرداری خوب فصل های فلاشبک که در مناطق جنگی می گذشت و در قامت فلاشبک به خورد تماشاگر داده میشد و موسیقی خوب فیلم، تماشاگر را برای لحظاتی با پرده آشتی می داد. سینمایی که باید مورد تشویق قرار بگیرد و احتیاج به حمایت همه جانبه دارد، با ساده انگاری در فیلمسازی، مورد قهر تماشاگر قرار گرفته و این بستر عظیم و تمام نشدنی فرهنگ و تاریخ کشور را، به راحتی قربانی کمبود امکانات نرم افزاری و سخت افزاری در سینمای دفاع مقدس میکند. جسارت کارگردان و تهیه کننده برای رجوع به داستان هایی از این دست و ورود به حوزه ی سینمای دفاع مقدس بسیار قابل تقدیر و ستایش است.
در هنگامهای که فیلم های سینمای ما همه در تلاش هستند تا داستان نگویند و تشبیهی از سینمای کشورهای دیگر باشند، وجود چنین فیلمهایی فی نفسه قابل تقدیر و ستایش است. کاش، این جسارت قابل تقدیر فیلمساز، بار مسئولیت ایشان را نیز میافزود ، در مجموع باید به امید ساخت فیلمی پرقدرت تر و با قوام بیشتر از این کارگردان جسور در آینده نشست.