فیلم «روباه» ساخته بهروز افخمی اثری منسجم و یکدست نیست.
سوره سینما – میثم محمدی: فیلم سینمایی «روباه» به نویسندگی و کارگردانی بهروز افخمی در روز پایانی جشنواره سی و سوم فیلم فجر و در سانس ابتدایی روی پرده رفت. «روباه» یک تریلر جاسوسی و امنیتی است که در جریان روایت داستانش موقعیتهای کمیکی را نیز بوجود می آورد. اینکه یک تریلر جاسوسی و امنیتی که به صورت مستقیم به یک عملیات درباره دستگیری یک تروریست وابسته به سازمان امنیتی رژیم صهیونیستی می پردازد، تا چه میزان می تواند لحن خود را سوار بر طنز کند، نکتهای است که باید در فیلم افخمی به آن توجه کرد.
فیلمنامه ای که افخمی نوشته براساس واقعیت است و با در نظر داشتن شاخ و برگ های داستان و شخصیت های اثر تبدیل به یک اثر سینمایی شده است. طبق تجربه های مختلفی که در زمینه اینگونه داستان ها وجود دارد و ساخته شده است، این ژانر پتانسیل بالایی برای پرداخت دراماتیک دارد که از آن جمله باید به ریتم مشخص و شخصیتها و گرههای داستانی منحصر به آن اشاره کرد. اما «روباه» برخلاف اینکه برخوردار از ماجراست، از سویی در شکل و زاویه دید دچار لکنت است و تکلیف خود را نمیداند.
ما از طرفی با یک گروه عملیاتی که مامور دستگیری یک تروریست خطرناک است، مواجه میشویم و از طرفی هم جاسوسی است که روابط مشکوک و خرابکارانه ای دارد. با این مختصات طبیعی است که ما در انتظار دیدن شخصیت هایی در وزارت اطلاعات باشیم که به خوبی و با منطق و باورپذیری در کنشها و تمهیداتشان باور درست و شمایلی منطقی و از طرفی هیبتی درخور ارگان مربوطه داشته باشند، در حالی که این شخصیتها به دلیل غلتیدن در موقعیتهای کمیک، خیلی سطحی هستند و نمی توانند جنبه اقتدارگونه نیروهای وزارت اطلاعات را به رخ بکشند و تمام تلاش آنها که بیشتر در فضاهای پیشگویانه و دور از یک استراتژی عملیاتی منطقی است، نشان داده میشود و نمی تواند با ارجاع به یک مقدمه دقیق و هدفمند و یک پس زمینه درست که مرتبط با شخصیت پردازی است، باورپذیر از آب در بیاید، در سوی دیگر ماجرا هم شخصیت تروریستی است که ما به طور طبیعی برای ارزشمند نشان دادن عملیات دستگیری او ، نیاز به یک شناخت از تواناییهای او و میزان حرفه ای گری او در زمینه ترور داریم که در این زمینه هم با غفلت مواجه هستیم و مختصاتی ابتدایی و ساده را از کاراکتر او می بینیم که در اندازه های جایگاه او نیست و به شدت در ذوق می زند. درباره صحنههای فیلم هم باید گفت که موقعیت هایی را که از یک تریلر این شکلی انتظار داریم اتفاق نمیافتد، مگر در همان بخش های ابتدایی که به سرعت فروکش میکند.
نکته دیگر درباره این فیلم لحن نامتعادل آن است که در قالب کنایهها و براساس کاراکترها و موقعیتهایی شکل می گیرد که معلوم نیست ایدئولوژی حاکم بر اثر به کدام سمت و سو میچربد و در واقع یکدست نیست و فقط می توان با تکیه بر انتهای کار به نتیجه رسید که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ما پیروز ماجرا شدهاند، حالا اینکه با کدام تدبیر و کیفیت این موفقیت حاصل شده، آنچنان تقویت شده و پررنگ نیست.