فیلم سینمایی «نزدیکتر» اولین ساخته مصطفی احمدی فیلمنامهای قابل قبول و بازیهایی به یادماندنی دارد.
سوره سینما – میثم محمدی: در بین فیلم هایی که در جشنواره فیلم فجر امسال دیدیم ، بسیاری با مشکل آغاز مواجه بودند ، تا جایی که می توان با کنایه گفت برخی از فیلم ها هیچوقت آغاز نشدند و اگر هم این اتفاق افتاد در بدترین زمان و موقعیت داستان قرار داشت و معدود آثاری بودند که آغازی خوب داشتند ، البته از طرفی هم رساندن آغاز خوب به پایانی درست هم بحثی بود که از این منظر باز هم با یک فقر مشهود مواجه بودیم . در این بین فیلم سینمایی « نزدیکتر» به کارگردانی مصطفی احمدی که فیلمنامه آن توسط بهرام توکلی و هستی بشروتنی نوشته شده بود ، بدون اطوارهای آکروباتیک و خودنمایی های مرسوم و مقدمه های بی کارکرد و اخته ، آغازی درخشان داشت و در همان ابتدا میخ خود را کوبید . درام «نزدیکتر» قرار نبود براساس یک تقسیم بندی کلاسیک در فیلمنامه روایت شود ، بلکه جوشش التهاب و ابهام در دل درام از همان ابتدا مخاطب را با خود همراه می کرد و از همان آغاز که علی با نامزدش مهتاب به سمت یک مکان نامعلوم حرکت کرد ، غلیان متفاوت و ویژه ای در ذهن محاطب اتفاق افتاد و آغازی منحصر به فرد را برای فیلمنامه ساخت . ما از همان ابتدا با بحران مواجه شدیم و حالا قرار بود دلیل چنین بحرانی را بدانیم.
قصه تا ورود علی به خانه و تقابل با اعضاء خانواده اش دقیق پیش می رود و حتی فضاها و سکوت ها و مکث ها کارکرد صحیحی در جهت بارور کردن درام مدنظر داشتند. حالا ما با یک فضا مواجه ایم و هسته اصلی را پیدا کرده ایم و از این به بعد باید شاهد برگزاری یک دادگاه خانوادگی و کنکاش در خط و ربط ماجرا برای دستیابی به شرایط علی و معلولی در گذشته علی باشیم. شخصیتها همدیگر را متهم میکنند و همه چیز آرام آرام به ساختمان اثر تزریق میشود.
قصه به لحاظ بافت مضمونی یکدست و از لحاظ ریتم هم همسو با فضای کلی اثر است و مصطفی احمدی هم برخلاف بسیاری از کسانی که در اولین تجربه خود با بی قاعدگی دست به هر کنشی در روایت بصری می زنند تا خود را نشان بدهند، روی خطوط استاندارد حرکت می کند ، فضاسازی و میزانسن های منطقی و در خدمت روایت ایجاد کرده و خودش را به نفع نتیجه کلی کار عقب می کشد و قصه را تعریف می کند. «نزدیکتر» فیلمنامه قابل قبولی دارد و به نظر می رسد اگر تا حدودی روی برخی روابط و شخصیت ها و منطق برخی کنش ها حساسیت بیشتری به خرج میداد، می توانست نتیجه بهتری داشته باشد، به عنوان مثال شخصیت پسر عمو که در آن خانه زندگی می کند جای محکم و منطقی از لحاظ دراماتیک ندارد ، جز اینکه بعنوان یک لولا قرار است دو طرف اصلی ماجرا را به هم متصل کند و خودش شناسنامه درستی ندارد و در ادامه هم متوجه علاقه او به دختر خانواده می شویم که او هم به نظر از لحاظ شخصیتی نوسان دارد و در بسیاری از مواقع غیرمنطقی جلوه میکند، بخصوص درباره واکنش پسر نسبت به بارداری دختر و پذیرفتن بچه ای که او در راه دارد.
از طرف دیگر هم رابطه بین علی و برادرزاده اش و مساله مهاجرت او در سطح رها می شود و به همین رو آنچنان ضرورت طرح نمی یابد ، اینها مسائلی است که با یک نگاه ، سکوت ، میزانسن و کنش هدفمند میتواند یک توجیه دراماتیک در موقعیت داشته باشد تا اینکه با عبور از آن ابهام ایجاد کند . با تمام اینها «نزدیکتر» اثری دغدغه مند است که جهان داستانی خود را با تکیه بر مفاهیمی چون ، رجعت دوباره به زندگی، صداقت ، گذشت و توجه به خانواده ، استوار کرده است و پایان امیدوار کننده و خوبی هم دارد ، از این جهت که باز بودن پایان این اثر از جنس پایان های بلوکه شده نیست که خود مولف هم نمیداند چه برداشتهایی میتوان کرد ، بلکه کدهای کافی را برای سوق دادن مخاطب به یک نتیجه منطقی ارائه می کند و در کنار این مولفه ها از بازی های روان و خوبی هم بهره میبرد و می تواند در مواجهه با مخاطب از خود دفاع کند.