نویسنده فیلمنامه «کاغذ بیخط» توجه به فعالیتهای صنفی را نیاز سینمای امروز دانست.
مینو فرشچی به مناسبت روز ملی سینما و درباره نیاز جامعه امروز سینمای ایران به خبرنگار سوره سینما گفت: نیاز جامعه امروز سینمای ایران تفکر است. یک تفکر صنفی. تفکری صنفی که به صنوف سینمایی کمک کند که در مواجهه با امواج مختلف دستخوش تلاطم نشوند.
فرشچی ادامه داد: در واقع تفکر صنفی امنیت فکری برای سینماگر به وجود میآورد. گاهی فکر میکنیم که در شرایط پایدار و قابل اعتنایی هستیم و دیگران را فراموش میکنیم و فکر میکنیم دیگران هم در همین شرایط پایدار به سر میبرند.
این فیلمنامهنویس افزود: ما باید مثل جامعه پزشکان که تحت سازمان نظام پزشکی مطالبات خود را برآورده میکنند عمل کنیم. سازمان نظام پزشکی به عقاید شخصی یک پزشک کاری ندارد و بدون توجه به این مسائل شکایات و حقوق و مطالبات پزشکان را مورد توجه قرار میدهد.
وی در ادامه گفت: ما فعالان جامعه سینمایی نیز باید به این درجه از استقلال و به این کیفیت از استقلال صنفی برسیم. تا وقتی که درگیر آدم بد و آدم خوب مدیریت هستیم شرایطمان نیز بالا و پایین میشود. اگر باز هم به جامعه پزشکی نگاهی بیندازیم، میبینیم که وزرای بهداشت عوض میشوند اما سازمان نظام پزشکی بدون هیچ تزلزلی حقوق پزشکان را همچنان پیگیری میکند.
مینو فرشچی در ادامه افزود: ما متأسفانه در تشکلات صنفی سینما قائم به فرد هستیم. از فلانی بدمان میآید مسائل مدیریتی را شخصی میکنیم و برعکس از فلان کس، خوشمان میآید و باز شخصی برخورد میکنیم.
وی افزود: به همین دلیل است که گاهی اوضاعمان خوب است و گاهی هم گرفتار ناملایمات مدیریتی میشویم. اگر یاد بگیریم تحت حمایت قانون عمل کنیم و تفکر صنفی را زیر پرچم قانون تعریف کنیم مدام به نقطه صفر نمیرسیم و در پیگیری مطالباتمان در جا نمیزنیم.
فرشچی ادامه داد: فیلمسازان نیز برای پیشرفت در قصهپردازی و محتوای فیلم، باید به روز ببینند و به روز بشنوند. مطالعات خود را بالا ببرند. به جای اینکه وقت و تخیل خود را صرف طراحی دعوا، غیبت و جنجال کنند سعی کنند تخیل خود را در مسیر قصهپردازی هدایت کنند
وی گفت: اگر سعی کنیم عملکردمان را به سطح کیفی بهتری برسانیم بسیاری از مشکلاتمان حل خواهد شد. وقتی یک بیمار در فضای خانه باشد تمام فضای خانه پر از ویروس میشود. در شرایط ناسالم سینما کسی نمیتواند فعالیت کند.
این سینماگر گفت: به عنوان یک انسان یاد بگیریم که جهان را فقط از آن یک عده خاص ندانیم. جهان متعلق به همه است و اجازه بدهیم جای بیشتری برای تفکر همگانی باز کنیم. اگر این طرز فکر را رشد ببخشیم آنوقت مطالبات بیشتری میتوانیم طلب کنیم و وظایف بیشتری هم برای خود قائل خواهیم شد.
فرشچی درباره اظهار نظرهای منتقدین مبنی بر اینکه سینما امروز فقط به کمدی و ملودرام احتیاج دارد چنین گفت: منتقد نباید برای سینما خط تعیین کند. چرا میل به تصمیم گیری و نسخه پیچیدن در برخی اینقدر زیاد است. فیلمساز فیلم را بسازد. اگر فیلم بفروشد یعنی مطابق نیاز جامعه عمل کرده و اگر نفروشد یعنی از جامعه خود عقب تر است.
وی افزود: سینما یعنی انتقال تجربیات زندگی. اینکه منتقدی بگوید نیاز امروز سینما فقط کمدی و یا ملودرام است اشتباه است. هر فیلمسازی بر اساس میزان درک و شناختی که از جامعه خویش و از مقوله زندگی دارد فیلم میسازد و این تجربه را به دیگران نیز منتقل میکند.
فرشچی گفت: زبان یک فیلمساز برای انتقال تجربهاش طنز و زبان یک فیلمساز دیگر خشونت میتواند باشد. البته که در هر انتقال تجربهای یک تزکیه نفس برای تماشاگر باید قائل شویم. یعنی بیننده با تماشای اثر فیلمساز به نوعی بینش دست پیدا کند و فقط شاهد یک اثر تصویری صرف نباشد.
وی در ادامه گفت: زکات استعداد برای هنرمندان، تأثیرگذاری بر مخاطب است. هنرمندان برای اینکه زکات توانایی و استعداد خدادای خود را پرداخته باشند به تأثیرگذاری بر مخاطب توجه میکنند. نه اینکه هنرمند بخواهد راه حل ارائه بدهد. این کار وظیفه هنرمند نیست.
فرشچی افزود: قدرت تفکر مخاطب را برانگیختن و مخاطب را در درک حساسیتها شریک دانستن نوعی احترام به مخاطب است. دوستانی که نسخه های تک بعدی برای سینماگران و فیلمسازان میپیچند یاد بگیرند که آدمها را در سطح خودشان ببینند.
وی در ادامه صحبت هایش گفت: ما اینهمه آدم باهوش در این مملکت داشته، داریم و خواهیم داشت. برخی با واژه هنرمند یا روشنفکر خود را از بقیه جدا میکنند. نباید از موضع بالا نگاه کرد. وجود هنرمند همانقدر در جامعه ضروری است که وجود یک نجار یا یک بنا. همه باید دست به دست هم بدهند و کشوری را که با چنگ و دندان در طول سال ها نگه داشتیم باز هم در بهترین سطوح حفظ کنیم.