سی و یکمین جشنواره فیلم فجر در حالی به کار خود پایان داد که آیین اختتامیه به فرصتی برای تشکر از پدر و مادرها، فرزندها و خانواده ها بدل شد.
سوره سینما- ساعت ۱۷ یکشنبه ۲۲ بهمن ماه ورودی برج میلاد، آنهایی که کارت دعوت برای شرکت در مراسم اختتامیه سی و یکمین جشنواره فیلم فجر را دارند، آهسته آهسته از راه می رسند و خود را به برج میلاد می رسانند تا صندلی برای نشستن داشته باشند، گفته شده درب سالن ساعت ۱۸:۳۰ بسته می شود.
محوطه اصلی برج تزیین شده و فرش سبزی پهن شده تا میهمانان ویژه جشنواره برای رسیدن به محل اصلی از روی آن بگذرند، اهالی رسانه و سایر مهمانان حق عبور از روی فرش سبز مراسم را ندارند.
داخل محوطه هنوز شلوغ نشده، اهالی رسانه که سابقه شرکت در این مراسم را دارند و خوب می دانند که وضعیت از چه قرار است دو ساعت زودتر خود را به برج رسانده اند تا بتوانند راحت وارد سالن شوند، ماموران مقابل درب ایستاده اند و می گویند ساعت ۱۸ اجازه ورود به اهالی رسانه داده خواهد شد.
ساعت ۱۸:۳۰ است، سالن پر شده اما خبری از ورود به سالن نیست. جمعیت خسته شده اند و اعتراض می کنند، گوش کسی بدهکار این حرف ها نیست. در این مواقع به نظر می رسد ماموری که مقابل درب ایستاده قدرت شنوایی ندارد، حتی به اعتراض ها و پرسش ها پاسخ نمی دهد. محمدرضا عباسیان دبیر جشنواره از پله ها می گذرد، جمعیت اعتراض می کنند اما عباسیان با تلفن همراهش حرف می زند و او هم مثل مامور مقابل درب هیچ ری اکشنی ندارد.
بلاخره درب سالن باز می شود، جمعیتی که می توانستند ۳۰ دقیقه قبل در آرامش وارد سالن شوند، با فشار و اضطراب به سالن اصلی پای می گذارند، خوشبختانه چند ردیف به رسانه ها اختصاص پیدا کرده، رسانه ای ها روی صندلی هایشان می نشینند. طبق اعلام قبلی قرار است مراسم ساعت ۱۹ شروع شود اما رفت و آمد ادامه دارد و بعید به نظر می رسد مراسم راس ساعت شروع شود.
مونیتورهای داخل سالن میهمانان ویژه را که با اتومبیل های ستاد برگزاری جشنواره به برج رسیده اند نشان می دهند، گروه فیلم «دربند»، گروه فیلم «قاعده تصادف» با هم می آیند. امیر جعفری هم هست، با یک کلاه بزرگ که جلب توجه می کند. سام قریبیان که مثل پدرش موقر و آراسته است.
چهره ها کم کم به سالن پا می گذارند و روی صندلی هایشان می نشینند، حمید فرخ نژاد، رسول صدرعاملی، بهروز افخمی، مرجان شیرمحمدی، لاله اسکندری، هادی مقدم دوست، حمید فرخ نژاد، حبیب بهمنی، مهدی فخیم زاده و … محمود گبرلو مجری برنامه هفت هم در گوشه ای از سالن ایستاده و منتظر یک صندلی خالی است.
ساعت ۱۹:۲۰ پخش آگهی تبلیغاتی شروع می شود. پمج دقیقه بعد با پخش سرود ملی مراسم اختتامیه به شکلی رسمی آغاز می شود. کریم منصوری آیاتی از قرآن کریم می خواند و محمدرضا شهیدی فر روی سن می آید و سلام و خیر مقدم می گوید.
سیدمحمدحسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی، سیداحمد میرعلایی مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی، هاشم میرزاخانی مدیر عامل انجمن سینمای جوان و محمدرضا عباسیان دبیر جشنواره در ردیف اول و تقریبا کنار هم نشسته اند، حضور علیرضا سجادپور هم جالب است.
پس از صحبت های کمی طولانی شهیدی فر، تیزری درباره جشنواره و روندی که از آغاز تا اختتامیه طی کرده پخش شد. سنتی همیشگی که در مراسم سینمایی دیده می شود. پس از آن تیزری درباره سینما و تولیدات سال ۹۱ روی پرده رفت که در آن صحبت های امام خمینی (ره) درباره سینما گنجانده شده بود.
چند دقیقه ای از شروع مراسم نگذشته که تماشاگران متوجه ناهمخوانی وله ها و مجری می شوند، کارگردانی مراسم دچار مشکل است و تا پایان هم این بی نظمی دیده می شود. مجری ساز خود را می زند، تصاویر و وله ها ساز خود را. جذابیت دعوت از میهمانان و معرفی آنها به خاطر این بی نظمی از بین می رود.
مراسم اهدای جوایز با بخش آثار مستند (سینما حقیقت) شروع می شود، مهرداد اسکویی و مرتضی شعبانی مستند ساز برای اهدای جوایز روی سن می روند. بقیه داوران این بخش غیبت دارند. اسکویی پس از اهدای تندیس به برگزیدگان این بخش گفت: خوشحالم که در این بخش آثار فیلمسازان بزرگ و با فرهنگ بخش مستند بودم، با دیدن فیلم ها به ویژه سه فیلم برگزیده این بخش متوجه شدم که استانداردهای سینمای مستند ایران چند پله بالاتر رفته است.
در بخش فیلم های اول هیئت داوران که ترکیب جالب و غریبی دارند، روی سن می روند تا برگزیدگانشان را معرفی کنند. محمود رضوی که برای بهترین فیلم تندیس و جایزه نقدی را برای فیلم «دهلیز» به دست آورده می گوید: این جایزه به تهیه کننده تعلق ندارد، متعلق به همه گروه است. جایزه بهروز شعیبی عزیز را حاضران با تشویق هایشان داند. محمدرضا شهیدی فر که به نکته سنجی و حاضر جوابی مشهور است بلافاصله گفت: این اولین سخنرانی و اولین کنایه مجلس امشب، ببینیم تا آخر شب چه اتفاقی می افتد.
محمدرضا عرب یکی از داوران این بخش به طور غیرمستقیم جواب محمود رضوی تهیه کننده «دهلیز» را می دهد: ما هم بخشی از مردم هستیم، از جناب وزیر و مسئولان سینمایی می خواهم به فیلم های اول بیشتر توجه کنند. در بخش فیلم اول امسال حضور تهیه کننده خصوصی کمرنگ بود، بنیاد سینمایی فارابی و انجمن سینمای جوان در این زمینه بلاتکلیفند. من ۱۸ ماه است پروانه ساخت دارم و می خواهم درباره خلیج فارس فیلم بسازم اما امکانش به وجود نمی آید.
محمدرضا عباسیان دبیر جشنواره ترجیح می دهد سخنرانی نکند اما جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی روی سن می رود تا چند دقیقه درباره سینمای ایران صحبت کند: در سینمای ایران سه گرایش وجود دارد، آثار سینمای بدنه، فیلم هایی که برای جشنواره های خارجی و داخلی ساخته می شوند و فیلم هایی که نگاه محتوایی و ارزشی دارند. در این دوره از جشنواره هم از این سه گرایش داریم و هم ترکیب آنها را در آثار می بینیم. حرف های شمقدری کمی طولانی می شود و جمعیت چند بار با تشویق مکرر از او می خواهند حرف هایش را تمام کند. رئیس سازمان سینمایی لبخندزنان می گوید: به من گفته اند حرف بزنم تا سن آماده شود.
آریا عظیمی نژاد آهنگساز خوب سینما و گروهش روی سن می آیند تا قطعاتی را اجرا کنند. گروه کاملا بی نظم هستند، گویی برای نخستین بار در اختتامیه همدیگر را ملاقات می کنند. پس از اجرای یک قطعه گروه کارشان را قطع می کنند و عظیمی نژاد تلاش می کند نقص را برطرف کند. جمعیت تشویق می کنند و عظیمی نژاد می گوید: قرار بود حرف های آقای شمقدری طولانی شود، ما آماده نبودیم. اجرا که تمام می شود پرده سالن بسته نمی شود. مردم می خندند و نگاه می کنند به نیروهای ستاد برگزاری جشنواره که سعی دارند با دست پرده ها را به هم نزدیک کنند.
تیزر فیلم های جشنواره که پخش می شود مردم برای فیلم های محبوبشان دست می زنند. برای «حوض نقاشی» و شهاب حسینی هم. جای شهاب حسینی در نامزدهای دریافت سیمرغ بازیگری خالی است.
داوران بخش مسابقه اصلی معرفی می شوند. نام مصطفی شایسته در وله مرتضی شایسته ثبت شده است. جشنواره امسال از نظر اشتباهات فاحش و بی نظی نمونه است. اتفاق جالب در این بخش اعلام نامزدها توسط بازیگران سینمای ایران در تصاویری است که روی پرده می بینیم. جالب است که بعضی بخش ها را بازیگران می خوانند و یکی دو بخش را محمدرضا شهیدی فر. حضور پررنگ بانوان بازیگر در این تصاویر قابل توجه است.
رضا ناجی نامزدهای جلوه های ویژه میدانی را می خواند و داود رسولیان جیازه را به اصغر پورهاجریان می دهد، نوبت به جلوه های بصری که می رسد الهام حمیدی که در سالن هم حضور دارد در تصاویر نامزدها را معرفی می کند، بهرام عظیمی روی سن می آید و جایزه را بهنام خاکسار برای فیلم «عقاب صحرا» می دهد. عظیمی با یک شوخی مراسم را گرم می کند: من می خواهم از وزیر ارشاد، آقای شمقدری و دبیر جشنواره پارسال شکایت کنم، به ما یک پراید دادید که هفت میلیون و نیم فروختیم و تمام شد، حالا پراید ۲۰ میلیون تومان شده است.
چکامه چمن ماه بازیگر فیلم «گهواره ای برای مادر» نامزدهای صداگذاری را اعلام می کند، اصغر شاهوردی و همسرش در میان تشویق حضار روی سن می آیند و نام محمدرضا دلپاک را می خوانند که در مراسم نیست. همسر شاهوردی از مسئولان و اهالی سینما و خانواده اش تشکر می کند. شاهوردی روی صندلی با چشمانی اشک بار حرف های همسرش را می شنود. مردم ایستاده این زوج را تشویق می کنند. با حضور این سینماگر و همسرش سیمرغ بلورین بخش صدابرداری هم اعلام می شود. بهمن اردلان که گوشه سن ایستاده پشت تریبون می آید و نام یدالله نجفی و رشید دانشمند را می خواند.
بهمن اردلان از مسعود بهنام یاد می کند: احترام و محبت قلبی خودم را نثار دوست و همکاری می کنم که جایش خالی است و زحمت فراوان برای سینمای ایران کشید. یدالله نجفی سیمرغ به دست از بهنام بهزادی کارگردان «قاعده تصادف» تشکر می کند و میگوید: آقای بهزادی به رسم لطف و ادب نام مرا در کنار آقای دانشمند آورد، زحمت این کار با این دوست جوان بود. رشید دانشمند هم لبخندزنان حرمت استاد را نگه می دارد: از آقای بهزادی برای اعتمادی که به من داشت تشکر می کنم، آقای نجفی لطف دارند و استاد من هستند.
ادامه دارد …