کارگردان باسابقه تلویزیون و سینما، فیلم «محمد (ص)» را پاسخی به رواج اندیشههای خرافی درباره اسلام واقعی دانست.
سوره سینما- محیا رضایی: داریوش فرهنگ بازیگر و کارگردان باسابقه سینما، تلویزیون و تئاتر از اوضاع فعلی هنر راضی نیست. حرفهای بسیار و تحلیلهای هوشمندانه از فضای امروز دارد و اعتماد مدیران به هنرمندان را راهی برای حل این شرایط میداند. با این کارگردان در آخرین روزهای اسفندماه درباره سالی که گذشت و امیدها و آرزوهایش برای سال تازه صحبت کردیم. خواندن این گفت و گوی صریح و صادقانه را از دست ندهید.
سال ۹۳را در مجموع چگونه دیدید؟
داریوش فرهنگ: الان اسفندماه ۹۳ هستیم. یک سال نامهربان، زشت و بیهوده را پشت سر گذاشتیم. نامهربانی در رکود اقتصادی، فرهنگی، جامعه ، روح و روان، لبخند، نشاط، امید ،شعف سالی بد ،گرفتار تحریمها، بی پولی عمومی مردم، بی رونقی اقتصادی، فرهنگی، مرگ و میر های پی در پی دوستان ، سرطان های غیر طبیعی و پشت هم برای همکاران و هموطنانم. در عوض تا دلتان بخواهد اختلاسهای پی در پی میلیاردی در میلیاردی که هیچکدام نه به آن سرطان های عجیب و غریب انجامید که چه هستند از کجا می آیند و چرا انقدر زیاد بود و نه پیگیری این اختلاس ها به جایی رسید که ما اگر هر روز در سال خبر نمیشنیدیم تعجب می کردیم تقریبا دیگر عادت کرده بودیم. فکر نمی کنم هیچ جای جهان به اندازه مردم نجیب و مظلوم ما این همه رنج و دزدی و اختلاس بشنود و باز هم مهربان بماند. در چنین شرایطی چه توقع که از مردم بخواهیم لبخند بزنند؟ امیدوارم سال ۹۴ بارقههای امید سراغ مان بیاید و لبخند های فراموش شده و چشمان پرفروغ مردم دوباره برگردد.
تغییرات مدیریتی که هم در سینما و هم تلویزیون داشتیم چه کمکی به زنده شدن بارقه های امید میکند؟
تغییر و تحولات در کشور ما به شخص خیلی مربوط نمی شود. مدیرها فقط جابجا می شوند اما نگاه چه در وزارت ارشاد چه تلویزیون همان است. تا زمانی که یک خانه تکانی اساسی رخ ندهد اتفاقی نمی افتد. در شرایطی که هم ارشاد هم تلویزیون رنج بی پولی ۳ چهارساله دارد چکار می تواند بکند؟ اگر پولی هم دستش بیاید باید تقاص این چندسال را بدهد یعنی برگردد ترمیم کند و خرابکاری ها را سامان دهد . تا زمانی که استقلال مالی و اجتماعی نباشد با تعویض و تغییر مدیران راه به جایی نمی بریم.
کمکاری شما در تلویزیون هم تحت تاثیر مسایل مدیریتی بود؟
در این سه چهار سال هرچه بگردید هیچ هنرپیشه، کارگردان، صدابردار… سراغ نخواهید داشت که طلبکار نباشد . خیلی ها از جمله خود من کار نمیکنند چون تلویزیون هنوز به طلب های قبلی پاسخی نداده است. برنامه ها هم کیفیتی ندارند. به نظر من هیچ ضرورتی برای حضور ده ها شبکه وجود ندارد وقتی همه تکراری اند. شبکه نمایش یک سریال ده سال پیش را مدتی نشان میدهد و بعد میدهد به شبکه نسیم، آنجا هم یک دوره پخش میشود می رود آی فیلم . همه برنامه ها دست به دست میچرخند چون تلویزیون بی پول است و تولیدی وجود ندارد . کل بودجه تلویزیون در سال مثلا اگر ۱۰۰۰ میلیارد تومان باشد تازه به فرض مثال که این رقم در برابر اختلاسها پشه ای مقابل فیل است، تنها ۶ درصد آن صرف تولید میشود.
قطعا این مساله در فیلمسازی شما هم تاثیر گذاشته است.
درباره کارگردانی یک مقدار زیادی تعمد شخصی هم دخیل است. من سریال ها و فیلم های سینمایی متعددی ساختم در این بین ۴کار تجاری هم کردم که اصلا از انجام شان پشیمان نیستم ولی اعتراف می کنم فیلم من نبودند. الان دلم می خواهد فیلمی با اندیشه و منش خودم بسازم. سال گذشته کاری که دوست داشتم را پیدا کردم اما چون موتور قصه را ماجراهای ۸۸ روشن می کرد بدون اینکه نگاهی از سر تایید یا تکذیب داشته باشد امکان تولیدش نبود الان روی موضوع دیگری کار می کنم و امیدوارم سال آینده بتوانم به اجرا درآورم.
هنرمندان چطور میتوانند به این نگاه انتقادی پایان دهند؟
خوشبختانه چون جزو شورای مرکزی کانون کارگردانان سینمای ایران هم هستم از علاقه دوستانم به اهداف راهبردی آگاهم. ما هر سال در جلسات هفتگی از زوایای مختلف نکات، معضلات، پیشرفت و دورنگری را بررسی می کنیم تا بشود قدمی برداریم اما وقتی که مسئولان به هنرمندان اعتماد کنند و بدانند هنرمندان از همه محدودیت ها آگاهند فکر نکنند فقط خودشان خط قرمز می شناسند. یک هنرمند از تمام این نمایندگان مجلس که بسیاری ممکن است یک فیلم هم ندیده باشند اما راجع به فیلم اظهار نظر می کنند و برای بودجه تصمیم میگیرند بیشتر اطلاع دارند. آنها قبول کنند امروز پایان تک گویی است و تا اعتماد دو طرفه بین هنرمندان و کارگزاران فرهنگی نباشد هیچ اتفاق فرهنگی رخ نمیدهد. هنرمندان همیشه مورد اعتماد مردم بودند چون این طیف را از خودشان میدانند اما هیچ سینمایی بدون حمایت دولت نمی تواند کار کند.
شما روزی که خانه سینما بازگشایی شد جمله معروفی در رسانه ها ثبت کردید: من قفل این خانه را با کلید روحانی باز میکنم…
آن موقع قضیه کلید آقای روحانی مد بود، ولی ایشان هم یک کلیدش تبدیل به صدها کلید شد چون قفل های خیلی زیادی را باید باز میکرد. امیدوارم با همکارانش و دولتی که دارد تعداد قفل ها را کم کند. قدر مسلم همه قفل ها از بین نخواهد رفت چون نود درصدشان زنگ زده است و با کلید باز نمی شود باید آنها را شکست. یک ده سالی کار داریم تا جبران شود و سر جای معقول برگردیم. بعد از آن باید به بازسازی فکر کنیم. متاسفانه انقدر مساله و مشکل و هزار تو پیش رو داریم که اول بهتر است روی قدم های کوتاه متمرکز شویم، قدم بلند و دورپروازی با شرایط مالی موجود جور در نمیآید و همه چیز در حد شعار باقی میماند. من سیاسی نیستم علاقه ای هم به آن ندارم. کار ما فرهنگ پروری و فرهنگ سازی است، آن هم در سالی که به واسطه رهبری نامگذاری شد. ولی من رونقی ندیدم، چون این رونق وابستگی تفکیک ناپذیری با رونق اقتصادی دارد، اگر این چرخ لنگان اقتصاد به حرکت در بیاید چرخ لنگان فرهنگ هم میچرخد.
بررسی این مسایل در سطح خُرد چگونه کاربردیتر می شود؟
مشکل اصلی تلویزیون و سینما این است که استقلال ندارد چون مجبور است وابسته باشد. نگاه کنید به کشورهای همسایه که در این ۲۰ سال از نظر اجتماعی،اقتصادی و فرهنگ به کجارسیدهاند. حالا خودمان را ببینیم. راه حل همیشه با ترمیم درست نمیشود یک جایی باید جراحی کرد. تلویزیون چگونه می تواند جلوی ماهواره را که در هر خانه همه بیننده سریال ترکیاش هستند بگیرد؟ من در ترکیه فیلم ساختم و میدانم تا ۱۰سال پیش در این عرصه هیچ حرفی برای گفتن نداشته، همین الان هم به ندرت فیلم سینمایی خوب میسازند اما با این سریال ها نه تنها در کل خاور میانه که در چین و ماچین هم تجارت میکنند.
کیفیت خوب یا بدش اصلا برایم مهم نیست این رونق و چرخش اقتصادی هنری است که مطرح میشود. ما برای مقابله با این هجوم فرهنگی و نشان دادن شخصیت و هویت خودمان چه کردیم؟ هنرمندان ما نه تنها کمتر از آنها نیستند بلکه در هر زمینه استانداردند و با شرایط نرمال کار بین المللی میکنند اما مجبورند به کاری تن دهند که در حدشان نیست. من به دلیل تجربه و سابقه ای که در سینما و تلویزیون دارم میتوانم با محبت مدیران فرهنگی کارم را سریعتر انجام دهم که بعد از ۴۸ سال سابقه عجیب هم نیست، اما جوان باانگیزه خلاق تا بخواهد کاری ارائه دهد مانع سر راهش زیاد است. مثلا ۴ سال پیش یک ایده خوب داشته اما چون در تنگناها میماند معلوم نیست آن ایده دیگر قابل بیان باشد یا نه.
فیلمسازان بخش خصوصی چقدر میتوانند به این چرخه لنگان اقتصاد کمک کنند؟
سینما هنر گرانی است که باید بازدهی داشته باشد. تهیه کنندگان خصوصی که با مشقت فیلم می سازند باید یک چشم به فیلم و چشمی به بازگشت سرمایه داشته باشند، اما چون در شرایط فعلی این اتفاق نمی افتد از آن ها هم کاری بر نمیآید. در نتیجه فیلم ها هم همه فضایی از یاس و تلخکامی دارند که این روزها به واژه زشت سیاهنمایی معروف شده. همه چیز ناشی از شرایط است ما عملا بخش خصوصی نداریم هیچ کمپانی فعال سینمایی در کشور نیست. یک عده با مشقت پولی جور میکنند، درصدی هم از فارابی میگیرند و با سختی فیلم میسازند. به نظر من با گدابازی نمیشود فیلم ساخت.
در بین این مباحث بد نیست از حضورتان در پروژه «محمد (ص)» هم بشنویم.
درباره این کار باید مفصل صحبت کرد. «محمد (ص)» اثری است با ابعاد، بودجه، افراد و نگاهی بینالمللی و از همه اینها مهمتر درباره پیامبر اسلام (ص) است. ساخت این فیلم در برابر این موج وحشیگری و خشونت جهانی بیدلیل نبود. من هم در این کار سهمی داشتم و مشتاقم زمانی دربارهاش حرف بزنم که مردم کار را دیده باشند و همراه ما به درک درستی از این گفت و گو برسند.
کلام آخر؟
بشر به امید زنده است و تنها امید میتواند آن چرخ لنگان را به حرکت در آورد. من هم امید دارم سال آینده بهتر باشد، اگر نه بعضی، از خدا میخواهند درش را ببندند بفروشند و به برج تبدیل کنند. دولت اگر اجازه میداد از این ۳۰۰ سینما ۲۵۰ تا همین الان بسته شده بود. در برخورد اجتماعی با مردم میتوان فهمید آنها رغبتی به تلویزیون و سینما ندارند. این عبارت «پربیننده ترین برنامه فلان شبکه» شوخی است. همه سریال ترکی میبینند ما باید بپذیریم جهان عوض شده، با افکار دیروز نمیتوان امروز را ساخت. مردم توقع صداقت دارند دلشان میخواهد برنامه های سینما و تلویزیون آیینه ای از اجتماع باشد . امیدوارم سال آینده جریان به سمتی برود که همه چیز بهتر از این باشد.