سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۸ مهر ۱۳۹۱ در ۱۱:۱۸ ب.ظ چاپ مطلب
تاملی بر واژه دفاع مقدس/

رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

واژه دفاع مقدس تنها یک ترکیب برای نام بردن از پدیده‌هایی مرتبط با سال‌های جنگ نیست، عبارتی است برای کشف رازهایی بسیار.

واژه دفاع مقدس تنها یک ترکیب برای نام بردن از پدیده‌هایی مرتبط با سال‌های جنگ نیست، عبارتی است برای کشف رازهایی بسیار.

سوره سینما: شبنم میرزین العابدین روزنامه‌نگار و منتقد سینما در یادداشتی به مناسبت پایان هفته دفاع مقدس، درباره اهمیت واژه دفاع در فرهنگ اسلامی و ایرانی و نسبت آن با هشت سال دفاع مقدس توضیح داده است، در این یادداشت می‌خوانیم: مدت‌هاست هفته‌ها می‌آیند و می‌روند و با نام‌هایشان در تقویم و سال‌شمارها پیر و پیرتر می‌شوند یا شاید برای هفته‌ای تازه و جدید و مقوله نامگذاری این هفته‌ها، روزها و آمد و شدشان در تقویم و خاطر زندگی‌مان.

با تمام مناسبت‌ها، اعتبار و ارزششان از یک سو و پرسش‌های جدید از سویی. تمام شهر و کشور بوی مهر می‌دهد و پاییز، بوی مدرسه و از سال ۱۳۵۹ صدای آژیر حالا خاطره بوی کتاب و دفتر و مدرسه با صدای پدافند و آژیر سفید و قرمز برای من و خیلی‌ها هم از رو هم‌سنگ است. اما سؤال همچنان محل مناقشه، تصاویر شهدا و سرداران جنگ تحمیلی، گلزارهای شهدا در گورستان‌های کشور، اسامی کوچه و برزن، خیابان و بزرگراه‌هایمان یاد و خاطره آنان را دارد، برنامه‌ها و تولیداتی که اصولاً به همین مناسبت ساخته و تهیه و تولید می‌شوند و نیز یادآور رشادت‌ها و حماسه‌هایشان است.

نهادها و ارگان‌هایی که خاطرات و یاد بسیاری از مردان این عرصه را هنوز هم با خود دارند و مردانی که نه بخشی از وجود که جسم خود را در دل این آب و خاک و مرز و بوم گربه‌ای شکل جای گذاشته‌اند تا تمامیتش را هبه کنند به من و شما و فرزندان این وطن، هستند هنوز ! با خود فکر می‌کنم عنوان «دفاع مقدس» و ترکیب این دو واژه که منحصراً‌ به جای جنگ و نبرد از دیرباز مورد استفاده قرار گرفت حتی بیش از جنگ تحمیلی چه تفکری را با خود همراه داشته و همراه کرده؟ به ریشه‌های این عبارت و نیز به باورها و اعتقادات و ارزش‌های فکری و اصول فلسفی ملی و مذهبی‌مان می‌اندیشم.

ساحت فکری انسان مشرق زمینی برخلاف معادلش در غرب با تعالی و سلوک معنوی و روحی معنا می‌شود. جهان پررمز و راز اساطیر و کهن الگوهای شرقی، خاستگاه ادیان ابراهیمی، عرفان، اعتقادات و باروهای مذهبی و… با عالم معنا و فکر انسان شرقی درهم آمیخته و تکامل و تعامل معنوی و پیمودن مراحل و گذر از وادی‌ها تا رسیدن به ساحل امن جاودانگی و رستگاری با زندگی و زیستن او پیوندی ناگسستنی دارد. در این تفکر، جدال و نبرد با خود و خویشتن است، بر آنچه هست در نسبت با خود رخ می‌دهد و واقع می‌شود و با شناخت این خود و وجوهش، سیر شدن و رسیدن آشکار می‌گردد.

آری در این نگرش جنگ با غیر و بیرون از خود معنا ندارد، این نبرد و کشمکش که به دانستن و حکمت و معرفت منجر می‌شود با وجود و ماهیت وجودی خود انسان و ناخودآگاه و خودآگاهش در سطوح مختلف سرو کار دارد. لحظه‌ای که مرز میان آری و نه نمودار می‌شود. در این بارور و اعتقاد آنچه از آنها به حق و باطل، شر و خیر، نور و ظلمت و… یاد می‌شود، همواره در حال معنا شدن و انسان‌ها در حال تصحیح خوانش‌های خود و از خود هستند. آنان به خود می‌آیند که «به خود آ تا رستگار شوی.»

دفاع اما در برابر تعرض و تعدی و تجاوز صورت می‌پذیرد، در برابر غیر. غیر از خود، ناخودی که به جای دیده فروبردن به گریبان و ذات خود، ‌جولانگاه تفکر و تأمل را در زور آزمایی فیزیکی و آوردگاهی به نام جنگ معنا می‌شود، دفاع از حریم‌ها و مرزها، اعتقادات و باورها برای دستیابی به همان معنای واقعی و راستین خود و محک این خود.

در دین اسلام از نبرد با خود به جهاد اکبر تعبیر می‌شود و نبرد با دیگری و غیر را جهاد اصغر می‌خوانند، حال واژه‌ها ارزش و حرمت و جایگاه خود را می‌یابند، در دل کارزاری که با دیگری است، خود محک می‌خورد و عیارش سنجیده می‌شود و ناخالصی‌اش از میان می‌رود، در وادی فنا،‌ تقدس روح او را همراهی می‌کند نه غیر از آن. نیک می‌دانم که «دفاع مقدس» و کنه این عبارت و اصالتش در این مجال و مقال کوتاه بوصف نمی‌آید، شیرینی آنچه آن مردان بی‌ادعا به آن دست یافتند را سخن از حال باید و فرصتی برای قیل و قال نیست.